نه تنها به روسیه و چین وابسته شدیم بلکه خوار شدیم کاری کردید مردم آرزو میکنند که ایکاش کشور ماهم، مانند کانادا و استرالیا مستعمره انگلیس بود!
وقتی در کشوری بهبزرگی ایران، بخواهند اقتصاد و سیاست و مدیریت و علم و فرهنگ و همهچیز را از راه طبیعی و از جای خود بیرون کنند و با ایدئولوژی و عقیده گره بزنند، آنهم نه با توجیه منطقی و دانشمحور، بلکه تنها با شعار و حرف، بایدهم با باد هوا گوشت بشود کیلویی120هزارتومان، مرغِ 3هزارتومانی بشود کیلویی 15یا16 و نهایتا 11هزاروپانصدتومان، پراید 7میلیونی [که همینقدرهم نمیارزد] بشود 60میلیونتومان، پیاز دویست یا سیصدتومانی بشود 20هزارتومان، بعد مثلا ارزان شود و بشود 8تا10هزارتومان؛ مسکن که دیگه نگو، صرفا باید خوابش را دید! بهراستیکه قیمت مسکن سربهفلک کشیده است! حالاهم که غمی نیست و ماکارونی شده درّ نایاب و معلوم نیست بشود چند؟!
آخه در کدام کشور یا در کدام سیارهای با باد هوا همهچیز تغییر میکند و بههم میریزد و گران میشود؟!
بابا کاری کردید که کشور نه تنها مستقل و عزتمند نیست که بسیار بیشتر از گذشته، بهجای غرب به شرق و به تصمیم روس و چین وابسته شده است؛ نه تنها وابسته که خوار شده است؛ اینقدر که این روزها یه شاهزادۀ سعودی و اماراتی، بهآسانی ما را تهدید میکنند یا حاکمان سرزمینی اشغالی، چون اسرائیل صدها بار به ما حملۀ نظامی میکند و آشکارا حملات خودش را در دنیا فریاد میزند و ما در سکوت، کشتههایمان را خاک میکنیم!
کاری کردید که حتی وفاداران و مدافعان نظام و انقلاب دارند آرزو میکنند که ایکاش کشور ماهم، مانند کانادا و استرالیا متسعمرۀ انگلیس بود! چقدر حرف تو خالی؟ چقدر سخنرانی؟ چقدر بلوف؟! هان! ای از ما بهتران، با حرف و هَو نمیشود حکومتداری کرد؛ دیگر دروغ و بلوف، بس است!