
درست است که رژیم برنامه اتمی و موشکی و نیابتیها را برای گسترش اسلام سیاسی و صدور انقلاب خود با هدف «محو اسرائیل» در منطقه و «ارزشهای غربی» در جهان پیش برده؛ و درست است که اسرائیل برای موجودیت خود و غرب برای محافظت از ارزشهای خویش در برابر خطر بنیادگرایی اسلامی که ابزارش ترور و وحشتآفرینی و حذف دیگران است، میخواهند جمهوری اسلامی را مهار کنند و اگر مهار نشد آن را تضعیف سازند، اما چه کسانی طی بیش از چهار دهه تاوان سنگین این حکومت ضدایرانی و ضدبشری را پرداختهاند جز ملت و مملکت ایران؟!
جمهوری اسلامی اینبار با عقبنشینی، در شرایطی که گردش اطلاعات و ابراز نظر با دهه شصتِ «جام زهر» و حتا دهه نودِ «نرمش قهرمانانه» که هنوز اصلاحطلبان و لابیگران به عنوان خندق نظام حضور فعال داشتند، قابل مقایسه نیست، به مرحله جدیدی رسیده است: اینبار از یکسو رژیم فقط با مخالفان و معترضان روبرو نیست بلکه نمیتواند هوادارانش را هم که هرچه زمان گذشت کمتر و کمتر شدند، قانع کند. و از سوی دیگر، مردمی که جمهوری اسلامی را نمیخواهند رساتر از همیشه آنچه را فریاد میزنند که میخواهند: رهایی از فشار سنگین بهمنی که از سال ۵۷ بر زندگی آنها آوار شده و قرار گرفتنِ دوباره در مسیری که پهلویها پنجاه سال برای هموار کردن آن تلاش کردند. مسیری که شاهزاده رضا پهلوی سالها در سخنانی شفاف نشان داده و در سالهای اخیر با برنامه و اهدافی کاملا روشن که مردم میتوانند نقش تعیینکنندهی خود را در آن ببینند، به غرب نیز ارائه میدهد: از مبارزات ایرانیان پشتیبانی کنید تا از شرّ جمهوری اسلامی و برنامههایش راحت شوید! در حالی که نه توافق، که هیچ تضمینی ندارد، و نه حمله نظامی که نتیجهاش نامعلوم است، این مشکل مزمن را حل نخواهد کرد.
در عین حال، این نکته را نیز باید افزود که: حتا با وجود توافق یا حمله نظامی، عامل اصلی و تعیینکننده در موفقیت یا عدم موفقیت هر کدام از آنها، باز مردم هستند! همان عامل مهم تاریخی که در جنگی که به «جام زهر» انجامید، فقط گوشت دم توپ بودند؛ و در معاملهای که با «نرمش قهرمانانه» به توافق موسوم به «برجام» رسید، فقط غارت شدند!
اکنون رژیمی طرف توافق یا حمله است که هیچ نمایندگی از سوی ملت ایران، و حتا از سوی هواداران خودش هم ندارد!
این یک «فرصت» و «بخت» تاریخی است که بار دیگر در برابر هم مردم، هم سیاست بینالمللی و هم رهبر انقلاب ملی و مدافع حاکمیت ملت ایران قرار گرفته؛ فرصتی که هیچ روزنهی امیدی در آن برای رژیم دیده نمیشود.
الاهه بقراط
کیهان لندن