حکومت بدترین ها

By | ۱۴۰۳-۱۲-۲۳

‏‎به نام خدایی که خر آفرید
‏‎و بعدش خریت بیامد پدید
‏‎خران با خریت عجین گشته اند
‏‎خران حاکم این زمین گشته اند
شاعر ناشناس

‏Kakistocracy
به معنی “حکومت بدترین ها” در ایران:
بررسی کوتاهی از منظر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی

در بسیاری از کشورها، حکومت‌هایی که نخبگان و افراد شایسته را کنار می‌گذارند و افراد نالایق، فاسد یا غیرمتخصص را در رأس امور قرار می‌دهند، نمونه‌ای از Kakistocracy محسوب می‌شوند. ایران نیز در طول دهه‌های اخیر، در بخش‌های مختلف با مصادیقی از این پدیده روبه‌رو بوده است که باعث مشکلات گسترده‌ای در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شده است. در ادامه، این پدیده را از چند زاویه بررسی می شود.

‏۱- Kakistocracy در سیاست داخلی ایران

حاکمیت ناکارآمد و انتصاب افراد نالایق در مناصب کلیدی سیاسی، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های یک Kakistocracy است. در ایران، این روند در چندین بخش قابل مشاهده است:

الف) انتصابات بر پایه روابط، نه شایستگی

-بسیاری از مدیران، وزرا و استانداران نه بر اساس تخصص و تجربه، بلکه بر اساس روابط شخصی، جناحی یا ایدئولوژیک منصوب می‌شوند.
-برای مثال، افرادی با سابقه نظامی یا امنیتی در رأس سازمان‌های اقتصادی، فرهنگی و علمی قرار گرفته‌اند که ارتباطی با حوزه تخصصی آنها ندارند.
– در برخی موارد، حتی افرادی بدون تجربه اجرایی در سطح کلان، به مناصب کلیدی همچون وزارتخانه‌ها، سفارتخانه‌ها و شهرداری‌های بزرگ منصوب شده‌اند.

ب) سرکوب نخبگان و مهاجرت گسترده
-وقتی سیستم حکومتی به‌جای استفاده از نخبگان، آنها را کنار می‌زند یا مجبور به مهاجرت می‌کند، نتیجه آن کاهش کیفیت حکمرانی و تشدید مشکلات کشور خواهد بود.
-فرار مغزها یکی از شاخص‌های آشکار Kakistocracy در ایران است. بسیاری از اساتید دانشگاه، پزشکان، مهندسان و کارآفرینان به دلیل نبود فرصت‌های مناسب و ساختار سیاسی بسته، کشور را ترک کرده‌اند.
– در مقابل، افرادی بدون سابقه علمی یا اجرایی اما با رابطه‌های قوی سیاسی در رأس مراکز تصمیم‌گیری و علمی قرار گرفته‌اند.

‏۲- Kakistocracy در اقتصاد ایران

یکی از نتایج مستقیم حکومت نالایقان، سوءمدیریت اقتصادی است که خود را در تورم، فساد مالی و سقوط ارزش پول ملی نشان می‌دهد.

الف) فساد گسترده و اختلاس‌های کلان
– یکی از ویژگی‌های حکومت‌های ناکارآمد، فساد سیستماتیک و اختلاس‌های گسترده است که در ایران نمونه‌های متعددی از آن وجود دارد
– پرونده‌هایی مانند اختلاس ۳ هزار میلیاردی، فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان، بانک سرمایه و پتروشیمی تنها چند نمونه از فسادهای اقتصادی در سطوح بالا هستند.
– حمایت‌های دولتی از افراد فاسد و عدم برخورد جدی با مفسدان اقتصادی نشان می‌دهد که این فسادها نه‌تنها استثنا نیستند، بلکه بخشی از ساختار قدرت شده‌اند.

ب) سیاست‌های اقتصادی غیرکارشناسی
– تورم، سقوط ارزش پول ملی، بحران مسکن و رشد فقر نتیجه تصمیمات اقتصادی اشتباه و ناکارآمد بوده است.
– چاپ بی‌رویه پول، تخصیص رانت‌های اقتصادی به گروه‌های خاص و عدم اجرای اصلاحات اقتصادی ضروری، کشور را به وضعیت نابسامانی کشانده است.
– تصمیمات اقتصادی بدون پشتوانه علمی مانند سیاست‌های ارزی نادرست (دلار ۴۲۰۰ تومانی)، حذف ناگهانی یارانه‌ها و محدودیت‌های افراطی در تجارت بین‌المللی، اقتصاد را دچار شوک‌های متعدد کرده است.

‏۳- Kakistocracy در سیاست خارجی ایران

سیاست خارجی ناکارآمد و عدم استفاده از دیپلمات‌های حرفه‌ای نیز یکی از مصادیق Kakistocracy در ایران است.

الف) هزینه‌های سنگین بر اثر دیپلماسی ضعیف – عدم تعامل سازنده با جهان و رویکرد تقابلی در سیاست خارجی باعث شده ایران با تحریم‌های شدید اقتصادی و انزوای بین‌المللی مواجه شود.
– از دست دادن فرصت‌های دیپلماتیک برای رفع تحریم‌ها و تعامل سازنده با کشورهای منطقه، باعث شده اقتصاد کشور به گروگان سیاست‌های ناکارآمد درآید.

ب) سپردن امور دیپلماتیک به افراد غیرمتخصص
– بسیاری از سفرا و نمایندگان دیپلماتیک ایران فاقد تجربه حرفه‌ای در حوزه سیاست خارجی هستند و انتصاب آنها بر مبنای روابط سیاسی و ایدئولوژیک انجام می‌شود.
– نتیجه آن عدم موفقیت در مذاکرات بین‌المللی و کاهش نفوذ دیپلماتیک ایران در سطح جهان بوده است.

‏۴. Kakistocracy در حوزه فرهنگی و اجتماعی – در بسیاری از حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی، به‌جای استفاده از افراد خلاق و متخصص، افراد تندرو، غیرحرفه‌ای یا ایدئولوژیک به مدیریت امور منصوب شده‌اند.
– سرکوب آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی، فشار بر هنرمندان، نویسندگان و فعالان مدنی، و تلاش برای اعمال کنترل افراطی بر اینترنت و رسانه‌ها، از نشانه‌های Kakistocracy در این حوزه است.

فرشید نوروزی
۱۲ مارس ۲۰۲۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *