عصر ایران ؛ جعفر محمدی – معاون کل وزارت بهداشت در یک برنامه تلویزیونی به ویدئویی اشاره کرد که در آن یک روحانی به زائرین امام رضا (ع) می گوید که وقتی وارد حرم شدید، همه جا را ببوسید و ماسک نزنید و اگر خادمان حرم گفتند ماسک بزنید، پاسخ دهید که حاج آقا روحانی گفته است نزنید چون ویروس به حرم راه ندارد و کلی حرف بی اساس دیگر که در فیلم می شنوید.
وقتی این ویدئو را دیدم، بار دیگر به عنوان یک مسلمان دلم به درد آمد که چگونه زمام دین خدا به دست چنین افرادی افتاده است که “جهالت” خود را در لباس مبلغین دین، ترویج می کنند. هر چند که به حکم «إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ» خداوند خود حافظ مکتب و کتاب خویش است اما نمی توان از کنار نادان هایی چون روحانی این فیلم با بی اعتنایی گذشت و شاهد این حجم از “حماقت” و “جنایت” به نام دین شد و دم بر نیاورد.
واقعاً چگونه می توان داعیه دین داری داشت و در همان حال عقل را به یکسره نادیده گرفت؟ مگر همین روحانیون به ما نگفته اند که ” “کل ما حکم به الشرع، حکم به العقل و کل ما حکم به العقل، حکم به الشرع”؟ و اصلاً یکی از علت هایی که ما دهه پنجاه و شصتی ها به اسلام علاقه مند شدیم این بود که می گفتند دین و عقل با هم منافاتی ندارند و اسلام، مبتنی است بر تفکر و عقلانیت و علم گرایی… و چقدر این سخن زیبا و جذاب بود!
هزار تأسف که بخشی از روحانیون ما توهمات و تصورات و تفسیر به رأی های خود را به نام دین، به خلق الله می فروشند و مردم به ویژه نسل مدقّق و منتقد امروز را روز به روز از دین و معنویت می رانند: یکی می گوید اگر انتخابات خوب برگزار شود، کفایت می کند برای ظهور امام زمان(عج)، آن دیگری از لبخند ملیح فلان آیت الله مرحوم در غسالخانه قصه تعریف می کند، دیگری می گوید سربازان امریکایی در سامرای عراق در خانه ها را می زدند و می پرسیدند مهدی (عج) اینجاست؟ ، روحانی دیگری در تلویزیون می گوید که تمام اقوام برگزیده خدا از قبل از اسلام تا امروز همه فاسدند، فقط ما ایرانیها برگزیده خداییم و این یکی هم که افاضه می کند ویروس به حرم راه ندارد، همه جا را ببوسید و ماسک هم نزنید و … .
و آنقدر از این سخنان بی بنیاد زیاد است که برخی – به هر نیتی – کلیپ هایی از این حرف های بی محتوا درست کرده اند و حتی بعضاً به عنوان “جوک” در شبکه های مجازی رد و بدل می کنند!
واقعاً روحانیت شیعه را چه شده است که از علامه طباطبایی و علامه جعفری و علامه مطهری و آیات بهجت و مرعشی نجفی و بهشتی و دستغیب و … که هر کدام رکنی برای دین و پناهگاهی برای مردم بودند، رسیده ایم به معمم هایی که حرف هایشان شده است دستمایه طنز و وهن و تمسخر؟! حال بماند برخی از روحانیونی که نه با حرف که با عملکردهای ناصواب خود، دین زدگی را گسترش می دهند.
البته که هنوز هم هستند روحانیون فاضل و متقی و مردمی، ولی صد حیف که همیشه در سطح جامعه صداهای ناهنجار بر ندای عقلانیت می چربد و بیشتر جلب نظر می کند.
ژاپنی ها ورزشی سنتی دارند به نام “سومو” که در آن افرادی با وزن های بالا با هم کشتی می گیرند. چون این ورزش به سنت ژاپنی مربوط است، ورزشکاران سومو موظف اند هنجارهای اجتماعی را در حد اعلا رعایت کنند.
چند سال پیش یکی از کشتی گیران سومو از ادامه فعالیت در این رشته محروم شد چون در محفلی با لیس زدن بستنی، شؤون مربوطه را رعایت نکرده بود.
این ماجرا مربوط به ژاپن است و یک ورزش سنتی و توجه ویژه ژاپنی ها به افرادی که به نحوی حامل سنت هستند؛ حال شما مقایسه کنید با برخی از معممین که به واسطه لباسی که پوشیده اند، حجت اسلام هستند و ارزش های دینی را نمایندگی می کنند و در عین حال، با رفتارها و گفتارهای نابهنجار خود، به آنچه نمایندگی اش می کنند، خیانت می ورزند.
حال نباید پرسید چرا نهادهایی مانند مدیریت ارشد حوزه های علمیه یا حتی دادگاه ویژه روحانیت، با این قبیل افراد که با قول و فعل خود، قبل از هر چیزی، خود روحانیت را تخریب می کنند و سپس جلوه ای نابخردانه از اسلام عقلانی و رحمانی در منظر عام ترسیم می کنند، برخورد نمی کنند؟!
نمی شود که فردی چند سال در حوزه درس بخوانید و با اندکی دانش عربی و فقهی ، آن هم نه حتی در حد اجتهاد، عمامه ای به سر ببندد و هر چه دلش خواست به نام اسلام به خورد مردم بدهد و حتی مانند روحانی صدر این نوشتار، جان شان را به خطر بیندازد و هیچ کس هم به او نگوید بالای چشمت ابروست؟
اگر پزشکی بعد از فراغت از تحصیل، بر خلاف آموزه های پزشکی و بر اساس تصورات و تخیلات فردی اش دارو تجویز کند یا مهندسی، دانشی که به او آموخته اند را کنار بگذارد و بر اساس سلیقه شخصی و غیر علمی اش خانه و پل بسازد و این دو جان مردم را به خطر بیندازند، با آنها برخورد می شود؛ چرا نباید با برخی معممین که نظرات غیر علمی و غیر دینی و نابخردانه خود را به نام دین عرضه می کنند و حیات معنوی و حتی مادی مردم را به خطر می اندازند، برخورد نمی شود؟!
دینداران می توانند این نوشته را با دغدغه دینی بخوانند و غیر دینداران با نگاه اجتماعی؛ چرا که وقتی جامعه ای که قرن ها با دین محوری پیش رفته است، ناگهان از دین خالی شود، فرو می ریزد و اول چیزی که بعد از این بی دینی حاصل می شود، ناامنی است.
علت نیز مشخص است: اگر فردی تا دیروز به خاطر تقیدات دینی دست به دزدی و تجاوز نمی زد، اگر ناگهان خالی از این بازدارندگی درونی شود و جایگزینی مانند قانونمداری و وجدانگرایی هم نداشته باشد، آیا نمی تواند تبدیل به یک مجرم و عامل ناامنی شود؟ به همین خاطر است که می گویم افرادی که از جامعه ای مانند ایران دین زدایی می کنند، حیات مادی آن را نیز به خطر می اندازند.
متولیان دین و روحانیت در ایران!
لطفا در حد متولیان ورزش سوموی ژاپن هم که شده، مراقب رفتار و گفتار کسانی که با اجازه شما لباس دین پوشیده اند باشید و دستکم در برابر مفت گویی های برخی از معممین، واکنش نشان دهید. شما مسؤول هستید: کلکم راع و کلکم مسؤول عین رعیته.