باگذشت ۴۰ روز از مرگ دختر هفتساله اهوازی، آرنیکا، به علت مسمومیت غذایی، پزشکی قانونی هنوز عامل اصلی این مسمومیت را اعلام نکرده است
با گذشت ۴۰ روز از مرگ دختر هفتساله اهوازی، آرنیکا، به علت مسمومیت غذایی، پزشکی قانونی هنوز عامل اصلی این مسمومیت را اعلام نکرده است.
این اتفاق زمانی رخ داد که تمامی اعضای یک خانواده پس از خوردن ماکارونی با علائم مسمومیت به درمانگاه مراجعه کردند، اما از میان آنها تنها آرنیکا جانش را از دست داد.
آرمین بادامی دزفولی، پدر آرنیکا، در توضیح جزئیات ماجرا میگوید که پزشکان در ابتدا تشخیص دادند دلیل مسمومیت احتمالا ویروس است، اما پس از وخامت حال آرنیکا و جان باختنش، علت مرگ مسمومیت غذایی اعلام شد.
این شهروند خوزستانی افزود که در طول مراحل درمان هیچکدام از پزشکان متخصص حضور نداشتند و سرپرست بخش در تماس تلفنی با پزشک شیفت مشغول بررسی علائم بود. یکی از علائم مهمی که در این تماس ذکر شد قند خون بالا بوده است که به نظر میرسد به مصرف نشاسته موجود در ماکارونی مرتبط باشد.
این در حالی است که بسیاری از رسانهها گزارش دادهاند شناسایی دقیق عامل مسمومیت ممکن است تا شش ماه زمان ببرد. با این حال، مشابهت این حادثه با مسمومیت یک خانواده تهرانی، انگشت اتهام را بهسوی آلودگی احتمالی ماکارونیهای موجود در بازار میبرد.
چهار ماه پیش، مرگ دو کودک تهرانی نیز مشابه این حادثه بود. در آن مورد نیز خانواده قربانی مدعی شدند تنها چیزی که خورده بودند ماکارونی بود.
با توجه به شباهت موارد، این مسئله مطرح میشود که مصرف ماکارونی تا چه اندازه ممکن است عامل چنین مسمومیتهای شدید و مرگباری باشد.
برخی کارشناسان، مانند آرش غفاری، کارشناس مواد غذایی، معتقدند مرگ دراثر صرف خوردن ماکارونی بعید است. به گفته غفاری، ممکن است گرمکردن دوباره ماکارونی باعث ایجاد مشکلات گوارشی شود. همچنین او عرضه ماکارونی فلهای را، بهدلیل امکان آلودگی، خطرناک میداند.
سابقه مسمومیت در نتیجه مصرف ماکارونی
برخی پزشکان بر این باورند که ممکن است مواد افزودنی به ماکارونی یا نوع خاصی از مواد اولیه در مسمومیت تاثیر داشته باشد.
اما آنچه فرضیه آلودگی خود ماکارونی را تقویت کرده، شباهت این نوع مسمومیتها به هم است. یکی دیگر از این موارد مربوط به مهر ۱۴۰۲ بود، زمانی که اعضای تیم فوتبال خوشه طلایی خراسان پس از خوردن ماکارونی به مسمومیت شدید دچار شدند. اگرچه هنوز علت مسمومیت این بازیکنان مشخص نشده، مربی تیم اعلام کرد غذای مشترک مصرفی آنها ماکارونی بوده است.
علاوه بر این، در سال ۱۳۹۵، گزارشهایی از مسمومیتهای مشابه در چند منطقه کشور منتشر شده بود. در آن زمان، دلیل آلودگی و مسمومیت استاندارد نبودن بستهبندی برخی ماکارونیها اعلام شد.
در این میان، برخی کارشناسان مواد غذایی به تنوع بالای تولید ماکارونیها و شرایط نگهداری غیربهداشتی در کارگاههای کوچک اشاره میکنند. در این کارگاهها بسیاری از انواع ماکارونیها بدون نظارت کافی سازمان غذا و دارو تولید میشوند و بهدلیل تفاوت قیمت آنها با محصولات معتبر، بیشتر در شهرهای کوچک عرضه میشوند.
یکی از مسائلی که نگرانیها را در این زمینه تشدید کرده است، گزارش آلودگی آرد در برخی مناطق ایران است. این موضوع بهشدت این فرضیه را تقویت کرده که ممکن است علت اصلی این مسمومیتها مواد اولیه استفادهشده در تولید ماکارونیهای غیراستاندارد، بهویژه آردهای آلوده، باشد.
افزایش قیمت آرد در کشور و اخبار مربوط به کشف آردهای آلوده نشاندهنده مشکلات جدی در تامین مواد اولیه استاندارد برای تولید ماکارونی است.
براساس مطالعات جهانی، گندم و آرد استفادهشده در تولید ماکارونی، اگر حاوی باکتریهای مضر باشند، در طول فرایند تولید و نگهداری بهشدت آلوده میشوند.
عوامل دیگری مانند فرسودگی دستگاههای تولید ماکارونی، رطوبت زیاد و دمای نامناسب محیط تولید، و آلودگی مواد بستهبندی نیز منابع احتمالی آلودگی محصول به شمار میآیند.
پرسش مهمی که این حادثه و حوادث مشابه به وجود میآورند، این است که چرا نهادهای نظارتی قادر به کنترل دائمی کیفیت محصولات صنایع غذایی نیستند و اینکه برای پیشگیری از اینگونه مسمومیتها چه میزان و در چه سطح نظارت کافی است؟
مشکلات نظارتی و بحران بهداشتی در صنایع غذایی ایران
یکی از مشکلات اساسی در صنعت غذایی ایران، بازگشت محصولات تاریخ مصرف گذشته به چرخه عرضه است. این محصولات پس از حذف تاریخ مصرف قبلی و درج تاریخ جدید، دوباره روانه بازار میشوند.
این تخلف نهتنها از نظر قانونی، که از نظر بهداشتی نیز خطرات زیادی درپی دارد. در کنار این مشکل، انبارهای آلوده و نبود نظارت بر چرخه توزیع مواد غذایی نیز عامل دیگری است که به آلودگی محصولات مختلف دامن میزند.
در سالهای اخیر، پدیده فلهفروشی در ایران گسترش یافته است. این پدیده که ابتدا درمورد برنج، چای و حبوبات صدق میکرد، اکنون به محصولات دیگری مانند ماکارونی، لبنیات، رب و روغن نیز رسیده است.
با افزایش چندبرابری قیمت اقلام خوراکی، بسیاری از مردم برای کاهش هزینههایشان بهناچار به خرید محصولات فلهای روی آوردهاند. این محصولات که بدون بستهبندی مناسب و محافظ در معرض آلودگیهای محیطی قرار دارند، ممکن است به مسمومیتهای غذایی منجر شوند.
در برخی فروشگاههای عرضه فلهای محصولات مشاهده میشود که مواد غذایی در شرایط نامناسب و در هوای آلوده نگهداری میشوند که این خود میتواند عامل ایجاد بیماریهای مختلف باشد.
علاوه بر این، واردات برخی محصولات غذایی غیراستاندارد از کشورهای دیگر، بهویژه برنج، چای و برخی اقلام دیگر، نشاندهنده کاهش کیفیت بهداشتی در صنایع غذایی ایران است. واردات برنجهای هندی و پاکستانی بیکیفیت و آلوده و تایید آن از سوی مقامهای رسمی، حکایت از آن دارد که مافیای مواد غذایی در ایران از وضعیت دشوار اقتصادی در جامعه سوءاستفاده و از آن برای منافع خود بهرهبرداری میکند.
در این شرایط، جان مردم، بهویژه اقشار کمدرآمد، قربانی منافع گروههای خاصی میشود که با استفاده از روابط فراقانونیشان، نظارتها و مجوزهای لازم را دور میزنند.
پرونده چای دبش، نمونه واردات و عرضه محصول بیکیفیت
یکی از نمونههای بارز تخلفات در زمینه عرضه مواد غذایی بیکیفیت پرونده چای دبش است. در این پرونده مشخص شد که برخی مدیران شرکت دبش با همکاری مسئولان گمرک و سازمان غذا و دارو، چای کمکیفیت را بهعنوان چای مرغوب وارد کشور کردهاند. این مسئله نشان میدهد که ممکن است الگوی مشابهی درمورد دیگر محصولات غذایی وارداتی و یا مواد اولیهای مانند گندم و آرد نیز وجود داشته باشد.
همچنین، افشای وجود سطح خطرناکی از روغن پالم در محصولات لبنی و روغنهای خوراکی، نمونه دیگری از نبود نظارت صحیح سازمانهای استاندارد بر صنایع غذایی ایران است. این مشکلات باعث میشود شهروندان با خرید محصولات دارای نشان استاندارد، درعمل از مواد غذایی مضر استفاده کنند.
نکته دیگری که نگرانیها را در خصوص احتمال مسمومیت با ماکارونی تشدید میکند، افزایش مصرف این محصول بهعنوان یک غذای ارزانقیمت در شرایط دشوار اقتصادی است.
پس از افزایش قیمت گوشت و برنج، ماکارونی به جایگزینی محبوب برای بسیاری از خانوادهها تبدیل شد که ممکن است به افزایش مشکلات بهداشتی ناشی از مصرف ماکارونیهای بیکیفیت و آلودگیهای احتمالی آنها منجر شود.
این در حالی است که کارشناسان معتقدند بخشی از جامعه، بهویژه اقشار کمدرآمد، برای تامین نیازهایشان به مصرف محصولاتی مجبورند که از نظر اقتصادی مقرونبهصرفه به نظر میرسند، و همین امر سبب میشود تا کیفیت و استاندارد محصولات به اولویت ثانویه بدل شود.
این وضعیت با آمارهای منتشرشده مبنیبر فقر کالری در میان نیمی از جامعه همخوانی دارد و نشان میدهد که مشکلات بهداشتی و اقتصادی در کنار هم، بحران بزرگی را برای مردم ایران به وجود آورده است.
-ایندیپندنت فارسی