کریم سجادپور: ماکیاولی بعد از ۵۰۰ سال یکی از طلبه های ستایش برانگیز خود را در وجود خامنه ای یافته است

By | ۱۳۹۸-۱۰-۰۶

این مقاله در ژوئیه 2011 در نشریه foreignpolicy منتشر شده است.
کریم سجادپور، از پژوهشگران بنیاد صلح کارنگی، در نشریه فارن پالیسی  ضمن مقایسه رهبر جمهوری اسلامی ایران با نیکولو ماکیاولی، متفکر ایتالیایی می نویسد: ۵۰۰ سال بعد، اکنون نویسنده کتاب «شهریار» و پدر معنوی سیاست عملی، یکی از طلبه های ستایش برانگیز خود را در وجود رهبر مذهبی ایران، ‌آیت الله خامنه ای یافته است. رهبری که با چم و خم دستیابی به قدرت و نگهداری آن آشنایی ژرفی دارد. احمدی نژاد که خامنه ای صعودش به قدرت (و به نظر می آید سقوط احتمالی از نردبان محبوبیتش) را مهندسی کرده بود، سومین رییس دولت پس از هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی است، که خامنه ای با ترفند وی را از میدان به در می کند.

در 30 سال گذشته او با این اندیشه سر به رختخواب گذاشته و با همین اندیشه سر از بالین بلند کرده است که نه تنها بسیاری از پیروان او، که بزرگترین ابرقدرت جهان نیز در پی برانداختن او هستند.

تابستان88 پیش کابوس او به واقعیت پیوست و میلیون ها ایرانی به خیابان ها ریختند و مخالفت خود را با انتخاب دوباره و دستکاری شده احمدی نژاد اعلام کردند. برخی از آنها شعارهای «مرگ بر خامنه ای» و «خامنه ای قاتل است، ولایتش باطل است» را سر دادند. با این همه خامنه ای پس از سلطان قابوس عمان و معمر قذافی رهبر لیبی که قدرتشان به مویی بسته بود، طولانی ترین حکومت خودکامه را در منطقه خاورمیانه داشته است.

ایدئولوژی حکومتی او بیشتر ماکیاولیستی است تا شهادت گرایانه و ماکیاولی اگر زنده بود اکنون با لبخند رضایت آمیز آشنای خود بر لب، به این نظام می نگریست.

خامنه ای در طول حکومت خود به پنج اصلی که نماینده فلسفه حکومت گردانی (و صحنه گردانی) سیاسی ماکیاولی در رساله معروفش «شهریار» است وفادار مانده است.

1-پاسخگو نبودن

نویسنده با اشاره به گفته معروف ماکیاولی که سیاستمدار باید هراس انگیز باشد از این فیلسوف نقل می کند که: «شهریار لازم است مسوولیت کارهای خلاف پسند مردم را به دوش دیگران بیاندازد تا خودش محبوب باشد.» و می افزاید هیچ نظام سیاسی این خواست ماکیاولی را به این خوبی بر نمی آورد.

زیرا رژیم ایران رهبر را از هر نوع مسوولیت بری می کند. قدرت قانونی رهبر او را از پاسخگو بودن مبرا می دارد. او در همه سطوح دولت، قضاوت،‌ ارتش و رسانه ها حرف آخر است. او می گذارد دیگران کارهای کثیف را انجام دهند تا دامن کبریایی خودش به چیزی آلوده نشود. در عین حال وجود یک مجلس و رییس جمهوری به اصطلاح «منتخب» همچون سپری میان نارضایتی عمومی و خامنه ای است.

تظاهر به فروتنی

کریم سجادپور پس از نقل قولی از ماکیاولی درباره اینکه یک شهریار چگونه باید خودش را متواضع،‌ مهربان و مومن نشان دهد می گوید: خامنه ای شاید به اندازه سلف خود خمینی کاریزماتیک نباشد ولی تبلیغ لباس پوشیدن متواضعانه او با نعلین و عینک معمولی و چفیه فلسطینی و این که در افواه شایع کرده اند او در زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق مانند دیگر مردم از کوپن استفاده می کرد و داستان هایی که ملاقات کنندگان او از دکور ساده و بی پیرایه محل کارش در مرکز شهر تهران می گویند چیزهایی است که حتی در وبسایت رسمی او نیز می توان یافت.

3-سازش ناپذیری

خامنه ای توصیه ماکیاولی را به شهریاران که سازش ناپذیر باشند، عملا از سرنوشت محمدرضا شاه پهلوی آموخته است. شاه سابق ایران در تلاش برای آرام کردن معترضان گفت صدای انقلاب آنها را شنیده است. برخورد سرکوبگرانه خامنه ای با معترضان در پیامد انتخابات سال ۸۸ بسیاری را شگفت زده کرد. اما خامنه ای خوب می دانست که کوتاه آمدن در برابر خواست های مخالفان تنها اشتهای آنها را برای تحول و دگرگونی بیشتر می کرد

نویسنده سپس می افزاید خامنه ای بر این باور است که تهران نباید در برابر ایالات متحده نیز سازشکارانه عمل کند زیرا ممکن است واشینگتن را به اعمال فشار بیشتر تحریک کند. به همین دلیل باوجود قطعنامه های شورای امنیت، تحریم های اقتصادی و تهدیدهای گهگاهی نظامی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی و سیاست هسته ای آن همچنان رجزخوان مانده است.

خامنه ای یک بار گفته بود حق را نمی شود تقاضا کرد. چون ابرقدرت ها را به فکر می اندازد که تهدیدشان را به طور جدی عملی کنند. از این رو نباید انتظار داشت که تهران بر سر برنامه های هسته ای اش به این زودی ها سازش کند

4-گسترش نیروی نظامی

برخلاف خمینی که بیشتر یک پژوهشگر دینی واقعی بود، خامنه ای تا پیش از ارتقا به درجه آیت اللهی پس از مرگ خمینی و انتخابش به مقام رهبری دارای درجه ای معادل کارشناس ارشد (حجت الاسلام) بود. از همین رو به جای توجه به حوزه های علمیه قم،‌ مشروعیت خود را در سنگرها و در میان نیروهای نظامی جستجو کرد.

او در پی کاهش محبوبیت خود توجه را به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی معطوف کرد. چیزی که ماکیاولی که سازماندهی شبه نظامیان جمهوری فلورانس را بر عهده گرفته بود، می توانست به راستی حامی آن باشد. سپاه هم اکنون در پروژه های اقتصادی و تجاری عظیم کشور دست انداخته است و تحریم های بین المللی و نبود سرمایه گذاری های خارجی، آن را رقیب یکه تاز قراردادهای نفت و گاز و بخش معادن کرده است.

برخلاف نظامیان مصر و تونس که وابستگی خود را به حاکمان در پی گسترش ناخشنودی مردم قطع کردند، رده های بالای سپاه و البته نه عموم آن که دارای دیدگاه های سیاسی متفاوتی هستند، سرنوشت خود را گره خورده به رهبر می دانند.

5-ضرورت وجود یک دشمن خارجی

ماکیاولی می نویسد بسیاری بر این باورند که یک شهریار باید نیروی مخالفی را زیرکانه بپروراند تا با پیروزی بر آن بتواند موقعیت خود را بهبود ببخشد. طی سه دهه، خامنه ای همواره در سخنان خود چه زمانی که درباره سیاست خارجی صحبت می کرد و چه درباره مسایلی مانند کشاورزی یا آموزش، درباره ظلم، حرص و توطئه های جهانی آمریکا داد سخن داده است. برای او دشمنی با آمریکا رکن اصلی انقلاب ۵۷ و شناسه مرکزی جمهوری اسلامی است. خامنه ای می داند سازش با ایالات متحده آمریکا ممکن است پیامدهای نامطلوبی برای رژیم داشته باشد.

کریم سجاد پور با اشاره به توصیه های ماکیاولی می گوید: خامنه ای آمریکا و اسراییل را به عنوان دشمن در صندوق ذخیره کرده است تا در صورت بروز ناملایمات، ناخشنودی عمومی، اوضاع بدتر اقتصادی و احتمالا آشوب های قومی از آن بهره برداری کند.

پایان ماکیاولی وار

نویسنده این مقاله ضمن اشاره به نقش مجتبی خامنه ای، پسر رهبر جمهوری اسلامی، و افسانه پردازی هایی مانند یاعلی گفتن خامنه ای هنگام تولد،‌ می گوید: خامنه ای 80 ساله بر کشوری حکومت می کند که نزدیک به ۷۰ درصد جمعیت آن را جوانان زیر ۳۳ سال تشکیل می دهد که با فناوری های تازه با جهان در ارتباط هستند. آشتی ناپدیری خامنه ای تاکنون یار او بوده است. اما این ویژگی محتملا سبب شکننده شدن جمهوری اسلامی خواهد شد.

سجادپور در پایان می نویسد ماکیاولی در شرایطی در سال ۱۵۲۷ مرد که هیچ یک از مردم دورانش از او راضی نبودند. دور نیست که او نیز همان سرنوشت را داشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *