عملیات ارتش ترکیه علیه شبه نظامیان کرد سوری در خاک سوریه به سود ایران است. گرچه این عملیات رسما اشغال خاک متحد ایران است اما شخص بشار اسد نباید چندان ناخشنود باشد. منطقه عملیات سالهاست از سلطه دولت سوریه خارج شده و در آینده نزدیک و تا زمانی که کردهای این کشور قدرتی داشته باشند، بازگشت آن به حاکمیت سوریه نامحتمل است.
گرچه شبهنظامیان کرد سوری به عنوان دنباله پکک (حزب کارگران کردستان)، سابقهای دیرینه در برخورداری از کمک ایران دارند، اما قدرت گرفتن بیش از اندازهشان به سود ایران نیست. پس برای ایران، چه بهتر که ترکیه بیمزد و منت زحمت کنترل اقتدارشان را بکشد و ایران هم کنار بایستد و ژست همدلی با کردها بگیرد.
در بلند مدت هم مداخله نظامی ترکیه، این احتمال را که شرق فرات روزی به حاکمیت دمشق بازگردد، بیشتر میکند تا ادامه سلطه کردها بر این ناحیه. ترکیه اگر موفق شود منطقه مورد نظرش را زیر کنترل خود ببرد و کمربند امنیتی تشکیل دهد، هم ترکیب جمعیتی شمال شرق سوریه را به نفع عربها تغییر خواهد داد و هم زمینه را برای تضعیف بیشتر شبه نظامیان کرد و در هم شکستن اقتدار آنان در آینده خواهد چید. همه اینها به نفع ایران است.
پرسش دیگر این است که آیا ترکیه موفق خواهد شد عملیات را به سرانجام برساند یا نه؟ مهم نیست. پیروزی یا شکست ترکیه، هر دو سرش برای ایران برد است. فراموش نکنیم که ارتش ترکیه، داعش نیست که شبه نظامیان کرد به این راحتیها بتوانند از پسش برآیند. در جنگ با داعش، شبهنظامیان کرد از همه طرف سلاح و امکانات دریافت میکردند و نیروی هوایی چند کشور از بالا به آنها پوشش هوایی میداد. این بار از این حرفها نیست. کسی پشتشان نایستاده.
جغرافیای طبیعی منطقه عملیاتی هم به زیان آنهاست. شمال شرق سوریه، کوهستان قندیل نیست، دشت است و در زمین هموار و بدون موانع طبیعی، ارتش منظم سوار است و نیروی چریکی، پیاده. در چنین محیطی، تنها تاکتیکی که به کار نیروی چریکی میآید، کشاندن جنگ به شهرهاست اما سابقه عفرین نشان داد که ارتش ترکیه خود را درگیر جنگ شهری نمیکند. شهر را محاصره میکند و نیروهای سوری را به داخل میفرستد. برنده جنگ شهری هم آن است که از بیرون کمک میکند نه آنکه در شهر محاصره شده. در نتیجه، شبهنظامیان کرد در همان موقعیتی قرار خواهند گرفت که داعش در عینالعرب (کوبانی) گرفتارش شده بود. همان طور که عفرین سقوط کرد، قامشلی و عینالعرب و تل ابیض هم میتوانند سقوط کنند.
به فرض که ارتش ترکیه به مشکل بخورد و درگیر نبردی طولانی و فرسایشی شود، باز هم به سود ایران است. از سویی، رقیب منطقهایاش که ترکیه باشد زیان خواهد دید، رابطهاش با غرب تیره خواهد شد، وجههاش در افکار عمومی جهانیان سقوط خواهد کرد، گرفتار اعتراضهای داخلی خواهد شد، به اقتصادش فشار خواهد آمد و دیگر گرفتاریها.
از سوی دیگر، توان شبهنظامیان کرد هم که کمک خارجی دریافت نمیکنند، فرسوده خواهد شد. ترکیه در صورت گرفتاری در نبرد، دامنه عملیات خود را به فراتر از باریکه سی کیلومتری گسترش خواهد داد که به تضعیف بیشتر شبهنظامیان کرد خواهد انجامید. در چنین وضعیتی، کردها یا باید تسلیم شوند و دست از جنگ با ترکیه بردارند یا تا پای جان بجنگند و جنگی حماسی را رقم بزنند که پایانش قابل پیشبینی نیست، یا دست به دامن دولت مرکزی و محور ایران و روسیه شوند.