وی به طور مشخص، در مورد هویت دستگاه های پی گیر برکناری دولت دوازدهم گفته: “نهادهایی اقتصادی مانند ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان و همه اینها که البته الان فعال هستند”. معلوم نیست در این اشاره، ذکر “همه اینها که الان فعال هستند” به چه معناست و مثلا آیا شامل نهادهای نظامی هم می شود یا نه. به ویژه اینکه بحث برکناری حسن روحانی، به دنبال اعتراضات عمومی دی ماه گذشته هم خبرساز شده بود و آن دفعه، با اظهارات برخی مدافعان اداره کشور از سوی نظامیان ادامه یافته بود.
در هر حال، اظهارات عزت الله ضرغامی را می توان نوعی شفافسازی کمسابقه راجع به تلاش هایی دانست که ظاهرا در تابستان گذشته، با محوریت حذف حسن روحانی از ریاست جمهوری به جریان افتاده بود.
بحث در مورد کنار رفتن دولت دوازدهم، البته در طول تابستان از سوی افرادی از جناح های مختلف و از جمله برخی حامیان دولت مطرح شده بود.
اما این موضوع، از ۳ تیر در ابعادی متفاوت در کانون توجه افکار عمومی قرار گرفت. یعنی، زمانی که یحیی رحیم صفوی مشاور و دستیار نظامی آیت الله خامنه ای، با انتقاد شدید از وضعیت کشور گفت: “گاهی به نظر میرسد اگر دولت نباشد، کشور بهتر اداره میشود”. وی در کنایه دیگری افزود: “آنان که با سپاه دشمنی میکنند، مرضی در جانشان است، چراکه اگر سپاه و بسیج و ارتش نبود، یک شبه آنان را از سر راه برداشته بودند.”
در موضعگیریهایی جداگانه در همین ارتباط، مثلا در ۴ تیر محمد دهقان نایبرئیس فراکسیون “نمایندگان ولایی مجلس” توصیه کرد اگر دولت “واقعاً احساس میکند نمیتواند کشور را اداره کند کار را به اهلش بسپارد”؛ در ۵ تیر اسدالله بادامچیان عضو شورای مرکزی حزب موتلفه تاکید کرد که اگر اصولگرایان اداره کشور را در دست بگیرند “وضعیت عوض میشود”، و در روز ۶ تیر حسینعلی حاجیدلیگانی عضو فراکسیون ولایی مجلس، به صراحت از تشکیل یک “اتاق فکر” در مجلس برای بررسی “طرح عدم کفایت سیاسی رئیسجمهوری” خبر داد.
در همان روز بود که حسن روحانی، در جمع عده ای از مدیران اجرایی گفت: “اگر کسی فکر میکند دولت استعفا میدهد، کنار میکشد یا میرود، اشتباه میکند”. سه روز پیش از آن، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه هم، در جلسه اتاق بازرگانی ایران گفته بود نباید تصور کرد “اگر روحانی رفت، اصولگرا موفق میشود”.
با وجود همه اینها، خود آیت الله خامنه ای تا حدود یک ماه و نیم نسبت به اظهارات مدافعان برکناری رئیس جمهور واکنش نشان نداد. او درعمل، هنگامی در موضوع دخالت کرد که محمود احمدی نژاد، که دیگر خارج از حلقه “خودی” های حکومت محسوب می شد، وارد بحث شد. آقای احمدی نژاد، ۱۸ مرداد در پیامی ویدیویی خواستار استعفای حسن روحانی و برادران لاریجانی از ریاست قوای مجریه، مقننه و قضائیه جمهوری اسلامی شد و مشخصا، خطاب به آقای روحانی تاکید کرد: “ادامه حضور شما هم به ضرر کشور است و هم به ضرر خود شما.”
چهار روز بعد از آن اظهارات بود که آقای خامنه ای در یک سخنرانی عمومی گفت: “اینهایی که خطاب میکنند به دولت که بایستی دولت برکنار بشود و از این قبیل حرفها، اینها دارند در نقشهی دشمن کار میکنند.” اظهاراتی که -با توجه به زمان بیان آن- نوعی پاسخگویی به رئیس دولت های نهم و دهم تلقی شد.
رهبر جمهوری اسلامی، در اظهاراتی دیگر در ۱۵ شهریور تاکید کرد: “ایجاد تشکیلات و کار موازی با دولت نیز به صلاح و موفق نخواهد بود و تجربه ثابت کرده است که کار باید به وسیله مسئولان آن، در مجاری قانونی انجام بگیرد.”
اظهارات جدید، در دیدار اعضای مجلس خبرگان بیان شد که عزت الله ضرغامی می گوید در جریان آن، از جمله ایده اداره کشور از سوی نهادهایی غیر از دولت هم مطرح شده بود.
در مورد اینکه چرا آیت الله خامنه ای با تاکیدات طیفی از چهره های همسو با رهبر در مورد برکناری حسن روحانی مخالفت کرده، می توان تحلیل های متفاوتی داشت. اما در همین زمینه، تاکید خود آقای ضرغامی این است که رهبر جمهوری اسلامی با فعالیت نهادهای انتصابی در حیطه های مشترک با دولت مخالفتی ندارد اما موافق نیست که نهادهایی “بخواهند کل مدیریت را به عهده بگیرند و جای دولت بنشینند”.
نمی شود مطمئن بود که آیا این روایت مبتنی بر خبرهای مشخص است یا اینکه باید آن را به حساب تلقی شخصی عضو “حوزه کارشناسی” دفتر آقای خامنه ای از مواضع رهبر گذاشت.
ولی به نظر می رسد که چنین روایتی، کمابیش با رویه آشنای آیت الله خامنه ای در اداره حکومت ایران همخوانی داشته باشد.
رویه ای که مطابق آن نهادهای زیرنظری رهبری، در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی از نقش تعیین کننده برخوردارند، اما در عین حال، قرار نیست مسئولیت “کل مدیریت” کشور را بر عهده داشته باشند.