«محمد نصیری»، قهرمان سابق وزنهبرداری ایران و جهان، در گفتوگویی با روزنامه «ایران ورزشی» گفته است که هر روز برای خودش، «آرزوی مرگ» میکند.
سیاهه افتخاراتی که محمد نصیری طی سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۶ (۱۳۴۴ تا ۱۳۵۴) برای ورزش ایران کسب کرد، کمشمار نیست. اما آنچه متولدین دهههای ۴۰ تا ۷۰ خورشیدی از او به یاد دارند، در یک دیدار ویژه با شخصیت اول نظام تعریف میشود. محمد نصیری، مردی که برای دیدار با «روحالله خمینی» در اردیبهشت ۱۳۵۸ سمت چپ رهبر جمهوری اسلامی نشست و برای او میکروفن در دست گرفت، چرا به روزگاری میرسد که خواندن یا شنیدن شرح آن نیز دردناک است؟
روحالله خمینی، او را نمیشناخت
آنچه از ملاقات سال ۱۳۵۸ روحالله خمینی با برخی از ورزشکاران به یاد مانده، کنایهای است که رهبر وقت حکومت به بهترین وزنهبردار آن سالهای ایران زد: «ورزشکار هستید شما؟ پس چرا کوچولو هستید شما؟» و این طنز آمیخته به تمسخر، خنده حضار را بههمراه داشت.
یکی از میان جمع او را معرفی میکند: «آقای نصیری هستند قربان. قهرمان جهان. ایشان (سمت راست خمینی را نشان میدهد) هم آقای محمود نامجو هستند قربان.»
«محمود نامجو» و محمد نصیری که دو سوی روحالله خمینی نشستهاند، از پرافتخارترین وزنهبرداران عصر خود بودند. محمد نصیری تا آن روز، یک طلای المپیک ۱۹۶۸ مکزیکوسیتی، یک مدال نقره و یک مدال برنز المپیک داشت. ۵ بار به قهرمانی، یک بار به نایبقهرمانی و ۳ بار به مدال برنز رقابتهای جهانی وزنهبرداری رسیده بود. ۳ طلای بازیهای آسیایی و ۲ طلای قهرمانی آسیا را هم در کارنامهاش میدید.
محمد نصیری در مواجهه با کنایه تلخ روحالله خمینی به او یادآوری میکند که پیشاز این، یک بار این روحانی را در مسجدی در نجف ملاقات کرده و دقایقی با او گفتوگو کرده است؛ اما خمینی به یاد نمیآورد. سپس وزنهبردار نامدار جهان از رهبر جمهوری اسلامی میخواهد که دستور دهد زودتر «سرود ملی ایران» تغییر کند.
بلافاصله پس از این درخواست محمد نصیری، محمود نامجو که دیگر سوی روحالله خمینی نشسته، خطاب به رهبر جمهوری اسلامی میگوید که «سرود شاهنشاهی» که پیش از انقلاب بهعنوان سرود ملی ایران استفاده میشد، «کپی فالش» از یک ملودی در یکی از شهرهای انگلستان بوده است.
این، پررنگترین تصویری است که از ملاقات محمد نصیری با روحالله خمینی در اذهان مانده؛ مردی که البته هنوز هم از دیدار با مقامات حکومتی پرهیز نمیکند.
او آخرین بار، ۲۰شهریور۱۴۰۲ در دیدار «ابراهیم رئیسی» با ورزشکاران اعزامی به رقابتهای آسیایی و پارآسیایی حضور داشت و در فاصله یک صندلی با او، در جایگاه میهمانان ویژه نشست.
حکومت چگونه چهرههای شاخص را به خودش محتاج میکند؟
بخشهایی از آنچه محمد نصیری در مورد زندگی خود در گفتوگو با روزنامه ایران ورزشی تشریح کرده، دردآور است. او گفتهاست: «تنها محل درآمد و امیدی که برای بازنشستگی و حق و حقوقی که از این محل برای امرار معاش دریافت میکردم، پوچ شد و تمام. بیمهای هم که اینجا داشتم، قطع شده و هیچ راه چارهای هم ندارم.»
بهنظر میرسد که محمد نصیری، تصویری تمامقد از نوع نگاه حکومت به ورزشکاران نامدار است. محمد نصیری و «علی پروین»، تنها چهرههای سرشناسی بودند که شهریور سال جاری، دعوت ابراهیم رئیسی و وزارت ورزش را برای حضور در میهمانی ویژه ریاست جمهوری پذیرفتند. هر دو نیز بهنظر میرسد که در پی به دست آوردن موقعیت یا برآورده شدن خواستههایی بودند.
علی پروین طی سالهای اخیر با بدهیها و معضلات متعدد اقتصادی مواجه بوده و محمد نصیری اعتراف کرده است که تلاشهایش برای دست یافتن به حداقل حقوق و مزایایی که باید بهعنوان قهرمان پیشکسوت ایرانی از صندوق بازنشستگی ورزشکاران بگیرد، بینتیجه مانده است.
حکومت از گرفتاری چهرههای شاخص ورزش، بهعنوان فرصتی برای تبدیل کردن آنها به ابزارهای تبلیغاتی خود استفاده میکند.
محمد نصیری حقوقش را از صندوق اعتباری ورزشکاران دریافت نمیکند و میگوید که آرزوی مرگ دارد. «ایرانوایر» مرداد۱۴۰۱ در گزارشی اختصاصی، از برخی سندسازیها و فسادهای مالی صندوق اعتباری ورزشکاران خبر داد. در اسنادی که به ایرانوایر رسیده بود نشان داده میشد «جواد فروغی»، تیرانداز سپاه پاسداران که سابقه حضور مستشاری در سوریه با لباس سپاه قدس را نیز داشته، طی سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ و پیش از آنکه به هیچ عنوان یا مقام قهرمانی در رقابتهای بینالمللی رسیده باشد، از این صندوق، بالاترین حقوق ماهیانه و ثابت را دریافت کرده است.
در همین اسناد، نام «داود عابدی»، از خبرنگاران «شبکه خبر» صداوسیما نیز بهعنوان یکی از افرادی که از حقوق ماهیانه و سبد کالا شامل اقلامی مانند «برنج»، «روغن نباتی»، «عدس»، «لپه»، «لوبیا»، «ماکارونی» و برخی ادویهها میشد نیز، به چشم میخورد.
محمد نصیری چرا از کانادا برگشت؟
محمد نصیری اوایل دهه ۱۳۸۰ خورشیدی از ایران مهاجرت کرد و به کانادا رفت. او سال ۱۳۸۶ به دعوت «بهرام افشارزاده»، ریس وقت فدراسیون وزنهبرداری، به ایران برگشت.
بهرام افشارزاده به او وعده مدیریت تیمهای ملی، راهاندازی و تاسیس کمپهای استعدادیابی و مدیریت بر تیمهای پایه وزنهبرداری ایران را داده بود. چند ماه پس از بازگشت به ایران اما به «ایسنا» گفت که قصد دارد برای سفرهایی کوتاه به اتریش و اسپانیا رفته، دخترانش را ملاقات کند و پساز آن به کانادا برگردد. بااینحال او را با وعده راهاندازی کمپها و محقق شدن پیشنهادها، در ایران نگهداشتند.
محمد نصیری، افتخاراتی کمتر از «هیدگارد فلک»، قهرمان دوومیدانی زنان آلمان ندارد. خانم فلک در المپیک ۱۹۷۲ به قهرمانی دو ۸۰۰ متر رسید. همان دوره مدال برنز مسابقات دوومیدانی ۴ در ۴۰۰ متر را نیز به دست آورد. دیگر افتخارش یک مدال نقره اروپایی است.
مجلس ایالتی «نیدرزاکسن» یک خیابان را در شهر «هانوفر» به نام او نهاده است. نامش در تالار افتخارات کشور آلمان قرار گرفته و برایش پس از پایان دوران ورزش حرفهای در سال ۱۹۷۸ حقوق قهرمانی در نظر گرفته شد.
ایرانوایر
پیام یونسیپور