جوانانی که نه درس میخوانند، نه شغل انتخاب میکنند و نه مهارتی میآموزند، طی سالهای اخیر بهدلیل افزایش جهانی جمعیتشان با عنوان «نیتها» مشهور شدهاند
جوانانی که نه درس میخوانند، نه به دنبال شغلاند و نه مهارتی میآموزند، طی سالهای اخیر بهدلیل افزایش جهانی جمعیتشان با عنوان «نیتها» (NEET) مشهور شدهاند.
نیت در تعریف جهانی به جوانانی گفته میشود که نه در فهرست آماری مشغول به تحصیل قرار دارند و نه در آمار شاغلان و مهارتآموزان جامعه محاسبه میشوند.
ایران طی سالهای اخیر با رشد چشمگیر این گروه از جوانان، رتبه بالایی در آمارهای جهانی کسب کرده است و همین امر نگرانی جامعهشناسان را در پی داشته است.
اگرچه در جوامع مختلف بازه سنی نیتها متغیر است، اما در نمودارهای جهانی بهطور معمول افرادی نیت خوانده میشوند که در محدوده سنی ۱۶ تا ۲۴ قرار دارند که نه تمایلی به تحصیل دارند و نه علاقهای به یافتن شغل مناسب برای خود. این موضوع تامین هزینههای زندگی آنها را بعهده والدین میگذارد.
آنچه این پدیده را در ایران مورد توجه قرار داده افزایش آماری آن طی سالهای اخیر است. براساس برخی آمارها در سال ۱۳۹۷ دستکم ۳۰ درصد از جوانان ۱۵ تا ۲۴ساله در این گروه قرار داشتند.
آمار منتشرشده نشان میدهد که ایران پس از برخی کشورهای آفریقایی بالاترین آمار نیتها را دارد.
نرخ ۳۰درصدی نیتها در ایران از آن نظر قابل تامل است که در جوامع توسعهیافته این عدد تنها ۲ تا ۱۰ درصد جوانان ۱۶ تا ۲۴ را دربر میگیرد.
نرخ نیتها در میان مردان ایرانی در سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۰ حدود ۱۵ تا ۱۷ درصد و در میان زنان از ۴۷ درصد در سال ۱۳۹۴ به ۳۹ درصد در سال ۱۴۰۰ رسیده است.
مطابق آمارها، در سال ۱۳۹۴ از ۵.۷ میلیون زن در گروه سنی ۱۵ تا ۲۵ سال، تعداد ۲.۷ میلیون نفر آنان نه مشغول تحصیل بودند و نه به دنبال شغل یا مهارتآموزی. این آمار در سال ۱۴۰۰ به یک میلیون و ۹۸۵ هزار نفر رسیده است.
سهم ۱۳.۲ درصدی جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله از پنجره جمعیتی ایران باعث میشود افزایش این پدیده موجب تشدید برخی بحرانهای اجتماعی همانند احساس بیآیندگی، تجرد قطعی، رخوت اجتماعی و افسردگی شود.
تحلیلگران اجتماعی بر این باورند نقش بحرانهای اقتصادی در شکلگیری این پدیده قابل اثبات است. با در نظر گرفتن نمونه افزایش آمار نیتها در کشورهای مختلف، مشخص میشود که درپی بیتوجهی دولتها به شرایط اقتصادی جوانان تمایل به نیت بودن در آنها افزایش پیدا میکند.
تحقیقات صورتگرفته اثبات میکند که در وضعیت رکود اقتصادی و فشار مالی جوانان نهتنها توانایی تامین هزینههای کسب آموزش و مهارت را از دست میدهند که بهدلیل ناکافی بودن درآمد بسیاری از شغلها برای تامین هزینههای جاری، انگیزه اشتغال نیز در آنها کمرنگ میشود.
احساس بیهودگی و افسردگی از دیگر دلایل رشد آماری نیتها در میان جوانان جهان است که در ایران با دلایلی چون تمایل به مهاجرت، احساس نابرابری اجتماعی، نادیده گرفته شدن و ناممکن بودن دستیابی به آرزوها تشدید شده است.
مسئله دیگری که ظاهرا این پدیده را در ایران افزایش داده، دشواری دستیابی به شغل مناسب از طریق رشته تحصیلی مرتبط است. این موضوع سبب شده است طی سالهای اخیر بسیاری از جوانان حتی با قبولی در کنکور قید انتخاب رشته و تحصیل در مدارج دانشگاهی را بزنند.
مطابق آمارهای سال ۱۴۰۰، دستکم ۴۰ درصد افراد بیکار مدرک تحصیلی داشتند که نشان میدهد صرف گذراندن مدارج عالی فرصت اشتغال را تضمین نمیکند.
نابرابری تحصیلی نیز زنگ خطر تحصیل طبقاتی را تشدید کرده است. برخی جوانان با رسیدن به سن ورود به دانشگاه باور دارند نمیتوانند با دیگر افرادی که امکان تحصیل در مدارس ویژه را داشتهاند رقابت کنند و امکان مهیا شدن برای کسب سهمیه رشتههای محبوب از طریق موسسات آموزشی را ندارند.
مطابق آمارهای رسمی، ۸۰ درصد از ظرفیت دانشگاه شریف از دو دهک بالای درآمدی، نزدیک به ۶۰ درصد دانشجویان دانشگاه تهران از سه دهک بالای درآمدی، نزدیک به ۶۵ درصد دانشجویان دانشگاه علامه از چهار دهک بالای درآمدیاند و هر سال نیز بر میزان سهم دانشجویان پزشکی متعلق به دهکهای بالای درآمدی افزوده میشود که مصداق روشنی از افزایش احساس نابرابری تحصیلی در میان جوانان طبقه متوسط و ضعیف جامعه است.
رشد مشاغلی که در بستر اینترنت شکل گرفتهاند و کسب درآمد از مسیر مشاغلی مانند بلاگری، تجارت رمزارز و کسبوکارهای غیررسمی، که در آمارهای رسمی اشتغال جای نمیگیرند، دلایل دیگر افزایش آمار نیتها در ایران است.
نکته نگرانکننده در خصوص رشد قابلتوجه آمار نیتها در ایران،این است که با در نظر گرفتن حرکت پنجره جمعیتی به سمت پیرشدن، تبعات اجتماعی مانند تنهایی، ناتوانی در دریافت خدمات بیمه به هنگام بیماری جوانان نیت را به گروه فراگیری از میانسالان و کهنسالان بدل میکند که نه امکان کسب شغل دارند نه تحت پوشش خدمات اجتماعیاند.
ایندیپندنت فارسی