– در انتظار آغاز مذاکرات علنیِ فرستادگان جمهوری اسلامی و ایالات متحده، مردم ایران و جامعه جهانی به چند گروه تقسیم شدهاند که کفهی بدبینها حتا در صفوف خود دو دولت سنگینتر است!
– این مذاکرات اگر مستقیم و پشت یک میز هم باشد، باز هم غیرمستقیم خواهد بود چرا که برخلاف فرستاده آمریکا که اختیاراتی برای تصمیمگیری دارد، وزیر خارجه جمهوری اسلامی اما باید برود و از علی خامنهای کسب تکلیف کند!
– در این میان، اسرائیل مدافع اجرای «مدل لیبی» و برچیدن تمامی تأسیسات و برنامه هستهای در ایران است، حال آنکه به نظر میرسد رهبر جمهوری اسلامی اگر مجبور شود، ریسک یک حمله نظامی برای به تعویق انداختن برنامه اتمی را به محو تمامی آن که میبایست تحت نظارت و تأیید بینالمللی انجام شود، ترجیح میدهد.
– در مقابله با این وضعیت است که شاهزاده رضا پهلوی از آمریکا و غرب میخواهد تا سیاستِ تکراری و ناکام یا توافق یا حمله نظامی را کنار گذاشته و حمایت از مردم ایران را که خواهان تغییر نظام و استقرار دموکراسی و حفاظت از حقوق بشر و ارزشهای مشترک هستند در دستور کار قرار دهند.
دیدار شنبه ۲۳ فروردین در عمان را نباید آغاز مذاکرات بین تهران و واشنگتن دانست. در مسقط نمایندگان اعزامی دو کشور که ریاست آنها با عباس عراقچی وزیر خارجه دولت مسعود پزشکیان و استیو ویتکاف نماینده ویژه رئیس جمهور آمریکا برای خاورمیانه است، تازه در مورد روند و چگونگی پیش بردن مذاکرات احتمالی تبادل نظر خواهند داشت.
بدبینی در مورد موفقیت مذاکرات
در انتظار آغاز این مذاکرات علنی، مردم ایران و جامعه جهانی به چند گروه تقسیم شدهاند که کفهی بدبینها سنگینتر است. عدهای معتقدند که این مذاکرات به چند دلیل نمیتواند موفق باشد. اخیرا حتی دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا که این مذاکرات برای اولین بار در نامه او خطاب به علی خامنهای مطرح شد و همیشه با خوشبینی بیش از حد در مورد نتایج آن صحبت میکرد، روز چهارشنبه به جبهه ناامیدها پیوست. او در پاسخ به پرسش یک خبرنگار در مورد نتیجه قابل پیشبینی این مذاکرات گفت: «وقتی مذاکراتی را آغاز میکنید باید دید چگونه پیش میرود. من فکر میکنم خوب پیش نخواهد رفت، البته این یک احساس است و باید منتظر آغاز بود.»
کارشناسان هستهای در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین معتقدند که تبدیل اورانیوم غنی شده ۶۰ درصدی به ۹۰ درصدی که غلظت لازم برای ساخت بمب هستهای است، به دو تا سه هفته زمان احتیاج دارد. بر پایه آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، جمهوری اسلامی در ابتدای اسفند سال ۱۴۰۳ خورشیدی ذخیره اورانیوم غنیسازی شده ۶۰ درصدی را به ۲۷۵ کیلوگرم رسانده بود و امروز احتمالا از مرز ۳۰۰ کیلوگرم هم عبور کرده است.
مسعود پزشکیان رئیس دولت چهاردهم جمهوری اسلامی هم زیاد خوشبین نیست و در سخنرانی به مناسبت «روز ملی فناوری هستهای» گفت: «ما به دنبال جنگ نیستیم ولی در مقابل هر تجاوزی با علم و توانی که دانشمندان هستهای خلق کردند با قدرت میایستیم.» سخنانی که عدهای معتقدند نه تنها حکایت از ناامیدی به مذاکرات عمان دارد، بلکه با پیشبینی در مورد آغاز یک جنگ است که طرف مقابل را تهدید به استفاده از سلاح هستهای میکند. مسعود پزشکیان که با بندبازی بین جناحهای مختلف، دولت کنونی را سرپا نگهداشته است، به زبان بی زبانی آنچه را بیان میکند که برخی چون محمدقسیم عثمانی نماینده بوکان در مجلس شورای اسلامی بدون بازی با کلمات بیان کردهاند: «حرکت سریع و بدون وقفه به سوی ساخت سلاح هستهای.»
مذاکرات مستقیم هم غیرمستقیم خواهد بود!
این مذاکرات حتی اگر عباس عراقچی و استیو ویتکاف بر سر یک میز هم بنشینند، که به احتمال زیاد خواهند نشست، چنانکه زمانی محمدجواد ظریف و جان کری نه تنها بر سر یک میز نشستند بلکه قدمزنیها آنها در ژنو و وین در دوران مذاکرات هستهای دهه نود خورشیدی توجه بسیاری را به خود جلب کرد، باز هم غیرمستقیم خواهند بود. اگر فرستاده دونالد ترامپ میتواند به نمایندگی از دولت آمریکا تصمیماتی را اتخاذ کند و به چانهزنی بپردازد، عباس عراقچی اما مثل محمدجواد ظریف در زمان مذاکرات برجام، برای هر کلمهای که قرار است در نتیجه نهائی این مذاکرات گنجانده شود باید از مسقط به تهران پرواز کند و نظر علی خامنهای را جویا شود.

یکی دیگر از دلایلی که برای عدم موفقیت این مذاکرات آورده میشود، عدم امکان راستآزمائی متعهد ماندن جمهوری اسلامی حتی در صورت دستیابی به یک توافق احتمالی در مذاکرات سلطاننشین عمان است. تجربه ناموفق تلاشهای بازرسان آژانس بینالمللی انرزی اتمی نشان میدهد که جمهوری اسلامی در آینده چون گذشته موفق خواهد شد که برخی فعالیتهای هستهای را در تأسیسات اعلامنشده کاملا مخفی نگهدارد و اجازه هیچگونه بازرسی در آنها ندهد. البته روسیه خود را کاندیدای راستآزمائی در صورت دستیابی به توافق کرده است. بدون شک بازرسان روس بیش از بازرسان هر کشور دیگری، با توجه به نفوذ گسترده آنها در نهادهای جمهوری اسلامی، قادر خواهند بود این وظیفه را به عهده بگیرند، ولی اینجا پرسش دیگری برای آمریکا و دیگر کشورهای نگران برنامه هستهای وجود دارد: چقدر میتوان به خود روسیه اطمینان کرد؟!
بیاعتمادی متقابل
البته بی اعتمادی متقابل جمهوری اسلامی و آمریکا که قرار است مذاکرات عمان را انجام دهند، سابقه تاریخی دارد. مذاکرات در دوران ریاست جمهوری جو بایدن هم از جمله به دلیل همین بیاعتمادی به نتیجه نرسید. جمهوری اسلامی که میدانست با پایان دوران ریاست جمهوری جو بایدن و ورود رئیس جمهور جدیدی به کاخ سفید، چنانکه در سال ۲۰۱۸ میلادی در دوران ریاست جمهوری قبلی دونالد ترامپ اتفاق افتاد، توافق به دست آمده میتواند به کاغذ پاره تبدیل شود، خواهان ضمانتی بود که در آینده آمریکا به توافق پایبند بماند. ضمانتی که هیچ رئیس جمهوری در آمریکا نمیتواند بدهد. حتی اگر توافق به تصویب کنگره هم برسد، با تغییر آرایش نمایندگان میتواند لغو شود. البته آمریکا هم که به دلیل عدم رعایت توافق هستهای سال ۲۰۱۵ توسط جمهوری اسلامی در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد، نمیتواند به وعده اجرای تعهدات از سوی حکومت ایران اعتماد کند.
دقیقا به همین دلایل «مدل لیبی» که بنیامین نتانیاهو رئیس دولت اسرائیل بر آن تاکید دارد نیز نمیتواند پایان برنامه هستهای جمهوری اسلامی را تضمین کند. توافق لیبی در سال ۲۰۰۳ میلادی، خلع سلاح یکجانبه بود. معمر قذافی رهبر لیبی در آن دوران، اعلام کرد داوطلبانه تمامی برنامههای تسلیحات کشتار جمعیاش را کنار میگذارد. این تصمیم پیامد مذاکراتی طولانی و محرمانه با دولتهای آمریکا و بریتانیا بود. پس از این توافق بازرسان بینالمللی به لیبی رفتند تا بر روند نابودی کامل برنامههای هستهای و شیمیایی نظارت کنند. تنها پس از اتمام این روند بود که تحریمها برداشته و روابط دیپلماتیک احیا شدند. با وجود این در سال ۲۰۱۱، به دنبال اعتراضات مردمی و سرکوب خونین آنها توسط نیروهای وفادار به معمر قذافی، شورای امنیت سازمان ملل مجوز مداخله نظامی برای «حفاظت از غیرنظامیان» را صادر کرد و نیروهای ناتو به این کشور حمله کردند و حکومت سرهنگ کودتاچی به پایان رسید و خودش نیز در اکتبر همان سال دستگیر و به طرز فجیعی کشته شد.
مخالفت جمهوری اسلامی با «مدل لیبی»
علت مخالفت جمهوری اسلامی و شخص علی خامنهای با «مدل لیبی» هم دقیقا همین است و خطر یک حمله نظامی را برای به تعویق انداختن برنامه هستهای به برچیدن تمامی برنامهها و تأسیسات که میبایست تحت نظارت و تأیید بینالمللی انجام شود، ترجیح میدهند.
این در حالیست که علی خامنهای در سخنرانیاش به مناسبت پایان ماه رمضان احتمال وقوع جنگ را بسیار پائین اعلام کرد ولی از «فتنه» با حمایت کشورهای خارجی سخن گفت. در زبان جمهوری اسلامی از کلمه «فتنه» برای اعتراضات و خیزشهای مردمی استفاده میشود. در سال ۲۰۱۱ در پیامد اعتراضات گسترده در لیبی و سرکوب وحشیانه این اعتراضات به ویژه در شهر بندری بنغازی بود که نیروهای بینالمللی دخالت کردند و پایان رژیم معمر قذافی را رقم زدند.
با توجه به بحرانهای کنونی که جمهوری اسلامی هم در داخل کشور و هم برون از مرزها با آنها روبروست، احتمال بازگشت مردم به خیابان و آغاز دور جدیدی از اعتراضات گسترده روز به روز افزایش پیدا میکند. اقتصادی ورشکسته که زیر تحریمهای سخت قرار دارد، سقوط وحشتناک ارزش پول ملی، بحران آب، برق و سوخت تنها برخی از مشکلاتی هستند که شهروندان روزانه با آنها درگیرند. در خارج از مرزهای ایران نیز تضعیف نیروهای نیابتی چون حماس، جهاد اسلامی در غزه، حزبالله در لینان و انصارالله در یمن، از دست دادن سوریه با سقوط بشار اسد و روابط بحرانی با همسایگان از ترکیه تا جمهوری آذربایجان و برخی کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس، جمهوری اسلامی را در موقعیتی بحرانی قرار داده است.
برای گذر از برخی از این بحرانها یا حداقل کاهش آنها، جمهوری اسلامی نیاز به مذاکراتی دارد که به آن فرصتی بدهد بدون آنکه خواستهای زیادی را بر حکومت تحمیل کند. تنها با خرید زمان و کاهش برخی تحریمها که اجازه بازگشت جمهوری اسلامی به بازارهای جهانی را بدهند تا شاید در وضعیت اسفناک اقتصادی بهبودی حاصل شود، رژیم خواهد توانست از فشارهای اقتصادی بر مردم در سطح محدودی بکاهد و همزمان به بازسازی نیروهای نیابتیاش بپردازد. نقشهای حسابگرانه و البته تکراری که بیتردید از نگاه آمریکا و اسرائیل و همچنین مردم معترض و مخالفان جمهوری اسلامی پنهان نیست.
دقیقا برای مقابله با این وضعیت است که شاهزاده رضا پهلوی در سخنرانی اخیرش در مرکز «بنیاد دفاع از دمکراسیها» در واشنگتن از آمریکا و غرب خواست سیاستِ تکراری و ناکام یا توافق یا حمله نظامی را کنار گذاشته و حمایت از مردم ایران را که خواهان تغییر نظام و استقرار دموکراسی و حفاظت از حقوق بشر و ارزشهای مشترک هستند در دستور کار قرار دهند. تا کنون اما آمریکا و جهان غرب و حتی اسرائیل نیز بجای اینکه برای زدن سر افعی در تهران برنامهریزی کنند، به دنبال کوتاه کردن بازوهایی هستند که با گذشت زمان میتوانند دوباره رشد کنند.
کیهان لندن