امسال، فضایی متفاوت با سالهای قبل، بر محرم و عزاداریهای آن حاکم بود. از یک طرف سایه تورم بر سر آن بیشتر از سالهای گذشته بود و از طرف دیگر، فضای دو دستگی میان مردم برای برگزاری یا عدم برگزاری مراسم آن، بیشتر از هر سالی در جامعه ایران وجود داشت.
رسانههای حکومتی در هر شکل و قالبی بسیج شدند که فضای جامعه ایران را طرفدار محرم نشان دهند و القا کنند که محرم تبدیل به کارناوالی برای مردم شده و بگویند که دشمنان نظام در پی دینزدایی از جامعه ایران هستند.
از سوی دیگر اما مردم در شبکههای اجتماعی از ظلمها و کشتارهای حکومت در طی این سالها مخصوصا بعد از اعتراضات سراسری به کشته شدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد نوشتند.
با همه اینها، محرم امسال هم برگزار شد و حالا حکومت در پی برگزاری مقدمات راهپیمایی اربعین است که چند سالی است برگزار میشود و رسانههای حکومتی هم مانور خوبی از طریق آن برای گسترش فرهنگ شیعه و طرفداری از حکومت میدهند.
اما تفاوت محرم امسال با سالهای گذشته در نگاه مردم چه بود و گرانیها و شکاف میان مردم و حکومت چقدر در برگزاری این آیین مذهبی تاثیر داشت؟
برای مثال امسال هم مانند سال گذشته، مبلغ شش میلیون تومان به هیئتهای مذهبی از طرف شهرداری کمک شد. مبلغی که عدم افزایش آن نشان میدهد در شهرداری هم شاید کفگیر به ته دیگ خورده و با وجود تورم و افزایش قیمتها، این رقم از سال گذشته تا امسال افزایش پیدا نکرده است. رقمی که در سال ۱۴۰۰ دو میلیون تومان بود و در سال سال ۱۴۰۱ به شش میلیون تومان رسید اما همچنان همان رقم ثابت مانده است.
در شرایطی که جامعه ایران با تورم افسارگسیختهای روبرو است، در بازار وسایل محرم، زنجیرهای ۱ میلیون و ۲۵۰ هزار تومانی و ۱ میلیون و سیصد هزار تومانی و علامتهای ۱۸۰ میلیون تومانی به بالا به چشم میخورد. اکثر هئیتها که طبل دارند، هر سال مجبور به تعویض پوست طبل هستند و حالا در گرانیهای امسال مجبور بودند برای تعویض آن تا دو میلیون تومان هزینه کنند. اگر طبل بزرگ باشد و نیاز به چرخ برای حمل و نقل داشته باشد، همان چرخ یک میلیون تومان برای صاحبان هئیت آب میخورد.
در موضوع شور و توجه به محرم هم بیشتر شهروندانی که با بیبیسی فارسی صحبت کردند، به این موضوع اشاره کردند که احساس میکنند حکومت به طور عمد و ویژهای تلاش کرد تا مراسم محرم امسال شلوغتر و پر سروصداتر از سالهای گذشته باشد.
یکی از ساکنین شهر لواسان میگوید که خیابانهای نزدیک خانه او که هیچ سالی در آنجا مراسم برگزار نمیشد، امسال با پارچه سیاه و چراغانی و پرچم، تبدیل به محل عزاداری شد.
شهروند دیگری هم از شهر یزد میگوید که امسال محرم به نظر میرسید که «قویتر از هر سال دیگری» در یزد برگزار شد.
«شش میلیون تومان کمک حکومت در این تورم هیچ است!»
یکی از بانیان هئیتی در تهران درباره میزان مبلغ درنظر گرفته برای هئیتها از سوی حکومت میگوید که پرداخت مبلغ شش میلیون تومان به هیئتها براساس سال قبل و بدون در نظر گرفتن تورم افسارگسیخته در مقابل هزینههای سنگینی که هیئات متقبل میشوند رقم قابل توجهی نیست. او در انتقاد از مبلغ شش میلیون تومان که برای کمک به هئیتها در نظر گرفته شده، میگوید که به نظر میرسد آنچه مدنظر شهرداری است سرهم بندی انجام این خدمات ارزشی به منظور ارائه گزارشی از توانمندی به مقامات بالا دست خود است که بعدا بگوید برای تبیین ارزشها و مفاهیم اسلام خیلی تلاش کردیم و خرج کردیم.
شهروندی از محله کامرانیه تهران در رابطه با اوضاع و احوال محرم در محلهاش میگوید که اکثر خانههای اطراف خانه او دولتی و خانواده شهید و مذهبی هستند و برای همین یک هفته مانده به محرم همه جا پرچم سیاه و علم و کتل بود. او اما توضیح میدهد که در شهر مردم مانند روزهای قبل از محرم هستند و «چیزی تغییر نکرده است.»
اتفاق دیگری که امسال افتاده این است که خیلیها که هر سال رسم بر نذری دادن داشتند، حالا تصمیم گرفتهاند که این کار را انجام ندهند و یا به روز و تاریخ دیگری موکول کردهاند و یا قرار است فقط به نیازمندها کمک کنند.
سارا از کرج در همین رابطه میگوید که خانواده پدری او جزو خانوادهای مذهبی هستند که هر سال عاشورا نذری دارند اما امسال تصمیم گرفتهاند که به جای پخش نذری، به نیازمندان کمک کنند.
هاله از گرگان در رابطه با پخش نذری میگوید که خیلی از افرادی که در گرگان همیشه نذری یا به اصطلاح خرج میدادند، این کار را امسال انجام ندادند و هئیتی که در محله آنها هم برپا شد، بر خلاف سالهای گذشته نذری نداد. او اضافه میکند که یک سری از هئیتها به خاطر اینکه از «عقایدشان برگشتهاند و یا از پس هزینههای نذری بر نمیآینددیگر شام نمیدهند.» به اعتقاد او به واسطه سیاستهای جمهوری اسلامی و سیاسی شدن دین، «مردم این وسط گیر افتادهاند و نمیدانند به چه شکل محرم را از جمهوری اسلامی جدا کنند و از طرفی هم نمیتوانند از جنایتها و ظلمهایی که در چند سال گذشته دیدهاند، چشمپوشی کنند.»
هاله همچنین میگوید که محرم برای خیلی از مردم تبدیل به یک کارناوال شده و نسل جوان میتوانند تا پاسی از شب راحت و بدون نظارت با یکدیگر وقت بگذرانند و در خیابانها باشند.
«به خاطر گرانی قید هر شب شام دادن را زدیم»
«با اینهزینهها نمیشد اصلا شام داد.» این را یکی از مسئولان هئیتی در شهر کرج میگوید. او از گرانیها انتقاد میکند و بعد هم میگوید که «فقط حدود ۲۰ میلیون تومان برای نصب داربست تکیه پول دادهایم.» در توضیح دیگر مخارجی که داشتهاند، میگوید که «هر شب ۵ میلیون تومان هزینه اجاره سیستم صوتی هئیت است.» تمام این مخارج در این هئیت در حالی انجام میشود که امسال کلا هفت نفر بانی خرج و مخارج مراسم عزاداری شدهاند. کمی که حساب و کتاب میکند، میگوید «سرجمع بخوام بگم نزدیک ۱۰۰ میلیون تومان برای این ۱۰ شب» خرج شد. این رقم اما شامل هزینه شام و پخش آن بین شرکتکنندگان در عزاداری و دیگر مردم نمیشود. توضیح میدهد که هزینه خرید برنج و گوشت و دیگر لوازم پخت و پز به قدری زیاد شده که نتوانستیم مثل سالهای گذشته هر شب نذری بدهیم.
«۴۶ نفر شکایت کردند، هئیت ۵۰ متر جابهجا شد»
«امسال هم بساط تکیه را برپا کردیم، البته با کلی داستان و دعوا.» این موضوع را یکی از اعضای هئیتی در کرج میگوید. آنها که هر سال تکیهای بزرگ در یکی از محلههای شهر کرج برگزار میکردند، حالا امسال با شکایت ۴۶ نفر از اهالی آن منطقه روبرو شدند و حتی وقتی برای نصب داربستهای هئیت اقدام کردند، با واکنش اهالی و جر و بحث و دعوا روبرو شدند. کار تا جایی پیش میرود که اهالی آن منطقه به آنها اجازه نصب داربستهای تکیه را نمیدهند و در مقابل اعضای هئیت میروند سراغ «رئیس سازمان تبلیغات و هیئتهای کل استان البرز» که به این موضوع رسیدگی کند.
با دخالت این شخص داربست تکیه نصب میشود، اما فقط ۵۰ متر جابهجا میشود که به گفته عضو این هئیت، برای آنها یا اهالی آن محل «فرق آنچنانی نکرده است.» با این حال به گفته او موقع نصب داربست و پرچمها، هر کسی از آنجا میگذشته، آنها را بد نگاه میکرده و «زیر لب بد و بیراه میگفتن و معلوم بود که فحش میدهند.»
او در رابطه با هزینهها و کمکهای هر ساله اعضای هئیت یا خارج از هئیت برای برگزاری مراسم میگوید که امسال یکی از بانیان اصلی هئیت ار مشارکت انصراف داد و در نتیجه ما هم «خودمان پول گذاشتیم و جمع کردیم و هیچ کمکی از هیچ جا نیامد.»
در پاسخ به این سوال که چرا با اینکه به نظر میرسد فضای جامعه مخالف برگزاری هئیت است و حتی از آنها شکایت شده بوده، اما همچنان برای برگزاری هئیت پافشاری دارند، میگوید که «از بچگی هیئت رفتهایم و برایمان انگار عادت شده است.» او توضیح میدهد که «نمیدانم، شاید قلبی باشد یا به علت اینکه همه دوستان و رفقایی را که طی سال نمیبینیم را در این روزها میبینیم، اصرار به برگزاری یا رفتن به هئیت داریم.»
«خیلیها چشمشان به آخر شب و دریافت ظرف غذاست»
هئیتی که دارند حسینیهای در دل یکی از محلههای جنوب شهر تهران است. هر شب برنامه دارند. سخنرانی و مداحی و سینه زنی. همه هم در داخل حسینیه تا مزاحم اهل محل نشوند. یکی از اعضای این هئیت میگوید: «تا سه چهار سال پیش، هر شب شام میدادیم. حتی دلمان نبود با برنج غیر ایرانی شام بدهیم اما دیدیم چاره ای نداریم و انجامش میدادیم، حالا اما امسال خبری از شام نبود.» او تعریف میکند که «خیلی از قدیمیها که وضع مالی خوبی داشتند و چه در محرم و چه غیر از محرم به هئیت کمک میکردند، یا قید مشارکت را زدند و یا مبلغ کمتری نسبت به گذشته کمک کردند که به تهیه شام و مخلفات آن نمیرسید.»
سر صبر و حوصله تعریف میکند که «خیلی از مردم این محله وقتی به هئیت میآیند، چشمشان به آخر شب و دریافت ظرف غذاست. میگوید چارهای نداشتیم و تصمیم گرفتیم هر طور میشود غذا را تهیه کنیم. اما خبری از برنج و خورشت نبود. پنیر و خیار و گوجه یا سیبزمینی و تخم مرغ آبپز و نان بین عزاداران پخش کردیم.» بعد هم اضافه میکند که «در این گرانی و اوضاع و احوال مملکت، هر طور که میشود تلاش میکنیم چراغ هیئت را روشن نگه داریم.»
بی بی سی
امیرعباس کلهر