در حالی که پرونده بحران اتمی ایران وارد سومین دهه خود شده است، «کاظم غریبآبادی»، سیاستمدار تندرو از سوی «عباس عراقچی»، وزیر امور خارجه دولت «مسعود پزشکیان» به عنوان مذاکرهکننده جدید اتمی جمهوری اسلامی انتخاب شده است.
پیش از انتصاب به عنوان معاون حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه در دوره پزشکیان، غریبآبادی معاون قوه قضاییه جمهوری اسلامی و دبیر ستاد حقوق بشر آن بود.
سیاستمدار ۵۰ ساله جمهوری اسلامی با سابقهای طولانی از تندروی، داماد «محمدباقر ذوالقدر»، سرتیپ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و از فرماندهان تندروی نظامی است که اینک دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
غریبآبادی در دوره دوم ریاست جمهوری «حسن روحانی»، نمایندگی جمهوری اسلامی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بر عهده گرفت. دوره او تیرماه ۱۳۹۷، دو ماه پس از خروج امریکا از توافق اتمی «برجام» شروع شد که پس از مدت کوتاهی آرامش میان تهران و آژانس، یک برهه پرتنش میان دو طرف بود.
با کاهش مرحله به مرحله اجرای تعهداتش در برجام و شروع فعالیتهای غنیسازی ۲۰ و ۶۰ درصدی اورانیوم، غریبآبادی در جلسات شورای حکام که هربار متشنجتر از قبل بود، به عنوان نماینده جمهوری اسلامی شرکت میکرد تا اینکه در فروردین ۱۴۰۰ با ابراز علاقه دولت تازه امریکا به رهبری «جو بایدن»، مذاکرات غیرمستقیم احیای برجام میان تهران و واشنگتن آغاز شدند.
یک دیپلمات سابق درباره سابقه کاظم غریبآبادی در وزارت امور خارجه و نقش او در مذاکرات اتمی به «ایرانوایر» میگوید: «غریبآبادی اصلا دیپلمات نیست و فقط به دلیل ارتباط خانوادگی با ذوالقدر و سواد مختصر انگلیسی در وزارت خارجه شروع به کار کرد. در زمان مذاکرات اتمی هم غریبآبادی هیچ ارزش افزودهای برای تیم مذاکرات نداشت و تنها بخشی از ارتباط تیم مذاکرهکننده و بیت رهبری را برعهده داشت.»
با شروع انزوای «محمدجواد ظریف» که به تازگی یک فایل صوتی از او درز کرده بود که سیاستهای نظامی سپاه در منطقه را زیر سوال میبرد، عراقچی مذاکره کننده ارشد اتمی بود. در تمامی جلساتی که عراقچی در پنج دور مذاکرات احیای برجام در وین شرکت داشت، غریبآبادی همچون سایهای او را همراهی میکرد. تقریبا هیچ تصویری از عراقچی در وین وجود ندارد که سفیر وقت ایران در آژانس در کنار او نباشد.
«علی خامنهای» شرط گذاشته بود که مذاکرات احیای برجام باید به صورت غیرمستقیم با امریکا باشند و به هیات مذاکره کننده اجازه تماس مستقیم نداده بود.
آخرین جلسه مذاکرات احیای برجام در زمان ریاست جمهوری روحانی روز رایگیری در سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری بود که «ابراهیم رئیسی» پیروز آن معرفی شد. عراقچی در وین در رایگیری شرکت کرد و در بازگشتش به تهران اعلام شد که ادامه مذاکرات تا زمان تشکیل دولت جدید به تعویق افتاده است.
پیش از بازگشت به تهران، عراقچی گفته بود متن اصلی توافق و ضمیمه های آن مشخص شده است و سخنگوی وزارت خارجه ایران هم از پیشرفت در مذاکرات گفته بود. غریبآبادی درباره مذاکرات سکوت میکرد و هیچ اظهار نظری عمومی نداشت.
در یکی از اولین دور مذاکرات، در حالی که ایرانیان معترض مقابل هتل محل مذاکرات شعار میدادند، غریبآبادی در هنگام خروج از هتل همراه با عراقچی و سوار شدن بر اتومبیل سفارت، خطاب به یکی از معترضان با صدای بلند گفته بود: «برو گمشو!» این رفتار به غایت دور از نزاکت برای یک دیپلمات و حتی بیسابقه برای مقامهای جمهوری اسلامی در ماموریت خارجی نشان از سطح فرهنگی غریبآبادی داشت.
دولت روحانی در گزارش خود به مجلس اعلام کرد که پیشنویس توافق احیای برجام آماده است و حتی ایالات متحده موافقت کرده که نام سپاه پاسداران را از فهرست گروههای تروریستی خارجی که ارتباط با برجام نداشت، حذف کند اما علی خامنهای در آخرین دیدار با دولت روحانی، به تندی به این پیشنویس و عملکرد دولت تاخت: «حرفی است که من مکرر [در گفتوگو] با شماها و با مردم تکرار کردهام، حالا هم همان حرف را تکرار میکنم؛ این تجربه عبارت است از بیاعتمادی به غرب؛ آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد. به ما کمک نمیکنند و هر جا بتوانند ضربه میزنند. آنجایی که ضربه نمیزنند، آنجایی است که امکانش را ندارند. هر جا امکان داشتهاند، ضربه زدهاند.»
رهبر جمهوری اسلامی در اظهاراتی که لحن و محتوای آن حتی از سوی خامنهای بیسابقه بود، دولت روحانی را مایه عبرت آیندگان و متن پیشنویس توافق را غیرقابل اجرا خواند و به سرزنش دولت وقت بابت اقداماتش از جمله درباره احیای برجام پرداخت.
در همان روزی که خامنهای در سخنرانی تندش دولت روحانی را در روزهای آخر فعالیت هشت سالهاش ملامت کرده بود،غریبآبادی در مصاحبه با وبسایت خامنهای، از متن پیشنویسی که عراقچی مذاکرات آن را انجام داده بود، با کلماتی مشابه عبارات خامنهای انتقاد کرد و گفت امریکا کل تفاهم را به پذیرش بندی در خصوص انجام گفتوگوهای آتی در مورد مسایل منطقهای گره زده که کاملاً با موضوع مذاکرات غیرمرتبط و مضر است.»
او گفت: «رفع برخی تحریمها و همچنین خروج نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست گروههای تروریستی را مستقیماً به پذیرش این بند منوط کردند.»
با آغاز ریاست جمهوری رئیسی و پایان اجباری دوره ریاستش بر قوه قضاییه، «غلامحسین محسنی اژهای»، جانشین او در این قوه، غریبآبادی را از ماموریت وین به تهران فراخواند.
او معاون قوه قضاییه و دبیر ستاد حقوق بشر شده بود؛ جایی که قبلا در اختیار «علی باقری کنی»، برادر داماد خامنهای بود، اینک به داماد ذوالقدر رسیده بود. روزهایی طوفانی در انتظار بود.
با شروع اعتراضات زن، زندگی، آزادی در شهریور ۱۴۰۱ و سرکوب خونین آن از سوی حکومت که شلیک مستقیم ماموران مسلح آن به سوی معترضان و اعدام دستگیرشدگان، ماموریت غریبآبادی در ستاد حقوق بشر مشخص بود.
او باید از اقدامات حکومت در سرکوب و کشتار دفاع میکرد و جلوی محکومیت بینالمللی جمهوری اسلامی از سوی دولتها را میگرفت که با وجهی بی پرده از خونریزی در ایران مواجه شده بودند.
بارها به عنوان معاون قوه قضاییه و دبیر ستاد حقوق بشر به ژنو سفر کرد و در نشست شورای حقوق بشر حاضر شد. سازمانهای به ظاهر مردمنهادی را که حکومت برای دفاع غیرمستقیم از خود تاسیس کرده بود، با خود به ژنو و نیویورک میبرد و حتی دو بار زمینه حضور «حسین امیرعبداللهیان»، وزیر وقت امور خارجه را فراهم کرد.
همزمان برای معترضان در داخل و خارج خط و نشان میکشید و هرکس که اعتراضی داشت را تهدید به تعقیب قضایی میکرد. مصادره اموال و حتی تلاش برای مصادره دارایی با لغو تابعیت ایرانیان معترض که در میان آنها وکیل دادگستری هم بود، در دوره او آغاز شد.
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به پیشنهاد آلمان و ایسلند، رای به تاسیس «هیات حقیقتیاب بینالمللی» داد که در گزارش خود جمهوری اسلامی را متهم به «جنایت علیه بشریت» کرد و خواستار تعقیب قضایی ماموران و فرماندهان دخیل در سرکوبهای خونین شد.
در حالی که غریبآبادی در راه ماموریت اصلی خود در شورای حقوق بشر شکست خورده بود، در داخل به سهم خود برای سوءاستفاده از قوه قضاییه علیه معترضان تلاش کرد. گفته میشود تروریستی اعلام شدن فعالیت برخی از رسانههای فارسی زبان خارج از کشور حاصل از جمله تلاش او بوده است.
دیپلماتی که با «ایرانوایر» درباره غریبآبادی صحبت کرده است، ضمن تایید تلاشهای او برای سرکوب معترضان میگوید: «غریبآبادی رابطه خوبی هم با وزارت اطلاعات و هم اطلاعات سپاه دارد و در صحبتهای خصوصی به این روابط اشاره میکند. بیت رهبری عملکرد غریبآبادی را در جهت ایجاد و گسترش نهادهای غیردولتی وابسته به دولت موفق میداند. حرکتهای نمادین ضد امریکایی و افشای دو رویی غرب همیشه مورد حمایت بیت هستند و بودجه خوبی هم برای این کارها در اختیارشان قرار میگیرد.»
از دیگر اقدامات غریبآبادی در دوره سه ساله حضور در قوه قضاییه، برگزاری دادگاههای عجیب و پر از اشکال قضایی و حقوقی در محاکمه مقامهای ایالات متحده بابت کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا طرح کودتای ناکام «نوژه» در سال ۱۳۵۹ و البته محاکمه «دونالد ترامپ» و برخی از اعضای دولت او به دلیل صدور دستور عملیات ترور «قاسم سلیمانی» است.
چند هفته پیش از انتصاب به عنوان معاون وزارت امور خارجه، غریبآبادی در دوره تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، در کنار «محمدباقر قالیباف» حاضر می شد که همچون پدر همسرش، سرتیپ سپاه است و از کار نظامی وارد امور سیاسی شده است.
پیش از این حضور تلویزیونی، «حمید نوری»، متهم مشارکت در اعدام هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ که در سوئد دستگیر و به حبس ابد محکوم شده بود، در تبادل به دو زندانی سوئدی به ایران بازگردانده شده بود.
غریبآبادی این اقدام را موفقیت سیاسی جمهوری اسلامی میخواند و آن را خرج تبلیغات انتخاباتی میکرد. گفته میشد که در صورت پیروزی قالیباف، او به وزارت خارجه دولتش منصوب میشد.
حالا پس از سه سال حضور در قوه قضاییه، به عنوان معاون قوه، غریب آبادی دوباره با سمت معاون وزیر به ماموریت دیپلماتیک بازگشته است. او رتبه سیاسی خود را کاهش داده اما پرونده مهمترین چالش بینالمللی جمهوری اسلامی پس از جنگ هشت ساله با عراق به او سپرده شده است.
او دیدگاهی منفی افراطی به غرب دارد و تشابهش با افراد نزدیک به «سعید جلیلی» که حتی مقامهای ارشد جمهوری اسلامی هم او را مخرب میدادند، نزدیک است. با این حال دیپلماتی که با ایرانوایر گفتوگو کرده، میگوید: «به احتمال زیاد انتخاب غریبآبادی به اندازه سعید جلیلی فاجعهبار نیست، چون به اندازه جلیلی ایدئولوژیک، خشک و جزماندیش نیست؛ فقط تابع محض دستورهای رهبر است.»
در حالی که عراقچی، مذاکره کننده وقت اتمی که اینک وزیر خارجه است گفته بود پیشنویس توافق برای اجرای قابل قبول بود، غریبآبادی نظر دیگری داشت: «امریکا و غربیها… به تفاهم هستهای بهعنوان پلی برای ورود به سایر موضوعات غیرمرتبط مانند مسایل منطقهای و موشکی نگاه میکنند. این سری حتی فراتر رفتند و اصرار کردند که خواستهشان بهنوعی در متن گنجانده شود. هدفشان این است که از این طریق بلافاصله بعد از هر تفاهمی، سراغ این موضوعات بیایند و آن را جزیی لاینفک از تفاهم هستهای تلقی کنند و زمینه را برای مداخلات خود در این حوزهها فراهم کنند.»
دیپلمات سابق با اشاره به این که برخی انتخاب غریبآبادی برای مذاکره را بدترین انتخاب مسعود پزشکیان میدانند، میگوید: «بعضیها شاید فکر کنند غریبآبادی یکی از بدترین انتخابهای دولت جدید است اما پزشکیان هیچ نقشی در این انتخاب نداشت و غریبآبادی انتخاب مستقیم بیت برای این نقش بود.»