– آمارها بیانگر عدم ثبت نام ۲۷ درصد از کلاس اولیها در مدرسه است. سال گذشته این رقم ۲۳ درصد بود که امسال با افزایش ۴ درصدی روبرو شده است.
– در شرایطی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی تحصیل رایگان تا دیپلم مورد تأکید قرار گرفته اما به گفته کارشناسان فقر مهمترین عامل بازماندگی از تحصیل دانشآموزان است.
– محمد رضاخواه فعال صنفی گفته خانوارهای فقیر کودکانشان را برای کار به بیرون میفرستند و این بچهها نمیتوانند به مدرسه بروند چون در ساعات مدرسه سر کار هستند تا کمک خرج خانواده باشند.
– رئیس سازمان نوسازی توسعه و تجهیز مدارس کشور از وضعیت بحرانی در هفت نقطه کشور در رابطه با کمبود فضای آموزشی خبر داده و گفته مهاجرتهای درونکشوری و مهاجرت افغانستانیها نیز بحران ایجاد کرده است.
آمارها نشان میدهد ۲۷ درصد از کلاس اولیها در ایران هنوز برای رفتن به مدرسه ثبتنام نکردهاند. فقر و نیاز خانوارها به نانآور مهمترین علت بازماندگی از تحصیل دانشآموزان ارزیابی میشود. امسال بحران کمبود کلاس درس نیز به دلیل افزایش شمار دانشآموزان افغانستانی تشدید نیز شده است.
آمارها بیانگر عدم ثبت نام ۲۷ درصد از کلاس اولیها در مدرسه است. سال گذشته این رقم ۲۳ درصد بود که امسال با افزایش ۴ درصدی روبرو شده است.
آمارهای ارائه شده مختلف درباره کودکان بازمانده از تحصیل نشان میدهد در فاصله بین سالهای تحصیلی ۹۴-۹۵ تا ۹۸-۹۹ حدود چهار میلیون و ۸۹ هزار نفر در ایران از تحصیل بازماندند.
هادی موسوینیک کارشناس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی پاییز پارسال با ارائه آماری اعلام کرد که «حدود یک و نیم میلیون کودک در معرض بازماندگی از تحصیل داریم. کسانی که از نظر مشخصات اقتصادی و اجتماعی آنها بیشترین شباهت با کودکان بازمانده از تحصیل را دارند. از نظر آموزشی و تبعیض آموزشی نیز سال گذشته، ۱۲ درصد قبولیهای رتبه زیر ۳۰۰۰ کنکور فقط از مدارس دولتی بودند. ۸۴ درصد قبولیهای رتبه زیر ۳۰۰۰ هم فقط از سه دهک بالای درآمدی بودند.»
در شرایطی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی تحصیل رایگان تا دیپلم مورد تأکید قرار گرفته اما به گفته کارشناسان فقر مهمترین عامل بازماندگی از تحصیل دانشآموزان است.
در همین رابطه محمد رضاخواه عضو کانون صنفی معلمان به روزنامه «پیام ما» گفته بازماندن از تحصیل، عوامل مختلفی دارد و شامل دو بخش است؛ یک بخش مشکلات اقتصادی و بخش دیگر فرهنگی و اجتماعی. همانطور که میدانید، درحالحاضر بحث کودکان کار و بهکارگیری کودکان برای معیشت خانوادههایی که مشکل اقتصادی دارند، مطرح است.
محمد رضاخواه افزوده «این خانوادهها کودکانشان را برای کار به بیرون میفرستند و این بچهها در حقیقت نمیتوانند به مدرسه بروند. زیرا در ساعات مدرسه سر کار حاضرند و کمکحال خرج خانواده هستند و به معیشت خانوادۀ خود کمک میکنند.»
این فعال صنفی افزوده که «مشکلات اقتصادی خانواده هم به هر حال متنوع است. گاهی سرپرست خانواده فقط یک مادر است، گاهی کودکان بدسرپرست هستند، یعنی سرپرست از بچهها حمایت مالی ندارد و خودش کاری انجام نمیدهد. همچنین یک موضوع، مشکلات فرهنگی است که در بخشهایی از کشور وجود دارد.»
به گفته محمد رضاخواه بخشهایی از خانوادهها در مناطق دورافتاده و محروم هستند که تمایلی ندارند بچههایشان را به مدرسه بفرستند یا مدرسه و تحصیل خیلی برایشان مهم نیست که بچه درس بخواند یا درس نخواند. این خانوادهها خیلی پیگیر این نیستند که بچهها را به مدرسه بفرستند.
آمار کودکان بازمانده از تحصیل روندی افزایشی را طی کرده و با اینکه آموزش و پرورش ترجیح میدهد آمارهای شفاف در اینباره ارائه ندهد اما مقامات این وزارتخانه صعودی بودن آمار ترک تحصیل دانشآموزان، به ویژه به علت فقر، را تأیید میکنند.
پیشتر رضا مرادصحرایی وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم به خبرگزاری «تابناک» گفته بود: «فقر یکی از مهمترین مؤلفههای جاماندن از تحصیل است. استانهایی که دهکهای پایینتری از جامعه را دارند، بیشتر با این موضوع مواجه هستند.»
محمد رضاخواه هم به «پیام ما» گفته «برای خانواده ۱۰ میلیون آورده دارد و بخشی از معیشت خانواده را تأمین میکند. وقتی ماهی مثلاً ۱۰ میلیون تومان وارد خانه شود، برای آنها بهصرفه نیست این بازوی مالی را از دست بدهد. آموزشوپرورش نهایتاً اگر بخواهد کودکی را به تحصیل برگرداند، میتواند به خانواده اطمینانخاطر بدهد که مثلاً من در مدرسه تغذیۀ این بچه را انجام میدهم یا نیازش به کتاب درسی و لوازمالتحریر و کیف و… را برایش انجام میدهم. ولی خانواده میگوید، این بچه برای من ماهی ۱۰ میلیون تومان درآمد دارد و من این منبع مالی را پس از بازگشت به تحصیل از دست میدهم.»
وزارت آموزش و پرورش مدعی است سامانهای برای شناسایی افراد بازمانده از تحصیل با عنوان «سامانه شهید محمودوند» راهاندازی کرده است. دادههای این سامانه ادعا میکند سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ حدود ۵۰ هزار نفر از افراد بازمانده از تحصیل جذب شده است؛ با اینهمه از آنسو تعداد بیشتری دانشآموز ترک تحصیل کردهاند.
حجتالله الماسی معاون وزیر آموزش و پرورش گفته فقط در مقطع کلاس اول دبستان ۳۰ هزار دانشآموز برای ثبتنام مراجعه نکردهاند. حجتالله الماسی روز گذشته به خبرگزاری «ایسنا» گفته ۳۰ هزار دانشآموز کلاساولی به پایگاههای سنجش آمادگی تحصیلی مراجعه نکردهاند و ۱۵ شهریورماه آخرین مهلت مراجعۀ دانشآموزان به پایگاههای سنجش آمادگی تحصیلی خواهد بود.
اینهمه در حالیست که کمبود مدرسه در مناطق محروم نیز یکی از عوامل بازماندگی از تحصیل دانشآموزان است. آمار منتشر شده در بهمنماه گذشته از وجود ۱۰۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل فقط در استان سیستان و بلوچستان حکایت داشت؛ کودکانی که در کنار فقر به دلیل نبود مدرسه در نزدیکی محل زندگیشان فرصت درس خواندن را از دست دادهاند!
فاروق اعظمی نماینده سیستان و بلوچستان در شورای عالی استانها آبان پارسال شمار دانشآموزان بازمانده از تحصیل در این استان را ۱۵۰ هزار نفر اعلام کرده و گفته بود: «سالانه ۳۰ درصد از دانشآموزان این استان به دلیل مشکلاتی مانند هزینه میلیونی سرویس مدارس مجبور به ترک تحصیل هستند. این تعداد دانشآموز هم به ۱۵۰ هزار بازمانده از تحصیل اضافه میشوند.»
در این میان هجوم گسترده و سازمانیافته مهاجران قانونی و غیرقانونی افغانستانی بحران کمبود کلاس درس را تشدید کرده است.
حمیدرضا خانمحمدی رئیس سازمان نوسازی توسعه و تجهیز مدارس کشور از وضعیت بحرانی در هفت نقطه کشور در رابطه با کمبود فضای آموزشی خبر داده است.
او با اشاره به اینکه «مهاجرتهای درونکشوری و مهاجرت افغانستانیها نیز بحران ایجاد کرده» توضیح داده است که بهارستان در استان تهران، استان البرز، قم، حاشیه شهر مشهد، شیراز، ارومیه، تبریز و اصفهان «مهاجرپذیرترین» شهرهای کشور هستند. از قرار معلوم منظور از «مهاجرپذیرترین» اینست که بیشترین شمار مهاجران افغانستانی در این نواحی زندگی میکنند.
در عین حال، رئیس سازمان نوسازی توسعه و تجهیز مدارس کشور توضیح داده که بر اساس قوانین موجود در صورت ساخت ۲۰۰ واحد مسکونی و بیشتر، باید سرانه فضای آموزشی نیز تأمین شود.
شمار دانشآموزان در برخی مدارس سبب دو شیفته شدن آنها با کلاس درسهایی با بیش از ۴۰ دانشآموز شده است.
رضا مرادصحرایی وزیر آموزش و پرورش هم گفته که در برخی کلاسهای درس تعداد دانشآموزان افغانستانی بیشتر از دانشآموزان ایرانی است: «باید درباره اتباع فکر جدی داشته باشیم. در برخی شهرها تعداد دانشآموز اتباع از دانش آموزان عادی در یک کلاس بیشتر شده است.»
بسیاری از کلاسهای درس نیز نیاز به بازسازی و نوسازی دارند. عباس زارع مدیرکل نوسازی مدارس استان تهران خردادماه امسال در جمع خبرنگاران گفت بیش از ۸۱۰۰ کلاس درس در تهران نیازمند تخریب است و ۱۳ هزار و ۵۸۵ کلاس درس دیگر نیز نیازمند نوسازی هستند.
بر اساس توضیحات عباس زارع در استان تهران ۵۶۲۹ مدرسه دولتی و ۵۹۴۰۰ کلاس درس داریم که ۱۳/۸ درصد کلاسهای موجود نیازمند تخریب و بازسازی هستند و عمدتا در شهر تهران در مناطق ۱۰، ۱۱،۱۲، ۱۳،۱۶،۱۹،۶،۸و ۹ و در شهرستانهای تهران در شهریار، شهرری، دماوند و پاکدشت قرار دارند.
مدیرکل نوسازی مدارس استان تهران افزوده که «۱۳۵۸۵ کلاس درس در استان تهران نیازمند مقاومسازی هستند یعنی در مجموع ۲۲/۸ درصد کلاسهای موجود نیازمند مقاومسازی هستند».
او همچنین درباره کمبود کلاس درس در این استان گفته «سرانه فضای آموزشی در استان تهران ۴/۷۴ مترمربع است و در ۴ منطقه ۱۵، ۱۷، ۱۸ و ۱۹ سرانه از این مقدار هم پایینتر است، ۱۳۴ مدرسه ۱۵ کلاسه در شهر تهران و ۶۹۵ مدرسه ۱۵ کلاسه در شهرستانهای استان تهران نیاز داریم و در مجموع به ۸۲۹ مدرسه ۱۵ کلاسه برای رسیدن به سرانه متوسط ۴/۷۴ متر مربع با اعتبار ۲۴ هزار و ۸۷۰ میلیارد تومان نیاز داریم».
به گفته عباس زارع، برای بازسازی ۸ هزار کلاس و احداث ۵۵۰ مدرسه، هر یک با ۱۵ کلاس، رقمی معادل ۵۰ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز است.
امرداد سال گذشته حمیدرضا خانمحمدی رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیزات مدارس کشور با ارائه آماری درباره وضعیت کلاسهای درس گفته بود ۱۰۴ هزار کلاس درس در کشور نامستحکم هستند، ۳۰ هزار کلاس درس نیاز به بازسازی و ۷۰ هزار کلاس نیز نیاز به نوسازی دارند.
حمیدرضا حانمحمدی افزوده بود که «مدارس تهران پر تراکم هستند و اگر اعتبارات با رویکردی که ما پیشنهاد دادیم در برنامه هفتم مصوب شود میتوانیم به سرعت این مسئله را حل کنیم» و تأکید کرده بود که در مدارسی که پر خطر تشخیص داده شدهاند دانشآموزان در شیفتهای مخالف یکدیگر تحصیل میکنند.
بر اساس توضیحاتی که حمیدرضا خانمحمدی داده بود، مدارس به دلیل نداشتن سرانه دچار مشکلات مالی هستند و خودشان نمیتوانند کلاسهای درس را ترمیم کند.
بر اساس قانون، آموزش و پرورش به ازای هر دانشآموز که در مدارس دولتی ثبتنام میکند باید هزینهای را به مدرسه برای امور جاری از جمله پرداخت قبوض و تعمیرات و نگهداری پرداخت کند که به «سرانه» معروف است. آموزش و پرورش به دلیل کسری بودجه سالهاست پرداخت سرانه به مدارس دولتی را متوقف کرده یا با تأخیر زیاد و بطور ناقص انجام میدهد.
همچنین بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش سرانه فضای آموزشی برای هر دانشآموز باید به بیش از هشت مترمربع افزایش یابد، حال آنکه در حال حاضر سرانه فضای آموزشی دانشآموزان از پنج مترمربع هم کمتر است.