کانال سپاه قدس در این روزهای آخرین سال یک نظر سنجی برگزار کرده است. پرسش و نتایج این سنجش به شرح زیر است.
در آستانهٔ عید نوروز، از عملکرد دولت و مجلس در سال ۱۴۰۱ چقدر رضایت داشتید؟
بسیار راضی هستم. ۵ درصد
قابل قبول. ۸ درصد
متوسط. ۱۴ درصد
بد. ۱۰ درصد
افتضاح. ۶۳ درصد
این اتفاق اگر چه از جهت ماحصل قابل انتظار و پیامد محیرالعقولی رخ نداده است، اما از حیث عامل برگزاری و اعلام نتایج نظرسنجی، رخدادی غیرمنتظره است.
بعید می دانم در این سرزمین حتی یک نفر، این فضاحت را به جای نوشتن به پای مهندسان آرا و کودتاگران، به نام وکلای حاکمیت و یا دولت ناکاربلد رئیسی بزند. ما یادمان نرفته که کارخانهٔ نظارت استصوابی با این مملکت چه کرده و چگونه این کوتوله ها را از حضیض ذلت به جایگاهی برکشیده که در شرایط عادی، هرگز در خواب هم به آن نائل نمی شدهاند.
آری بر کسی پوشیده نبود که این غاصبان کرسی خانهٔ ملت که فرق بین طرح و لایحه را نمی دانستند، توان تغییر شرایط ناگوار و نابسامان مملکت را ندارند که هیچ، بدون تردید صدها مشکل به مشکلات موجود اضافه خواهند کرد. شکی نبود که دولت شش کلاسه ها حتی اگر تمامی مساعی خود را برای بهبود اوضاع وخیم فرهنگی، اجتماعی و به ویژه اقتصادی بکار گیرند، بدلیل نداشتن سواد و دانش لازم برای رسیدن به این هدف، موفق نخواهند شد.
پس امر خارقالعاده ای رخ نداده که نیروی برون مرزی تحت امر آقا بخواهند گزارش کار دهند. اما اگر این کنش را کنار دیگر اعمال حاکمیت به مانند حضور فعال شمخانی در عرصهٔ دیپلماسی قرار دهیم، به نظر می رسد که حداقل قسمتی از حاکمیت به این نتیجه رسیده است که به کاهدان زده اند و باید قطار دودی جناب حاج ابراهیم را از خط خارج کنند.
این شاید نشانهٔ تغییر مسیر حاکمیت از راهبرد یکدست نمودن قدرت باشد. اگر این تحلیل درست و منطبق بر واقعیات باشد، قطع به یقین باید منتظر آن باشیم که حضرت آقا مجدداً دست به دامن اصلاح طلبان عشق قدرت گردد. ما این معجزه را در سال ۷۶ و ۹۲ تجربه کردهایم. شاید رفتار عکس العملی و مبتنی بر آزمون و خطای مردم، در دور اول این دو برهه، ثمری نیکو داد و در دور دوم بی فایده نبود، اما به ما مردم ثابت کرد که بازی کردن در زمین این حکومت عین حماقت است.
حاکمیت به خوبی دریافته که در سال آتی مردم، حتی طرفداران دو آتشهٔ آنان دلیلی برای حضور در پای صندوق های رای نخواهند داشت و به طور مسلم اپوزیسیون داخلی و خارجی ساز تحریم را کوک خواهند کرد. در دو دورهٔ قبل گمان کرده بودند که حضور مردم مهم نیست و باید به هر قیمتی حکومت یکپارچه و هماهنگ گردد، تا با تغییر ماهوی سیر امور، خلایق مجدداً به حکومت دل ببندند. اما خیلی زود نادرستی و موهوم بودن این خیال خام بر حضرات عیان گشته و احتمالأ به فکر چاره افتاده اند.
اگر این باشد که باید گفت باز هم به بیراهه رفتهاند که حالا خاتمی هم حتی با تغییر موضع اخیر خود و چرخش به سوی مردم، بین خلق الله جایی ندارد، چه رسد به افراد دست دوم و سوم این جمعیت که بارها مورد اعتماد مردم قرار گرفته و در آزمون کارآمدی شکست خورده اند. توصیهٔ من به این جماعت آن است که بیش از این بازیچهٔ حاکمیت نشوید و در تور آنها نیفتید که اینبار رسواتر از پیش خواهید شد.
اما امکان دیگری هم هست و آن اینکه حالا دعوا به میان خودیهای تماماً اصولگرا کشیده شده و گروهی از این جماعت عزم جزم کرده باشند که رقیب را پس زده و خود به تنهائی قدرت را قبضه کنند. این قطعاً محتملتر است و معلوم است که بازی قدرت جدید، وضعیت را از این که هست، صدها بار وخیمتر خواهد کرد. جنگ بین برادران تفنگدار قطعاً بدون خون و خونریزی نمیشود.
با آنکه باید بگویم اللهم الشغل الظالمین بالظالمین، اما هرگز چنین دعائی نمیکنم. چرا که یقین دارم این به ضعف حکومت مرکزی خودکامهٔ حاکم بر ما میانجامد و پیامد این سستی، تجزیهٔ کشور عزیزمان ایران خواهد بود.
همانطور که عرض شد، شواهد حاکی از آن است که بنا دارند تیم فعلی را هم، از کشتی درب و داغان نظام پیاده کنند. گویا جنگ قدرت به درونی ترین لایه های نظام رسیده است و این منازعه بی تردید بدون تلفات سنگین به پایان نمیرسد.
بدین جهت بنده بر این باورم که مخالفان از هم اکنون باید به فکر تکوین راهبردی متناسب با این شرایط باشند تا پیش از وقوع رخدادهای محتمل، در آمادگی کامل قرار داشته و برای هر موقعیتی یک برنامهٔ خاص طراحی کرده باشند.
یک احتمال دیگر هم هست که امکان وقوع آن در حد صفر است و آن اینکه حاکمیت سرعقل آمده و به فکر تصحیح ساختاری امور افتاده باشدکه اگر این باشد دعاشون میکنم.