در جریان ترور اسماعیل هنیه برخی چهرههای نظام مدعی شدند باید احتمال نفوذ انوسیها در شبکه امنیتی کشور را دنبال کرد
هر زمان که تنش ها بین نظام جمهوری اسلامی و اسرائیل بالا گرفته است، به همان میزان، به صورت ناآشکاری، یهودیان ایران در مظان اتهام دشمنی با جمهوری اسلامی قرار گرفته اند.
نگاه دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی به یهودیان ایران، شباهت به شرایط عصر صفوی و قاجار دارد و دلیل اصلی آن تفکر ضد یهودی علمای تشیع است.
علی خامنهای بارها مدعی شده نفوذ یهودیان در دوران پهلوی عامل بازداشت او به دلیل اظهاراتش در مورد دین یهود بوده است.
جمهوری اسلامی همواره با توهم توطئه فعالیت شهروندان یهودی را زیر نظر داشته است و به همین دلیل در مقاطع مختلف به بهانههایی بازداشت و محدودکردن فعالیت آنها را در دستور کار قرار داده است.
در این میان اصرار به فعالیت شبکهای یهودیان ایران علیه حکومت، از جاسوسی، ارتباط با اسرائیل تا تبانی و اجماع علیه نظام اتهامهای معمول حکومت طی چهار دهه گذشته بوده است.
حمله به زیارتگاه تاریخی «استر و مردخای» در همدان که از مکانهای مهم مذهبی یهودیان جهان است، اقدامی بوده که در مقاطع مختلف انجام شده و نیروهای تندروی مذهبی نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی تخریب کامل آن را ابزار تهدید جامعه یهودیان میدانند.
بازداشت ۱۳ شهروند یهودی شهر شیراز در زمستان سال ۱۳۷۷ یکی از پروندههایی است که در آن ردپای یهودیستیزی را میتوان دید.
پروندهای که با اتهام جاسوسی به بازداشت شهروندان یهودی و احضار یهودیان دیگر شهرها منجر شد و تا بازداشت نوجوان ۱۶ساله یهودی نیز پیش رفت.
در جریان ترور اسماعیل هنیه نیز برخی چهرههای نظام مدعی شدند باید احتمال نفوذ انوسیها در شبکه امنیتی کشور را دنبال کرد.
این اظهارنظر اشاره به گروهی از یهودیان شهر مشهد دارد که در دوره قاجار ناچار به تغییر اجباری دین خود شدند.
واقعه الله داد مشهد در سال ۱۲۱۸ خورشیدی، در تاریخ ایران مشهور بهروز اجبار یهودیان به مسلمان شدن است.
نتیجه واقعه الله داد کشتهشدن دستکم ۳۶ مرد یهودی، ربودن دختران و زنان یهودی و ویران شدن خانه تجار یهودی شهر بود.
بهاینترتیب یهودیان مشهد برای نجات جان خود ناچار مسلمان شدند. این اجبار شدگان با نام انوسیها شناخته میشوند.
طبق روایتها انوسیها اگرچه در ظاهر مسلمان شده و تظاهر به انجام شعائر دینی دارند، اما در خفا به باورهای یهودی پایبند ماندهاند.
روایت واقعه الله داد و دلایل آن را صمد بن یوسف دیلمانی از یهودیان مسلمان شده، ثبت کرده است و نسخهای از آن در کتابخانه اورشلیم نگهداری میشود.
طبق روایت صمد ابن یوسف، یهودیان در جریان واقعه الله داد نزد امامجمعه شهر رفتند و از او درخواست کمک کردند. او به آنها گفت تا زمانی که یهودی باشند نمیتواند به آنان کمکی کند. یهودیان هم باتوجهبه شرایط آن روز ایران با اکراه پیشنهاد او را پذیرفتند.
طبق روایتی امتناع یهودیان از پرداخت مبالغ درخواستی بانیان تأسیس حسینیهای در مشهد، دلیل اصلی وقوع حمله روز الله داد است.
در گزارشهای برجایمانده دو خانواده یهودی حکیمی و رحیمی اولین خانوادههایی بودند که با پذیرش دین اسلام در ظاهر جان خود را نجات دادند.
یهودیان انوسی با آگاهی از خطر پیش رو تلاش کردند برای حفظ باور اجدادی خود مخفیانه فعالیت داشته باشند.
این خانوادهها با اطلاق کلماتی چون جدید السلام به فامیلی خود و تغییر نامهای پیشین، تلاش کردند بهمرورزمان فرزندان و نوادگانشان خود را از خطر تعرض در امان بدارند.
مسلمان شدگان مشهد در واقعه الله داد ۲۴۰۰ نفر و ۴۰۰ خانوار بودهاند که شامل تمامی یهودیان شهر است.
یهودیانی که در محله عید گاه مشهد زندگی میکردند پس از واقعه الله داد با ایجاد راههای مخفی میان خانههای خود برای حفظ جانشان در صورت تکرار حمله مذهبیون شهر برنامهریزی کردند.
یکی از افرادی که نوشتهها و تحقیقات او در خصوص واقعه الله داد و سرنوشت یهودیان مخفی ایران دارای اهمیت خانم ژاله پیرنظر است.
او دراینخصوص نقل کرده است: «جدیدالاسلامهای مشهد، پس از پذیرش اجباری دین نوین، اولین گامها را در جهت خوگرفتن با چگونگی زندگانی و هویت جدید برداشتند. شماری از آنان قلباً و عمیقاً به دین تازه ایمان آوردند و آن را پذیرفتند، اینان کمکم جذب جامعه بزرگتر مشهد شدند.»
و خانواده های یهودی دیگری که از همدان و شیراز، اسلام را پذیرفتند و کسب و کار خود را در پناه مذهب رسمی کشور توسعه دادند. مانند فامیل مظفریان و جواهریان که از جواهرسازان مشهور دوره مظفری بودند و از همدان به تهران آمده و وارد دربار قاجار شدند.
نکته مهمی که باید در مورد انوسیها نظر گرفت این است که جامعه یهودیان ایران از دوره صفوی نقشی به سزا در تجارت و بازار ایران داشتند.
این موضوع را میتوان دلیل واگذاری سمتهایی چون انبارداری و خزانهدار آستان قدس رضوی به برخی از یهودیان انوسی دانست.
باتوجهبه این موضوع از دوره قاجار تا امروز همواره بخشی از تجارت و اقتصاد ایران در اختیار خانوادههایی قرار گرفته است که انوسی بودهاند.
در کتاب «تروعا: یهودیان ایرانی در تاریخ معاصر» که یکی از منابع ارزشمند تاریخ شفاهی یهودیان ایران است، مجموعهای از خاطرات یهودیان انوسی ثبت شده که در آن بهخوبی میتوان اهمیت فعالیت مخفی این خانوادهها را درک کرد.
در این کتاب به نقل از یکی از نوادگان خانواده حکیمی که از اولین خانوادههای مسلمان شده مشهد در واقعه الله داد بود، آمده است: «به هر نوزاد از همان سالهای اول تولد چنین تفهیم میشد که در یک وضع بحران استثنایی قرار دارد و باید یک زندگی دوگانه داشته باشد.»
ملا محمدعلی اشکپوتی از رهبران صوفیان مشهد یکی از یهودیان مسلمان شده است که در اواخر دوراه فتحعلیشاه و ابتدای دوره محمدشاه همزمان بهعنوان مراد صوفیان شیعی و باورمندان به تفکرات تصوف گونه بود.
انسجام خانوادههای انوسی در کنار قدرت اقتصادی آنها، امکانی فراهم کرد که این خانوادهها برای دفاع از خود برابر برنامه و تبلیغ علمای شیعه وقت بیشازپیش احتیاط بورزند.
در این میان بعضی مانند حبیب لوی نوشتهاند انوسیها در سه تا چهار نسل پیدرپی یعنی بیش از ۱۳۰ سال ایمان خود را حفظ کردند.
او اشاره به شخصی بنام مردخای زر دارد که در سالهای جوانی پدر و پدربزرگش زندگی دوگانه مذهبی داشتند، سال ۱۹۶۱ به نمایندگی حزب کارگر در کنست (پارلمان اسرائیل) برگزیده شد و سال ۱۹۶۹ به مقام معاونت رئیس کنست رسید.
دوران پهلوی عصر به آرامش رسیدن یهودیان ایران بود. با کمشدن از نفوذ علمای یهودیستیز شیعه در ساختار حکومت در عمل آزادی یهودیان ایران برای زندگی و کسبوکار بیشتر شد.
فرزندان نسلهای سوم به بعد خانوادههای بهاجبار مسلمان شده یهودی زندگی مخفی مذهبی را کنار گذاشته و بهعنوان مسلمانانی با ریشه یهودی زندگی معمول داشتند. برخی نیز با بازگشت به دین یهود از ایران کوچ کردند و راهی اسرائیل شدند.
پس از بهقدرترسیدن جمهوری اسلامی بار دیگر یهودیان ایران عرصه را بر خود تنگ دیدند.
تنش میان حکومت جدید و اسرائیل تا سطح بازگشت نگاه یهودستیزی عصر صفوی و قاجار پیش رفت و این بار ماجرای انوسیها فرصتی بود که حکومت ابزاری برای سرکوب این جامعه در دست داشته باشد.
طی سالهای اخیر مسئله ریشه انوسی چهرههای شاخص سیاسی و حتی بعضی مراجع تقلید شیعه نیز مطرح شده است.
حامیان فرضیه نفوذ انوسیها در جمهوری اسلامی، مدعیاند انوسیهای نسل اول و دوم با درک اهمیت و نفوذ روحانیت، فرزندان خود را راهی تحصیل در حوزههای علمیه کردند.
برخی حامیان این فرضیه تاکید دارند، تمایل آخرالزمانی انوسی با گرایش کابالیستی، آنها را در تظاهر به تشیع، حامی افراطی مهدویت کرده است و به همین دلیل انتخاب اسم مهدی که در میان شیعیان جایگاه ماشیح برای یهودیان را دارد، میان یهودیان بهظاهر مسلمان شده رواج پیدا کرده است.
البته نمیتوان ادعاهای مطرح شده در مورد انوسیها را تایید کرد، ولی ایجاد انجمن حجتیه به رهبری شیخ محمود حلبی در مشهد و کانون تشیع به رهبری فرهنگ ریمن نخعی، به موارد مطرح شده دامن زده است.
تقابل نظری مشهور نخعی که از بهاییان مسلمان شده است، با کسروی برخی از این ادعاها را تایید میکند.
یادداشتهای جوزف ولف در مورد سفر به ایران در دوره قاجار نشان میدهد، زندگی دوگانه برخی یهودیان بهظاهر مسلمان پیش از واقعه الله داد نیز معمول بوده است.
ولف در کتابی که دستکم هشت سال پیش از واقعه الله داد، اواخر حکومت فتحعلیشاه؛ سفر او به ایران را شرح میدهد، از دیدار با حاکم خراسان احمدعلی میرزا پسر هفدهم فتحعلیشاه سخن گفته که مادری یهودی دارد.
ولف در این مورد نوشته: «حاکم مشهد او را برای اقامت به خانه ماشیح عجون رئیس یهودیان مشهد فرستاد.»
ولف اشاره کرده این فرد در میان مسلمانان به ملا مهدی یا آقا مهدی معروف بود که نشان میدهد حتی پیش از واقعه الله داد زیست دوگانه و مسلمانی ظاهری در میان یهودیان مشهد وجود داشته است.
نکته دیگری که در مورد این جریان قابلتوجه است، استفاده یهودیان تازهمسلمان از حروف فارسی برای نوشتن زبان عربی است، از این خط با نام «فارسیهود» یاد میشود.
مکتوبات باقیمانده به خطر فارسیهود، جزء پژوهشهای ارزشمند در موضوع یهودیان ایران است.
سابقه استفاده از این خط بهمراتب پیش از دوره یهودیان انوسی است. ترجمه توران به قلم یعقوب بن یوسف طاووس که به خط فارسیهود نوشته است از قدیمیترین مکتوبات به این خط است.
جامباتیستا وکیتی جهانگرد مشهور، در قرن هفدهم بخشی از مکتوبات فارسیهود را در اروپا جمعآوری کرده است که امروز این گنجینه ارزشمند در موزه واتیکان نگهداری میشود.
ایندیپندنت فارسی