جمهوری اسلامی، منادی مرگ و دشمن زندگی! مهدی نصیری

By | ۱۴۰۳-۰۵-۱۴

آقای حسن رحیم پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفته است: کسی که ادعای مذهبی بودن دارد اما موضع نمی گیرد و به «مرگ بر» قائل نیست شیعه اهل بیت ع نیست. / عبدی مدیا

انقلاب ۵۷ از روز ۲۳ بهمن با اعدامهای پشت بام مدرسه رفاه و دیگر اعدامهای سالهای آغازین و در ادامه با اعدام چند هزار نفر در یک یا چند شب و بعد با قتلهای زنجیره ای و ترورهای خارج از کشور و سپس با کشتارهای سال ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ و جنبش مهسا و در تازه ترین مصداق آن با راه اندازی جنگ غزه با نیروی نیابتی خود، حماس، و کشته شدن شهروندان غیر نظامی اسراییلی و هزاران شهروند بی گناه فلسطینی با سرکوب وحشیانه اسراییلی ها، همچنان منادی مرگ است.

آقای رحیم پور ازغدی از نظریه پردازان مورد اعتماد نظام، گویا از همراهی نکردن آقایان پزشکیان و ظریف با شعار مرگ بر آمریکا در مراسم تحلیف مجلس، بر آشفته شده و با صدور فتوایی شبه تکفیری، آنان را از جرگه شیعه اهل بیت خارج دانسته است.

کسانی که با سیره گفتاری و عملی اهل بیت ع آشنا هستند می دانند که آنان هرگز اهل مرگ گفتن بر این و آن نبودند و سرتاسر تاریخ زندگی آنان مملو از تقیه و مدارا با دشمنانشان بوده و پیوسته شیعه را از حرکتهای کور و بی حاصل انقلابی برحذر می داشته اند و گاه آنچنان در برابر حاکمان مقتدر جائر کوتاه می آمده اند که در نگاه ظاهری آکنده از ذلت بوده است.

این شیعیان زیدی که دنباله امروز آنان حوثی های یمن، یکی از چند ارتش نیابتی جمهوری اسلامی هستند، در زمره شورشیان کور و کر علیه حاکمیتها بوده اند و نه شیعیان جعفری و امامیه.

این شیعه دست ساز جمهوری اسلامی است که فارغ از هر گونه خرد و محاسبه عقلانی منادی جنگ و ویرانی است و یک ملت ۸۰ میلیونی را به گروگان سیاستهای جنگ طلبانه خود گرفته و همین روزها نیز سایه شوم جنگی بسیار خطرناک را بر سر این کشور و ملت مظلوم گسترانده است.

یکی از تبعات فاجعه آمیز جمهوری اسلامی برساخت شیعه ای قلابی با تاثیر پذیری از مارکسیسم و مسلمانان تکفیری سلفی بوده است که چهره زلال اهل بیت ع را نزد مردم ایران و جهان ملکوک کرد. منادیان و مروجان و آخوندهای این تشیع جعلی که خود غرق در رفاه و نعمات حکومتی هستند، میلیونها ایرانی و غیر ایرانی را در منطقه خاورمیانه به خاک سیاه فقر و نا امنی نشانده اند.

مروجان تشیع برساخته جمهوری اسلامی اگر تنها یک آیه از قران عظیم را مدنظر می داشتند و تاثیر پذیر از مارکس و لنین و استالین و سید قطب مصری نبودند، به ترویج مرگ و تحقیر زندگی در مورد هیچ فرد و جامعه ای ـ چه مسلمان و چه غیر مسلمان ـ نمی پرداختند:

«هر کس کسى را جز به قصاص قتل یا [به کیفر] فسادى در زمین بکشد چنان است که گویى همه مردم را کشته باشد و هر کس کسى را زنده بدارد چنان است که گویى تمام مردم را زنده داشته است» (مائده/ ۳۲)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *