– در شرایط کنونی که ایران با چالشهای گوناگون داخلی و خارجی روبروست، اتحاد حول محور خاندان ایرانساز پهلوی به تقویت روحیه و قدرت ملی کمکی شایان توجه میکند. به علاوه تجربه خاندان پهلوی در مدرنسازی ایران الهامبخش تلاشهای جدید برای پیشرفت کشور خواهد بود.
– ایده پهلوی در تمام یکصد سال گذشته در حال نبرد با ارتجاع سرخ و سیاهی بود که هنوز که هنوز است در کار است.
– شانسِ برخورداری از پهلوی نه یک پدیده ساختگی و نوظهور که محصول درخت پرشکوه یکصدسالهای است که رضاشاه بزرگ کاشت و محمدرضاشاه آن را آبیاری کرد تا همچنان و امروز نیز میوهی ایده و اندیشهی پهلوی با ولیعهد ایران به ثمر بنشیند و به عنوان آلترناتیو بیرقیب در مسیر توسعه و آزادی و آبادی ایران بار دیگر خود را پشتوانهی سعادت ملت قرار دهد.
سیاوش پندار – تقویم ایران به سال ۱۴۰۴ خورشیدی و یکصدسالگی پایهگذاری سلسه پهلوی و آنچه بسیاری از آن به «نظم رضا» یاد میکنند نزدیک میشود و اگر نگوییم مردمان امروز ایران بیش ازمردمان فهیم و فرهیخته در سال ۱۳۰۴ به حضور ایده پهلویسم و شخص رضاشاه پهلوی احساس نیاز میکنند، قطعا کمتر از آن نیست.
آن روز رودخانهای بر دشت خشک و دهشتزده ایران باقیمانده از دوران قاجار شروع به جریان یافتن کرد که در تمام این صدسال جاری و ساری بوده است. هرچند ۴۶ سال از این قریب به یکصد سال ملت ایران با اسارتی سیاه در فریب و نیرنگ، خود را از نعمت این رودخانهی آبادی، توسعه و پیشرفت، در بهترین سالهای قرن بیستم و بیست و یکم محروم کرد. اما در تمام این یکصد سال حتی یک روز در جریان این رودخانه توقفی رخ نداد و پادشاهان پهلوی یکی پس از دیگری از رضاشاه اول به محمدرضاشاه و پس از آنها شاهزاده رضا پهلوی ولیعهد ایران همواره در سپهر سیاسی کشور همچون ستارههایی راهنما و رهبری در مسیر توسعه بودهاند. این خانواده حقیقتا مانند رودخانه و بیتوجه به سنگهای میان راه، همواره مصمم و با اراده و بدون ناامیدی مسیر خویش را پیمودهاند تا هرگاه ایرانیان متوجه اهمیت این رودخانه تمدنساز شدند، گرداگرد آن بیایند و بار دیگر ایرانسازی را از سر بگیرند. اکنون همان زمان است.
در شرایط کنونی که ایران با چالشهای گوناگون داخلی و خارجی روبروست، اتحاد حول محور خاندان ایرانساز پهلوی به تقویت روحیه و قدرت ملی کمکی شایان توجه میکند. به علاوه تجربه خاندان پهلوی در مدرنسازی ایران الهامبخش تلاشهای جدید برای پیشرفت کشور خواهد بود. اندیشه یا گفتمان پهلوی در تمام یکصد سال گذشته تا امروز ثابت بوده است. برخلاف رقبا و دشمنان این ایده که به قول معروف «هر روز به رنگی بت عیار درآید» و در گذشته به اسم حمایت از برادرانشان در مسکو با رضاشاه مخالفت میکردند و از اشغال ایران حمایت، پس از آن به اسم مقابله با آمریکا با پهلوی مبارزه میکردند و امروز با پول و التماس مقامات سابق آمریکا را به کمپهای خود دعوت میکنند، ایده پهلوی در تمام یکصد سال اخیر بر توسعه و پیشرفت و آزادی و آبادی ایران تاکید داشته است و این تنها مصادیق پیشرفت و توسعه بوده است که بهروز شده است. یک روز کشیدن جاده و راه آهن و ساخت دانشگاه در مسیر ایده توسعه ایران ضروری بود و روزی دیگر دادن حق رای به زنان و اصلاحات ارضی و همه آنچه انقلاب شاه و ملت نامیده شد و امروز پهلوی سوم، در ادامه همان ایده پهلوی به دنبال جذب سرمایهگذاریهای خارجی، توسعه فناوری آبی، آزادی اجتماعی و سیاسی است.
ایده پهلوی در تمام یکصد سال گذشته در حال نبرد با ارتجاع سرخ و سیاهی بود که هنوز که هنوز است در کار است. ارتجاع سرخ به اشکال مختلف از پیرمردهای دفنواز با عکس چه گوارا تا برخی زندانینماهای سلبریتی و جایزهبگیر در حال جولان دادن است و ارتجاع سیاه درحال دفاع مذبوحانه از آرمانهایی شکستخورده که هیچکدام در مسیر پیشرفت و بهبود زندگی ملت ایران نبوده است.
باید ملت ایران را در این برهه تاریخی، ملت خوششانسی دانست که مانند دورههایی چون ظهور یعقوب لیث در آستانه نابودی فرهنگ ایران، ظهور نادر در زمان اشغال ایران و ظهور رضاشاه بزرگ در آستانه فروپاشی ایران طاعون زده قاجار، امروز نیز شانس بزرگی چون ولیعهد ایران را در مقابل دارد و این شانس نه یک پدیده ساختگی و نوظهور که محصول درخت پرشکوه یکصدسالهای است که رضاشاه بزرگ کاشت و محمدرضاشاه آن را آبیاری کرد تا همچنان و امروز نیز میوهی ایده و اندیشهی پهلوی به ثمر بنشیند و به عنوان آلترناتیو بیرقیب در مسیر توسعه و آزادی و آبادی ایران بار دیگر خود را پشتوانهی سعادت ملت قرار دهد.
*سیاوش پندار استاد علوم سیاسی