– در فضای جنگ روانی که انواع رسانههای داخلی و بینالملی به آن دامن میزنند، با اینکه جزئیات دقیق طرح کنسرسیوم غنیسازی مشخص نیست اما با واکنشهای مختلف روبرو شده است.
– پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم غنیسازی سبب نگرانی میهندوستانی شده که معتقدند جمهوری اسلامی برای بقا و منافع خودش دست به هر کاری از جمله واگذاری جزایر سهگانه ایرانی نیز میزند.
– بعید به نظر میرسد آمریکا که بر اساس تأکیدات دونالد ترامپ بیشتر به دنبال توافق است تا رویارویی، پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم در یکی از جزایر خلیج فارس را بدون توجه به نظرات جمهوری اسلامی در پنج دور گفتگو تنظیم کرده باشد!
– پاسخ خامنهای به این پیشنهاد «هیچ غلطی نمیتوانند بکنند» بود که مورد پشتیبانی ستاد کل نیروهای مسلح نیز قرار گرفت.
– در حالی که برخی کارشناسان امنیتی نسبت به مشارکت روسیه در طولانیتر کردن مذاکرات برای بهرهبرداری به سود خود هشدار میدهند، ترامپ اعلام کرد که پوتین پیشنهاد داده در مذاکرات اتمی شرکت کند.
– جریان قدرتمندی که در نظام پشت خامنهای ایستاده، به این امید به سرکوب جامعه در داخل میپردازد که «فرمانده» نیز در مقابل «دشمن» در خارج مقاومت کند!
مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا به یک کلاف سردرگم تبدیل شده است. پس از پنج دور گفتگو میان عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی و استیو ویتکاف نماینده دونالد ترامپ، مطرح میشود که «شتاب مذاکرات در حال فروپاشی است.»
پس از نزدیک به سه ماه گفتگوهای پیدا و پنهان، آنچه آمریکا روی میز گذاشته تشکیل یک کنسرسیوم غنیسازی اورانیوم منطقهای با حضور آمریکا، جمهوری اسلامی و برخی کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی، امارات، قطر و حتا احتمالا ترکیه است.
شماری از مقامات دولتی ایالات متحده در گفتگو با رسانههای بینالمللی، صحبت از تشکیل این کنسرسیوم در یکی از جزایر ایرانی خلیج فارس کردهاند. درواقع این پیشنهاد به نوعی راه میانی است برای اینکه تأسیسات اتمی در ایران بطور کامل برچیده شود، بازرسان آمریکایی بتوانند از تأسیسات خاص اتمی بازدید کنند و در عین حال نظر مقامات جمهوری اسلامی نیز که اصرار دارند غنیسازی در خاک ایران ادامه پیدا کند تأمین شود. اما به نظر میرسد که خود نظام آن سه جزیره را متعلق به ایران نمیداند و گفته میشود که جزایر کیش و قشم را برای تشکیل چنین کنسرسیوم احتمالی مطرح کرده است.
اینهمه در حالیست که اخبار و گزارشهای ضد و نقیض در اینباره زیاد است و حتا برخی منابع تأکید کردهاند که موضوع غنیسازی «در یکی از جزایر خلیج فارس» اصلاً مطرح نشده است. به هر حال، در فضای جنگ روانی که انواع رسانههای داخلی و بینالملی به آن دامن میزنند، با اینکه جزئیات دقیق این طرح مشخص نیست اما با واکنشهای مختلف روبرو شده است.
واکنشهای چندگانه
در همین ارتباط روزنامه «نیویورک تایمز» به نقل از دو مقام جمهوری اسلامی نوشت، طرفین قصد دارند در دور بعدی برای محل کنسرسیوم چانهزنی کنند تا جزیرهای از خاک ایران برای این منظور انتخاب شود. این در حالیست که دور ششم گفتگوها هنوز معلوم نیست کی و کجا و یا اصلا برگزار شود!
از سوی دیگر، عباس عراقچی وزیر خارجه و مقام مذاکرهکننده اعلام کرد پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم «ابهامات زیادی دارد.» علی شمخانی مشاور ارشد علی خامنهای که نسبت به سایر مقامات ارشد نظام انعطاف بیشتری از خود برای توافق نشان میداد نیز گفته است: «نویسنده پیشنهاد آمریکا ناشی بوده» و «در آن اشارهای به لغو تحریمها نشده است.» شمخانی همچنین خبر داد که «ایران در حال تنظیم یک پیشنهاد جدید است.»

خبر پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم غنیسازی با همه ابهاماتش البته سبب نگرانی میهندوستانی شده که معتقدند جمهوری اسلامی برای بقا و منافع خودش دست به هر کاری از جمله «ایرانفروشی» زده و میزند. اکنون نیز این احتمال وجود دارد که در نظر گرفتن یکی از جزایر سهگانه ایران در خلیج فارس (احتمالا ابوموسی) به عنوان محل غنیسازی اورانیوم، یک باج ضدملی و ضدایرانی به امارات متحده عربی باشد که چشم طمع به این جزایر دوخته و ادعای مالکیت آنها را دارد. آنها میگویند جمهوری اسلامی که تا کنون در شمال و جنوب کشور منافع ملی ایران را به روسیه و چین فروخته، مالکیت سه جزیره ایرانی و واگذار کردن آنها به امارات عربی نیز برایش اهمیتی ندارد.
در این میان، نکتهی قابل توجه این است که بعید به نظر میرسد آمریکا که بر اساس تأکیدات دونالد ترامپ بیشتر به دنبال توافق است تا رویارویی، پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم در یکی از جزایر خلیج فارس را بدون توجه به مضامین پنج دور گفتگویی که با فرستادگان جمهوری اسلامی به ریاست عباس عراقچی وزیر خارجه دولت چهاردهم در مسقط و رم داشته، تنظیم کرده باشد! هدف از انجام این گفتگوها نیز رسیدن به پیشنهاداتی برای «توافق» بوده است!
موضع خامنهای و بیانیه نیروهای مسلح
مقامات آمریکایی تأکید کردهاند که اگر جمهوری اسلامی این پیشنهاد را نپذیرد، با پیامدهای وخیم روبرو خواهد شد.
همزمان اما در روز چهاشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی در مراسم سالمرگ روحالله خمینی با لحنی تند به پیشنهاد آمریکا انتقاد کرد و در نطقی طولانی ضمن اشاره تلویحی به این موضوع که آمریکا اجازه غنیسازی را به جمهوری اسلامی نمیدهد، گفت: «آنها برای دادن سوخت هستهای ممکن است دهها شرط بگذارند. ما این را امتحان کردیم… در دهه ۸۰ سر سوخت ۲۰درصد رئیس جمهور آمریکا دو نفر از رؤسای جمهور دوست ما را خودش واسطه کرد که به ایران بگویید یک مقداری از غنیسازیهای سه و نیم درصد را به ما بدهد، ما ۲۰درصدی را که احتیاج دارد به آن میدهیم! ما احتیاج داشتیم به ۲۰ درصد! مسئولین قبول کردند و قرار شد که مبادله بشود. اما آنها وقتی دیدند ما روی گرفتن بیست درصد دقت داریم و اصرار داریم زیر قول خودشان زدند و ندادند.»
وی این را هم اضافه کرد که: «البته در همین اوقات که مسئولین ما سر این قضیه مشغول زد و خوردهای سیاسی بودند، دانشمندان ما خودشان در داخل بیست درصد را تولید کردند.»
خامنهای همچنین زمامداران آمریکا را «بیادب و گستاخ» خواند و گفت: «پاسخ ما به یاوهگوییهای دولت پر سر و صدا و بیتدبیر آمریکا معلوم است؛ معلوم است ما چه جواب میدهیم. اینهایی هم که امروز سر کارند، صهیونی و آمریکایی بدانند که در این مورد هیچ غلطی نمیتوانند بکنند.»
ساعاتی بعد ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در بیانیهای با حمایت از مواضع خامنهای اعلام کرد: «آماده مقابله با شرارت و خطای راهبردی دشمن هستیم.»
ترامپ: وقت رو به پایان است
ترامپ نیز تنها ساعاتی پس از سخنرانی خامنهای در رد پیشنهاد آمریکا، در گفتگوی تلفنی با ولادیمیر پوتین، جمهوری اسلامی را به «کُند کردن روند تصمیمگیری» در مذاکرات متهم کرد.
ترامپ در شبکه اجتماعی «تروث» نوشت: «ما درباره ایران و این واقعیت که وقت برای تصمیمگیری تهران در مورد سلاح هستهای در حال اتمام است و این تصمیم باید به سرعت گرفته شود، گفتگو کردیم.»
رئیس جمهوری آمریکا افزود: «من به پوتین گفتم که ایران نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد و معتقدم ما در این موضوع با هم توافق داریم.»
همچنین در حالی که برخی کارشناسان امنیتی نسبت به مشارکت روسیه در طولانیتر کردن مذاکرات برای بهرهبرداری به سود خود هشدار میدهند، ترامپ نوشت: «آقای پوتین پیشنهاد داد که در مذاکرات با ایران شرکت کند تا شاید بتواند به حصول نتیجه فوری کمکی کرده باشد. به نظر من ایران درحال کند کردن روند تصمیمگیری در این مسئله مهم است و ما باید در مدت زمان بسیار کوتاه، پاسخ قطعی دریافت کنیم.»
اینهمه درحالیست که با احتساب زمان نخستین گفتگوی طرفین در ۲۳ فروردین که در مسقط پایتخت عمان انجام شد، تنها یک هفته به پایان دو ماه مهلت ترامپ برای دستیابی به توافق باقی مانده است.
بعضی ناظران و تحلیلگران معتقدند جدال لفظی و پینگپنگ بین مقامات تهران و واشنگتن پیشدرآمد شکست مذاکرات است. در همین ارتباط، پایگاه خبری آکسیوس به نقل از مقامات آمریکایی نوشت: «بنا بر ارزیابی واشنگتن، پاسخ تهران به پیشنهاد توافق آمریکا منفی خواهد بود.»
شروط سخت آمریکا و خط قرمزهای جمهوری اسلامی
بیژن کیان تحلیلگر امنیت ملی و عضو اندیشکده «آوای آزادی» به کیهان لندن میگوید: «ترامپ آنقدر شروط سخت برای جمهوری اسلامی گذاشته است که پذیرفتن آن برای جمهوری اسلامی محال است. او به عنوان یک تاکتیک در فضای عمومی مدام بر پیشرفت روند مذاکره و نزدیک بودن توافق تأکید میکند اما در پشت صحنه درخواستهایی از حکومت دارد که برای آنها پا روی خط قرمزهای نظام است.»
از سوی دیگر، یک مقام ارشد جمهوری اسلامی که نخواست نامش فاش شود در گفتگو با «العربی الجدید» گفت: «آمریکا با پیشنهاد مبهم و ناعادلانه زیر میز زد.» او توضیح داد این پیشنهاد فاقد توازن و بسیار مبهم بوده و نتوانسته انتظارات اصلی جمهوری اسلامی ایران را برآورده سازد.
مرتضی انواری تحلیلگر سیاسی و عضو سابق پنتاگون نیز به کیهان لندن میگوید: «رژیم از درون با بحران مشروعیت روبروست. خبر اعتصاب کامیونداران، نارضایتیها از بحران قطع برق و سایر مسائل به گوش طرف مذاکرهکننده رسیده است. حکومتی که در داخل با بحران روبروست، در مذاکرات بینالمللی بازنده است. اما ترامپ هم ترجیح میدهد که تا حد امکان از جنگ دوری کند مگر اینکه مجبور شود.»
این تحلیلگر درباره پیشنهاد آمریکا میگوید: «حکومت ایران طی ۴۶ سال گذشته حتا برای تشکیل یا همکاری در کنسرسیومهای اقتصادی منطقهای عاجز مانده و ناسازگاری کار دست آن داده است، چه برسد به همکاری برای غنیسازی!»
برخی ناظران مطرح میکنند که ترامپ آگاهانه این بازی را به راه انداخته چرا که در هر صورت، با توافق یا بیتوافق، دست بالا را دارد؛ به همین دلیل از این وضعیت و در مهلتی که میداند به زودی به پایان میرسد، به سود منافع مالی خود و اطرافیانش از جمله با نوسان قیمت نفت و بازار سهام استفاده میکند.
برخی دیگر معتقدند او منتظر است تا اروپاییها با فعال کردن «مکانیسم ماشه»، نقش نهایی را در فشار به جمهوری اسلامی بر عهده بگیرند تا اگر نیاز به اقدام نظامی باشد، آنها را نیز در کنار خود داشته باشد.
در چنین تنگنایی، عقبنشینی بیشتر در مقابل شروط ترامپ برای خامنهای اصلا آسان نخواهد بود؛ به ویژه آنکه جریان قدرتمندی که در نظام حامی اوست و پشت وی ایستاده، مقاومت و سرکشی «فرمانده» در مقابل دنیا را الگوی خود برای ایستادن در برابر مردم ناراضی ایران قرار داده و به این امید به سرکوب جامعه در داخل میپردازد که «فرمانده» نیز در مقابل «دشمن» در خارج مقاومت کند!
کیهان لندن