شبکه نفوذ ایران / روابط پنهان وزارت خارجه ایران با گروه بین‌المللی بحران

By | ۱۴۰۲-۱۱-۱۳

تحقیقات ایران‌اینترنشنال نشان می‌دهد که دولت ایران در دوران ریاست جمهوری اوباما، اتحاد پنهانی با گروه بین‌المللی بحران شکل داد و از این اندیشکده‌ معتبر برای لابی‌گری در مسائل هسته‌ای با دولت آمریکا استفاده کرد.

ایران‌اینترنشنال به هزاران ایمیل از دیپلمات‌های ایرانی دست پیدا کرده که نشان می‌دهند همکاری تهران با گروه بحران از طریق مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی، اندیشکده‌ای وابسته به وزارت امور خارجه، شکل گرفت. ایران‌اینترنشنال پس از دستیابی به این ایمیل‌ها با همکاری رسانه آمریکایی سمافور آن‌ها را بررسی کرد. گزارشی که می‌خوانید،‌ حاصل تحقیق مشترک ایران‌اینترنشنال و سمافور است هر چند دو رسانه، مطالب خود را جداگانه و به طور مستقل تهیه کرده‌‌اند.

این اسناد و همچنین گفتگو با متخصصانی که در مذاکرات هسته‌ای دخیل بودند نشان می‌دهد که در طول مذاکرات میان ایران و قدرت‌های جهانی در سال‌های ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴، تحلیلگران گروه بحران مواضعی از دولت ایران را تبلیغ می‌کردند که معمولا با نگاه دولت اوباما در تضاد بود.

این دو نهاد تفاهم‌نامه‌ای هم در سال ۱۳۹۵ امضا کردند که هیچ وقت به اطلاع عموم رسانده نشد. اسناد نشان می‌دهد که تفاهم‌نامه بین اندیشکده وزارت خارجه ایران و گروه بحران، چارچوبی برای «تعاملات علمی و دانشگاهی» بین این دو نهاد فراهم کرد که هدفش «ترویج و تقویت دوستی و درک متقابل» میان آنها بود.

گروه بحران نزدیک به یک دهه است که در مذاکرات درباره برنامه هسته‌ای ایران و همچنین لغو تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی نقش مهمی داشته است. این اندیشکده توصیه‌هایی درباره ایران به دولت‌های اوباما، ترامپ، بایدن و به کنگره آمریکا ارائه داده است. با این حال گروه بحران هرگز به طور علنی اعلام نکرده که با وزارت امور خارجه ایران توافقی انجام داده و تحلیل‌گرانش هیچ وقت اشاره‌ای به روابط نزدیک خود با مقام‌های ایرانی نکرده‌اند.

الیسا جابسون، سخنگوی گروه بحران، به ایران‌اینترنشنال گفت: «ما در مورد تفاهم‌نامه‌ها به طور موردی صحبت نمی‌کنیم. اما به طور کلی، هدف تفاهم‌نامه‌های ما، حفاظت از امنیت کارکنان‌مان در مناطق بحران‌زده است.»

شش عضو ارشد در اندیشکده‌های غربی در گفتگو با ایران‌اینترنشنال و سمافور از وجود یک توافق رسمی بین گروه بحران و مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی ابراز شگفتی کردند و گفتند همکاری‌ با دولت‌های خارجی، به ویژه ایران، می‌تواند نگرانی‌هایی در مورد بی‌طرفی اندیشکده‌ها ایجاد کند و آنها را به طور بالقوه تبدیل به ابزار پیشبرد منافع دولت‌های خارجی کند.

دیوید آلبرایت، رییس موسسه علوم و امنیت بین‌المللی گفت: «وزارت امور خارجه ایران معمولا اطلاعات نادرست و اظهارات تندی علیه ایالات متحده، اسرائیل و کشورهای اروپایی منتشر می‌کند. این تفاهم‌نامه، به طور ساختاری، این احتمال را به‌وجود می‌آورد که گروه بحران، مروج اطلاعات نادرست از سوی ایران شده و در تعامل با دولت‌ها و نهادهای دیگر، احتمالا به طور ناخواسته، به سود ایران لابی‌گری کرده است.»

ایران‌اینترنشنال و سمافور در گزارشی تحقیقی که در مهر ماه منتشر کردند، نشان دادند که بیش از ۱۰ تحلیل‌گر ایرانی در اندیشکده‌های غربی، از جمله دو کارمند فعلی گروه بحران – علی واعظ و دینا اسفندیاری – بخشی از یک شبکه نفوذ بودند که از سوی تهران شکل گرفته بود و هدایت می‌شد. این گزارش برای اولین بار نشان داد که مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی در سال ۱۳۹۲ شبکه‌ای از تحلیلگران را در خارج از کشور با عنوان «طرح کارشناسان ایران» شکل داد تا نفوذ خود را در صحنه جهانی افزایش دهد.

برخی از اعضای طرح کارشناسان ایران، از جمله واعظ، از حضور خود در این شبکه دفاع کرده‌اند و آن را گروهی «غیررسمی» خوانده‌اند، اما اسناد وزارت خارجه و خاطرات محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه سابق ایران نشان می‌دهند که چطور تهران برای پیشبرد دیپلماسی هسته‌ایش از اعضای این شبکه و از گروه بحران سود برده است.

عده‌ای از اعضای ارشد اندیشکده‌های غربی گفتند که تفاهم‎نامه پنهان گروه بحران با ایران، رابطه نزدیک کارمندانش با مقام‌های ایرانی و تلاش‌های آنها برای لابی‎گری به سود یک کشور خارجی، موضع‎گیری‌های خصوصی و علنی گروه بحران در مورد ایران را زیر سوال می‌برد.

این اعضای ارشد هم‎چنین از ارتباط گروه بحران با مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی که تحت نظارت وزارت امور خارجه ایران فعالیت می‌کند، ابراز تعجب کردند. این سازمان سابقه‌ای طولانی در انکار هولوکاست دارد و به طور مکرر مقالاتی علیه اسرائیل منتشر می‌کند.

امضای تفاهمنامه

در سال ۱۳۸۵، مرکز مطالعات سیاسی، همایش بین‌المللی «بررسی هولوکاست: چشم‌انداز جهانی» را در تهران برگزار کرد. این کنفرانس به خاطر دعوت از انکارکنندگان و شکاکان به هولوکاست با واکنش شدید جهانی مواجه شد.

دولت جورج بوش در آن زمان مرکز مطالعات سیاسی را به خاطر «تلاش برای زیر سوال بردن واقعیت تاریخی این جنایات و فراهم آوردن بستری برای نفرت‌پراکنی» محکوم کرد. وزارت امور خارجه آمریکا این گردهمایی را «ننگین» خواند و ایهود اولمرت نخست وزیر وقت اسرائیل آن را «پدیده‌ای تهوع آور» نامید.

بیش از ۵۰ موسسه تحقیقاتی اروپایی و آمریکایی روابط خود را با مرکز مطالعات سیاسی به خاطر برگزاری این کنفرانس قطع کردند. این موسسات در بیانیه‌ای اعلام کردند که «مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی در همدستی با انکارکنندگان هولوکاست – که یک شر مطلق بود – جایگاه خود را به عنوان یک شریک قابل قبول از دست داده است.»

اسناد نشان می دهد که تقریبا یک دهه بعد، زمانی که وزارت امور خارجه ایران تحت مدیریت ظریف سیاست کاهش تنش با غرب را در پیش گرفت، مرکز مطالعات سیاسی نیز به طور همگام شروع به امضای قراردادهای تحقیقاتی با اندیشکده‌های خارجی کرد تا به انزوای خود پایان دهد.

مرکز مطالعات سیاسی بین سال‌های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۷ نزدیک به دوازده تفاهم‌نامه با دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی، از جمله اندیشکده‌هایی در چین، پاکستان و اردن امضا کرد. ایمیل‌ها و اسناد عمومی نشان می‌دهد که از بین ۵۰ موسسه غربی که رابطه‌شان را با مرکز مطالعات سیاسی قطع کرده بودند، تنها گروه بحران و موسسه بین‌المللی پژوهش‌های صلح استکهلم در تصمیم خود بازنگری کردند و با مرکز مطالعات مجددا همکاری کردند.

یک اندیشکده غربی دیگر به اسم موسسه شرق-غرب هم در سال ۱۳۹۵ تفاهم‎نامه‌ای با مرکز مطالعات امضا کرد و آن را به طور عمومی اعلام کرد. این اندیشکده حدودا ۵ سال بعد منحل شد.

کنفرانس امنیتی مونیخ هم در سال ۱۳۹۴ نشستی با مرکز مطالعات در تهران برگزار کرد. ایران اینترنشنال فهرست مهمانان پیشنهادی این نشست را دیده که در آن نام تعدادی از مدیران تجاری اروپایی و قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس ایران هم دیده می شود.

تفاهم‌نامه میان گروه بحران و مرکز مطالعات سیاسی در فروردین ۱۳۹۵ توسط رییس و مدیرعامل وقت گروه بحران، ژان ماری گوئنو، و مدیرکل وقت مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی، مصطفی زهرانی، امضا شد. زهرانی در آن سال‎ها نقش مهمی در شکل‌گیری طرح کارشناسان ایران داشت.

تقریبا یک هفته بعد از درخواست‌ ایران‌اینترنشنال از گروه بحران برای اظهارنظر درباره این تفاهم‎نامه، این اندیشکده مطلبی روی وب‎سایتش منتشر کرد و سیاست‌هایش را برای امضای تفاهمنامه با کشورهای خارجی به اطلاع عموم رساند. گروه بحران مقاله اخیر ایران‌اینترنشنال و سمافور درباره طرح کارشناسان ایران را یک کمپین اطلاع‌رسانی نادرست توصیف کرده که با هدف تضعیف توانایی این نهاد برای ارتباط با کشورهایی مانند ایران و جلوگیری از بحران شکل گرفته است.

پاتریک کلاسون، مدیر تحقیقات در موسسه واشنگتن برای خاور نزدیک، اندیشکده‌ای مستقر در واشنگتن، گفت «مشکل اصلی اینجاست که اگر بین دو اندیشکده توافقی شکل می‌گیرد، معمولا آن توافق را علنی می‌کنند. اگر علنی نکنند، این سوال پیش می‌آید که جریان چیست؟»

او در ادامه گفت: «توافق با مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی، رابطه با یک سازمان غیردولتی نیست، بلکه رابطه با یک اندیشکده دولتی است.»

ایران‌اینترنشنال متن کامل این تفاهم‌نامه را دیده است. طبق آن، مرکز مطالعات سیاسی و گروه بحران توافق کردند هر سال یک بار کارگاه‌هایی خصوصی تشکیل دهند و هر سه ماه حداقل یک بار امکان سفر تحلیل‌گران گروه بحران به ایران و دیدارشان با مقام‌های ایرانی را فراهم کنند. مرکز مطالعات سیاسی همچنین متعهد شد سفر سالانه مدیران و اعضای هیات مدیره گروه بحران به ایران را چه از طریق کمک در اخذ ویزا و چه با برنامه‌ریزی دیدارهای‌شان در ایران تسهیل کند.

طبق اسناد، مذاکرات اولیه بین گروه بحران و مرکز مطالعات سیاسی از طریق واعظ در سال ۱۳۹۲ آغاز شد. در آن زمان، رابرت مالی رییس بخش خاورمیانه و شمال آفریقا گروه بحران بود. ایمیل‌ها نشان می‌دهد رابرت مالی تلاش کرد از طریق این کانال تازه تاسیس برای سفر به ایران استفاده کند.

مالی در سال ۱۳۹۳ به دولت اوباما پیوست تا مذاکرات هسته‌ای با ایران را پیش ببرد. اسناد نشان می‌دهد زمانی که مالی در دولت آمریکا مشغول به کار بود، همچنان از واعظ برای ارسال پیام‌ به ظریف استفاده می‌کرد. مالی در دی ماه ۱۳۹۶ رییس و مدیرعامل گروه بحران شد.

مالی در دی ۱۳۹۹ به عنوان نماینده ویژه بایدن در امور ایران منصوب شد، اما در تیر ماه امسال، در پی تحقیقاتی که درباره عملکرد او آغاز شده بود، مجوز امنیتی‌اش لغو شد و به مرخصی اجباری فرستاده شد. علت قطعی تعلیق او هنوز اعلام نشده است. او به درخواست‌های ایران‌اینترنشنال برای اظهارنظر در این زمینه پاسخ نداد.

مدت ابتدایی این تفاهم‎نامه چهار سال بود، و این امکان را داشت که خود به خود تمدید شود، مگر اینکه یکی از طرفین با اطلاع قبلی شش ماهه آن را لغو کند. جابسون از بیان اینکه آیا تفاهم‌نامه گروه بحران با مرکز مطالعات همچنان پابرجاست خودداری کرد، اما تاکید کرد که هیچ‌گونه سرمایه‌گذاری از جانب ایران در این زمینه وجود نداشته است.

وزارت امور خارجه ایران، مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی، ظریف و زهرانی به درخواست‌های ایران‌اینترنشنال برای اظهارنظر پاسخ ندادند.

سفر به ایران

طبق ایمیل‌ها و رسانه‌های دولتی ایران، گوئنو در آذر ۱۳۹۳ به تهران سفر کرد و در کنفرانس بین المللی «جهان علیه خشونت و افراطی گری» که از سوی مرکز مطالعات برگزار می شد، شرکت کرد. گوئنو در آن کنفرانس سخنرانی هم کرد.

بیشتر دولت‌ها و اندیشکده‌های غربی به دلیل سابقه مرکز مطالعات سیاسی و ارتباط آن با دولت ایران از حضور در این کنفرانس خودداری کردند. بر اساس رسانه‌های دولتی ایران، تنها وزیران امور خارجه سه کشور نزدیک به ایران، یعنی سوریه، عراق و نیکاراگوئه در آن حضور یافتند. جک استراو، وزیر خارجه اسبق بریتانیا و دومینیک دو ویلپن، نخست وزیر اسبق فرانسه نیز در کنفرانس حاضر شدند.

کلاسون گفت:«پس از کنفرانس انکار هولوکاست، تعداد معدودی از موسسات خارجی معتبر در نشست‌هایی که توسط مرکز مطالعات سیاسی برگزار شده، شرکت کرده‌اند.»

زهرانی در یک سخنرانی خصوصی برای اعضای مرکز مطالعات سیاسی گفت سعی داشته از طریق کنفرانس جهان علیه خشونت، به انزوای این اندیشکده پایان دهد. ایران‌اینترنشنال نسخه‌ای از این سخنرانی را دیده است.

زهرانی گفت: «بالاخره اتفاق افتاد. دفتر مطالعات تحریم شد… به عنوان مدیرکل دفتر، خروج دفتر مطالعات از این تحریم، برایم خیلی مهم بوده است… بنابراین من ایستادم که این کنفرانس باید در دفتر مطالعات گذاشته شود و این در عمل، خروج دفتر مطالعات از تحریم را به دنبال خودش داشته باشد.»

مشخص نیست که زهرانی به کدام تحریم‌ها اشاره می‌کند، چرا که آمریکا و کشورهای دیگر هرگز به طور رسمی مرکز مطالعات سیاسی را در فهرست تحریم‌های خود قرار نداده است.

زهرانی مشاور ظریف بود و عضو سپاه پاسداران، سازمانی که آمریکا آن را سازمانی تروریستی می داند.

مرکز مطالعات سیاسی هنوز در بیان مواضع ضد اسرائیلی خود صریح است. محمدحسن شیخ الاسلامی، رییس فعلی مرکز مطالعات سیاسی و بین الملل دو هفته پس از حملات ۷ اکتبر حماس – که منجر به کشته شدن ۱۲۰۰ اسرائیلی شد – «پیروزی درخشان رزمندگان جبهه مقاومت در فلسطین را تبریک» گفت و در مصاحبه‌ای که در وب‌سایت مرکز مطالعات سیاسی منتشر شد گفت که این گروه فلسطینی «مفهوم جعلی اسرائیل» را از هم فروپاشیده است.

یک وکیل متخصص در امور تحریم‌ها که در واشنگتن مستقر است گفت اگرچه دفتر مرکزی گروه بحران در بروکسل قرار دارد، اما اگر یک فرد آمریکایی در این نهاد در این تفاهم‌نامه نقش داشته، خدماتی به ایران ارائه داده یا فعالیت‌هایی کرده که به سود فردی در ایران بوده، در آن صورت به نظر می‌رسد که تحریم‌های آمریکا نقض شده باشند؛ مگر اینکه آنها از دفتر کنترل دارایی‌های خارجی در وزارت خزانه‌داری آمریکا مجوز گرفته باشند، یا تعاملات‌شان در قالب تبادل اطلاعات مجاز قرار بگیرد.

این وکیل که نخواست نامش فاش شود گفت اگر گروه بحران مشغول پیشبرد اهداف ایران در آمریکا بوده، در آن صورت پرسشی که از منظر حقوقی مطرح می‌شود این است که آیا آنها از قانون آمریکا پیروی کرده‌اند و خود را به عنوان عامل دولت خارجی ثبت کرده اند یا نه.

جابسون، سخنگوی گروه بحران، به ایران‌اینترنشنال گفت: «تفاهم‌نامه‌های حساس و سایر قراردادهایی که با سرمایه‌گذاری دولت‌ها همراه هستند توسط وکلای داخلی و خارجی بررسی می‌شوند تا اطمینان حاصل شود با قوانین آمریکا، از جمله تحریم‌‎ها و قانون ثبت نمایندگان خارجی ایالات متحده (FARA) مطابقت دارند.»

لابی‎گری برای توافق هسته‌ای

ایمیل‌ها نشان می دهد که جلسات مرکز مطالعات سیاسی با گروه بحران از سال ۱۳۹۳ آغاز شد، زمانی که ایران و قدرت‌های جهانی در حال مذاکرات هسته‌ای بودند. تفاهم‌نامه بین این دو نهاد در سال ۱۳۹۵ امضا و اجرایی شد، سالی که قدرت‌های جهانی تحریم‌ها علیه ایران را در مقابل محدودیت‌هایی بر فعالیت‌های هسته‌ای و موشکی‌‌اش برداشتند.

طبق وب‎سایت گروه بحران، این اندیشکده نقش مهمی در شکل‌دهی و حمایت از توافق هسته‌ای ایران ایفا کرد. بسیاری از پیشنهادهای گروه بحران در توافق‌های موقت و توافق نهایی، که به عنوان برنامه راهبردی جامع اقدام مشترک یا برجام شناخته می‌شود و در تیر ۱۳۹۴ امضا شد، گنجانده شدند.

آن طور که گروه بحران در وب‌سایتش گفته، ظریف پیامی خصوصی به آنها فرستاد و از «سهم قابل توجه»‌شان در توافق هسته‌ای تقدیر کرد. یک مقام آمریکایی هم نوشت: «مطمئن هستم الفاظ خودتان را در متن نهایی دیده‌اید.»

اما در حالی که گروه بحران خود را سازمانی مستقل می‌نامید، ظریف آن را نهادی لابی‌گر تلقی می‌کرد. او در کتاب خاطرات خود درباره مذاکرات هسته‌ای – که در سال ۱۴۰۰ با عنوان «راز سر به مهر» منتشر شد – توضیح داد که چطور تهران تلاش کرد از طریق گروه بحران، منافع خود را در کشورهای غربی، به‌خصوص آمریکا پیش ببرد.

به گفته ظریف، وزارت خارجه ایران در نخستین روزهای آغاز سال ۱۳۹۳ شمسی (۲۰۱۴ میلادی) یک پیش‌نویس پیشنهادی تهیه کرد و آن را با کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به اشتراک گذاشت. اما به گفته ظریف ایران نگران بود که اشتون این پیش‌نویس را با قدرت های جهانی به اشتراک نگذارد، برای همین «نسخه دیگری نیز به صورت غیر رسمی» از طریق یکی از اعضای گروه بین‌المللی بحران که با هیات آمریکایی ارتباط داشت، در اختیار این گروه قرار گرفت.

در آن زمان، واعظ تحلیل‌گر ایران در گروه بحران بود و بر اساس ایمیل‌ها، ارتباطش را با مالی در دولت حفظ کرده بود.

ظریف نوشت: «هدف از این ابتکار آن بود تا به توسط اعضای فعال گروه بین‌المللی بحران، زمینه‌سازی نخستین در خصوص انتشار و لابی‌گری مفاد این پیش‌نویس صورت پذیرد.»

به گفته ظریف پس از آن تاریخ و با بهره‌برداری از پیش‌نویس تهیه شده هیات  ایرانی، گروه بین‌المللی بحران، متنی را در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ با عنوان «ایران و گروه پنج به اضافه یک: حل کردن مکعب روبیک هسته‌ای» منتشر کرد.

طبق وب‌سایت گروه بحران، ایده‌هایی که در این گزارش در اردیبهشت مطرح شد «به سرعت وارد گفتگوهای رسمی در مذاکرات شد.» با این حال گروه بحران اعلام نکرد که این ایده‌ها را از پیش‌نویس وزارت امور خارجه ایران قرض گرفته بوده است.

جابسون به ایران‌اینترنشنال گفت «ادعای ظریف وزیر امور خارجه ایران نادرست است… گروه بحران به نفع هیچ دولت خارجی لابی‌گری نمی‌کند.»

او گفت: «این ما بودیم که در سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳)، نسخه‌هایی از پیشنهادهای‌مان را در گزارش مکعب روبیک با همه اعضای گروه پنج به اضافه یک به اشتراک گذاشتیم، نه برعکس.»

بعضی از متخصصانی که در مذاکرات هسته‌ای ایران حضور داشته‌اند معتقدند در گفتگوهای پیش از برجام، گروه بحران و واعظ به هیچ‌وجه بی‌طرف نبودند.

دیوید آلبرایت، دانشمند هسته‌ای و بازرس سابق سازمان ملل گفت که در طول مذاکرات هسته‌ای، واعظ و گروه بحران مواضعی را تبلیغ می‌کردند که به شدت با مواضع ایالات متحده مغایرت داشت و همسو با مواضع ایران بود؛ به ویژه در مورد مفهوم گریز هسته‌ای – یا زمان مورد نیاز یک کشور برای تولید مقدار کافی از اورانیوم غنی‌شده برای ساخت یک بمب هسته‌ای.

استدلال مذاکره‌کنندگان آمریکایی و بسیاری از کارشناسان هسته‌ای این بود که باید معیار روشنی برای سنجش توافق نهایی هسته‌ای با ایران وجود داشته باشد؛ بنابراین در نهایت روی زمان گریز یک ساله توافق کردند.

اما ظریف و تیم مذاکره‌کننده ایران از ابتدا کاملا مخالف این مفهوم بودند. ظریف در سال ۱۳۹۴ و در بحبوحه مذاکرات هسته‌ای در مصاحبه‌ای با چارلی رز گفت: «گریز هسته‌ای یک موج‌سازی هیجانی است.»

ظریف مفهوم گریز هسته‌ای را زیر سوال برد و استدلال کرد که موضوع دستیابی ایران به بمب هسته‌ای بیشتر به نیت تهران مربوط می‌شود تا به میزان اورانیومی که غنی‌سازی و ذخیره کرده است. او گفت: «طی هشت سال گذشته … ما برای ساخت هشت بمب هسته‌ای به مقدار کافی اورانیوم غنی‌شده داشتیم، اما هرگز این کار را نکردیم.»

واعظ در ۱۰ مهر ۱۳۹۳ ایمیلی به ظریف فرستاد و در آن گفت که «به عنوان یک ایرانی بر اساس وظیفه ملی و میهنی خود» از کمک به او و مذاکره کنندگان هست‎ه‌ای ایران «برای مقابله عمومی با مفهوم زمان‎ گریز» از هیچ کاری دریغ نکرده است.

واعظ در نوشته‌ها و سخنرانی‌های عمومی خود مفهوم گریز را با تکرار استدلال‌هایی مشابه استدلال‌های ظریف زیر سوال برد.

او در مقاله‌ای که در سایت الجزیره در اسفند ۱۳۹۳ منتشر کرد، نوشت که زمان گریز «معیاری گمراه کننده» برای سنجش تهدید احتمالی هسته‌ای ایران است. او گفت که کوتاه بودن زمان گریز در ایران لزوما یک تهدید نیست، چرا که سابقه ایران نشان می‌دهد جمهوری اسلامی زمان گریز کمتر از شش ماه داشته، اما این امر منجر به ساخت سلاح هسته‌ای نشده است.

واعظ در خرداد ۱۳۹۳ در یادداشتی دیگر نوشت: «گروه پنج به علاوه یک به طرز وسواس‌گونه‌ای، شیفته مفهوم گریز شده است». او در یک سخنرانی در چتم‌هاوس گفت که تمرکز بر زمان گریز، از چهار ماه گرفته تا یک سال، می‌تواند منجر به از دست دادن فرصت توافق با ایران شود و این، خطری بزرگتر برای امنیت جهانی است.

در گزارش مکعب روبیک گروه بحران – که ظریف در خاطرات خود به آن اشاره کرد – همین تردیدها درباره مفهوم گریز منعکس شد. این مقاله استدلال می‌کرد که «عدم دقت ناشی [از مفهوم گریز]، طرف‌ها را وادار می‌کند که بدترین حالت ممکن را تصور کنند. بنابراین رسیدن به یک توافق و سیاست طولانی مدت بر پایه تخمین‌های مختلف از زمان گریز عملی به نظر نمی‌رسد.»

در نهایت اما، استدلال‌های واعظ و گروه بحران شکست خورد. مفهوم زمان گریز در توافق نهایی هسته‌ای (برجام) گنجانده شد، و ایران محدودیت‌هایی را پذیرفت که آن را از داشتن مواد کافی برای ساخت بمب اتم یک سال دور نگه می‌داشت.

گروه بحران به ایران‌اینترنشنال گفت که ابتدا با مفهوم گریز به عنوان یک «مفهوم مصنوعی» مخالف بوده است و طبق گفته جابسون، زمانی که مشخص شد این مفهوم در توافق گنجانده خواهد شد، «ما هم معیارهایی ارائه دادیم تا آن را به بیش از یک سال برسانیم.»

تندروها در ایران، سال‌هاست ظریف را به خاطر ترویج سیاست تنش‌زدایی‌ با غرب تحت فشار قرار داده‌اند و به گروه بحران و اعضای آن به خاطر کمک‌های‌شان در توافق هسته‌ای حمله کرده‌اند. به گفته گروه بحران، واعظ از سال ۱۳۹۳ به دلیل نگرانی‌هایش از مسائل امنیتی نتوانسته به ایران سفر کند. او به درخواست‌ها برای اظهارنظر پاسخ نداد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *