احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار ایران، در نامهای که به دست بیبیسی فارسی رسیده، به «تداوم اعدامها» در این زندان و همچنین انتخابات پیشروی مجلس شورای اسلامی واکنش نشان داده است. آقای حائری با اشاره به اسامی بعضی از کشتهشدگان اعتراضها گفته آنها در واقع «صدای ملت» هستند، نه «نمایندگان مجلس شورای اسلامی».
او برای مثال به محسن قیصری، مهران سماک و محسن شکاری، اشاره کرده و نوشته آنها «صدای ملت» بودند: «صدای ملت در حبس و حصر و زندان است؛ صدایی که شجاعتش تکثیر خواهد شد و روزی حق حاکمیت ملی و حق تعیین سرنوشتش را باز پس خواهد گرفت.»
این فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی در ماههای گذشته به همراه عدهای دیگر از زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان قزلحصار تبعید شد و طی نامههایی درباره وضعیت زندانیان، از جمله سامان یاسین، خواننده رپ کرد، قاسم آبسته و ایوب کریکی، زندانی عقیدتی کرد که اعدام شدند، اطلاعرسانی کرده است.
آقای حائری نامه خود را با روایتی از شبهایی آغاز کرده که در سلول انفرادی بند امن زندان قزلحصار در کنار زندانیان محکوم به اعدام بوده است.
او نوشته است: «ساعت حوالی هشت شب سهشنبه، کنج سلول انفرادی بند امن واحد سه زندان قزلحصار، هنوز خیره به دیوار رویرو نگاه میکنم؛ افشین غلامی ۱۲ ساعت مانده به اعدام، ” محمود هرسینی ۱۰ ساعت مانده به اعدام. صدای پای چند نفر از کریدور بند و بعد صدای چرخاندن کلید در قفل سلول کناری مرا به پشت در سلول میکشاند. شنیده بودم زندانیان سیاسی، عقیدتی و دیگر زندانیان زیر حکم را یکی دو شب پیش از اعدام به این سلولها منتقل میکنند. در سلول کناری باز میشود و من با نگرانی به صداها گوش میدهم.»
آقای حائری در ادامه به مکالمه یک روحانی با زندانیان محکوم به اعدام اشاره میکند که از آنها خواسته اگر وصیتی دارند آماده است تا از آنها بگیرد.
آقای حائری در این نامه اشاره کرده که موقع اعدام زندانیان را با پابند از در عقب هواخوری زندان در حالی که صدای کشیده شدن زنجیرها روی کف زمین شنیده میشود، به محل اجرای اعدام منتقل میکنند: «فریاد بغضآلود اعدامیها میترکد، گویی سمفونی اعدام است. سمفونی اعدام… روزهای زیادی از آن صبح گذشته اما من همچنان آن فریادها و حس خشم و استیصال و جور بیداد را هرگز فراموش نکردهام.»
این زندانی سیاسی در بخش دیگری از نامه به اعدام عدهای از زندانیان سیاسی در مدت زمانی که او به زندان قزلحصار تبعید شده است اشاره میکند، از جمله قاسم آبسته، ایوب کریمی، محمد قبادلو، داود عبدالهی و فرهاد سلیمی.
او همچنین اعدام محسن شکاری، از معترضان بازداشتشده در اعتراضهای «زن، زندگی، آزادی» یادآوری میکند که در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۱ اعدام شد، او به نقل از همبندیهای محسن شکاری نوشته است:
«محسن پیش از اعدام به همبندیهایش گفته بود: من زندگی نداشتم که به خاطرش ناراحت اعدام باشم، اصلا اینها نگذاشتند ما زندگی کنیم.»
احمدرضا حائری در پایان نامه خود به سهشنبههای اعتراضی در زندان قزلحضار پرداخته است که زندانیان در اعتراض به اجرای حکم اعدام دست به اعتصاب غذا میزنند و سهشنبه پیشرو پنجمین دور اعتصاب زندانیان در محکومیت اعدام است.
آقای حائری تیرماه امسال در حالی که دوران حبس خود را سپری میکرد، برای بار دوم با پروندهای جدید بر اساس شکایت سازمان زندانهای تهران، در یک جلسه غیابی در دادگاه کیفری به اتهام نشر اکاذیب به سه ماه و یک روز زندان محکوم شد.