دردولت قبل، امام جمعه محترم در واکنش به گرانی دلار گفته بود:« چرا کارگزاران در برابر قضیه «دلار» بی تفاوت هستند !؟ کاهش ارزش پول ملی برای مسئولان عادی شده!»…بالا رفتن قیمت دلار در زمان رئیسی اما واکنشی متفاوت داشت. مشاهده کنید: «نوسانات ارز در بحث اقتصاد و معیشت چندان اهمیت ندارد!! نقش دلار در اقتصاد ما ۲۰ تا ۲۵ درصد است!» اینجاست که باید از آن ضرب المثل قدیمی ایرانی استفاده کرد و گفت:« قربون برم خدا را یک بام و دو هوا را»
عصرایران ؛ مصطفی داننده – آیتالله علمالهدی امام جمعه مشهد در نخستین نماز جمعه سال تازه گفته است:« خوشبختانه دولت در خنثیسازی تحریمهای اقتصادی آمریکا قدمهای بلندی برداشته است، دیگر امروز در کشور از نتایج و آثار تحریم اقتصادی آمریکا مصیبت و مشکلی را حس نمیکنیم.»
خطبههای نماز جمعه مشهد از زمانی که داماد علم الهدی سکان قوه مجریه را به دست گرفت، تفاوت بسیار بزرگی با خطبههای عصر حسن روحانی کرده است. به طور مثال در زمان «شیخ دیپلمات» امام جمعه محترم در واکنش به گرانی دلار گفته بود:« چرا کارگزاران در برابر قضیه «دلار» بی تفاوت هستند !؟ کاهش ارزش پول ملی برای مسئولان عادی شده!»
بالا رفتن قیمت دلار در زمان رئیسی اما واکنشی متفاوت داشت. مشاهده کنید: «نوسانات ارز در بحث اقتصاد و معیشت چندان اهمیت ندارد!! نقش دلار در اقتصاد ما ۲۰ تا ۲۵ درصد است!»
اینجاست که باید از آن ضرب المثل قدیمی ایرانی استفاده کرد و گفت:« قربون برم خدا را یک بام و دو هوا را»
در ایران، دغدغه برخی از چهرههای سیاسی و البته برخی ائمه جمعه بستگی به رئیس جمهور دارد. اگر رئیس جمهور هم مسیر باشد، هیچ کدام از مشکلات کشور تقصیر او نیست اما خدای ناکرده اگر از جناح مقابل باشد که بهمن در کوهستان هم تقصیر اوست. در این فقره که کار از هم جناح بودن گذشته و رئیس جمهور داماد امام جمعه است.
مردم این قضاوتها را فراموش نمیکنند. آنها فراموش نمیکنند که این افراد از دولت روحانی انتظار داشتند که هر روز بر سر سفره مردم مرغُمسما باشد و سطح زندگی ایرانیها به سطح زندگی مردمان لسآنجلس آمریکا به ویژه اهالی بورلی هیلز برسد.
این افراد تا از روحانی یک هواپیما برای هر ایرانی نمیگرفتند راضی نمیشدند و آن را نشان بیکفایتی دولت میدانستند اما حالا شاید در آینده سفر با چهارپایان را هم خالی از لطف ندانند.
در عصر رئیسی اما داستان متفاوت از دیروز است. دوباره باید به سمت روزهایی برویم که از تریبونهای مختلف ما را دعوت به اشکنه خوردن میکردند. در سال 91 یعنی در زمانی که احمدینژاد رئیس جمهور بود، از خطبههای نماز جمعه مشهد خطاب به مردم گفته شد:« اگر مرغ در دسترس نیست آن را با یک ماده پروتئینی دیگر جایگزین کنید. مشهدیها مگر اشکنه پیاز داغ را یادتان رفته و آن زندگی را فراموش کردهاید؛ مگر قرار است برنامه همان باشد که قبلاً بوده است.»
بله، داستان سیاست این است. تا وقتی رقیب بر سرکار است باید انتظارها به بالاترین حد خود برسد اما وقتی دوست به قدرت رسید، اشکنه هم غذایی دلچسب است.
نکته دیگر هم این است که باید از حضرت امام جمعه پرسید که اگر دیگر تحریمها در کشور اثری ندارد، دلیل وضعیت اسفبار اقتصاد کشور چیست؟ چرا دلار به قیمت باور نکردنی رسیده است؟ چرا مردم بهبودی در وضع زندگی خود را حس نمیکنند اما تا دلتان بخواهد خالی شدن سفره زندگی خود را به چشم میبینند.
اما به نظر میرسد که حضور رئیسی در راس قدرت باعث شده است، مشکلات دیده نشود و در اوج تورم و گرانی، لب به تحسین دولت بگشایند برای کارهایی که نکرده است.