زخم اعدامهای دهه شصت٬ پس از گذشت سی سال هنوز درمان نشده است.
گزارش اخیر سازمان عفو بین الملل٬ اما سر این زخم ناسور به جا مانده از تابستان ۶۷ را دوباره باز کرد.
اعدامهای دهه شصت، بهخصوص تابستان سال ۶۷ ٬منجر به عزل نایب ولی فقیه و درخواست استعفای نخستوزیر شد.
بر اساس اسناد تاریخی٬ اعتراض آیتالله منتظری به اعدامهای گروهی منجر به عزل او شده است. همچنین یکی از دلایل نخست وزیر وقت٬ میرحسین موسوی٬ برای استعفا٬ آگاهی یافتن از اخبار مربوط به وقایع زندانها و اعدامهای سال ۶۷ بوده است.
زیتون– سولماز ایکدر:
سازمان عفو بینالملل ۱۳ آذرماه در گزارشی به مناسبت ۳۰ سالگی اعدام زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ اعلام کرد مقامات و مسئولان حکومتی ایران با پنهان نگه داشتن سرنوشت و محل دفن هزاران مخالف و دگراندیش سیاسی مرتکب «جنایت علیه بشریت» شدهاند.
در بخشی از این گزارش آمده بود که میرحسین موسوی از وقوع اعدامهای گسترده زندانیان با خبر بوده است.
این ادعا بر اساس مصاحبه تلویزیون اتریش با میرحسین موسوی٬ به عنوان نخست وزیر وقت٬ طرح شده است؛ مصاحبهای که در آن در خصوص عملیات مرصاد٬ سخن گفته شده است.
احمد منتظری: میرحسین موسوی بیخبر بود
احمد منتظری با رد این ادعا٬ تاکید کرد: «مهندس موسوی چند ماه پیش از حصر در نشستی به صراحت اعلام کرده بود که این اعدامها جنایت بود و دولت وقت از آن بیاطلاع بود.»
فرزند آیتالله منتظری در گفتوگویی با وب سایت کلمه٬ تاکید کرد که همچنین سند ادعایی عفو بینالملل مصاحبه تلویزیون اتریش با میرحسین به عنوان نخست وزیر بوده است در حالی که در متن موجود آن به هیچ عنوان اشارهای به اعدامهای ۶۷ نشده و فقط درباره برخورد با عملیات مرصاد صحبت شده است.
او همچنین اضافه کرد: «آن فایل صوتی را من هم گوش کردم و چون آقای میرحسین موسوی شخص راستگویی است و من هم به نوبه خود هیچگاه از ایشان دروغ نشنیدم فکر میکنم واقعا اطلاعی از این اعدامها نداشته است.»
زهرا موسوی خامنه٬ فرزند دو تن از رهبران در حصر «جنبش سبز» در این خصوص در اینستاگرامش این سوال را مطرح کرد که چرا تصاویر مصاحبه مورد نظر سازمان عفو بینالملل منتشر نمیشود تا در معرض قضاوت همگانی قرار بگیرد؟
میرحسین موسوی امروز در حصر است و امکانی برای پاسخگویی به مسائل مطرح شده در گزارش سازمان عفو بین الملل را ندارد. اما او و زهرا رهنورد٬ پیش از حصر در خصوص اعدامهای دهه شصت٬ صراحتا اعلام موضع کرده بودند.
میرحسین موسوی: نه بنده نه هیچ کدام از سران وقت قوا از این ماجرا خبر نداشتند
پیش از این میرحسین موسوی در خصوص اعدامهای دهه شصت٬ با اشاره به روند تاریخی منتهی به اعدامهای تابستان ۶۷ ٬گفته بود: «حقیقت این است که بسیاری از کسانی که اعدام شدند، مجرم نبودند و اگر هم کاری کرده بودند پیش از این حکمشان صادر شده بود و در حال طی کردن محکومیت بودند. برخیها را ما حتی میشناختیم، از پیش از انقلاب و پس از انقلاب، کسانی بودند که تنها کار فرهنگی میکردند، کتاب مینوشتند، شاعر بودند، نویسنده بودند. حالا مخالف هم اگر بودند نهایت فعالیتشان، فعالیت قلمی و فرهنگی بود، اقدام مسلحانه نکرده بودند. اصلا در قالب سازمان منافقین قرار نمیگرفتند. یکی از آنها از بستگان محبوبه متحدین بود که مرحوم شریعتی پیش از انقلاب متنی را درباره آنها نوشت که به «محبوبه و حسن» معروف بود. یا همین آقای احسان نراقی جزو کسانی بود که در لیست اعدامها بود و ما پس از اطلاع تلاشهای زیادی کردیم که مانع شویم و درمورد خیلیهای دیگر هم پیگیر بودیم که البته متاسفانه کار از کار گذشته بود. آنها حکم امام را دستآویز قرار دادند و به جای مجازات مجرمان واقعی دست به یک تسویه حساب گسترده زدند که بسیاری از آنها مشمول حکم امام نمیشدند.»
میرحسین موسوی: حقیقت این است که بسیاری از کسانی که اعدام شدند، مجرم نبودند و اگر هم کاری کرده بودند پیش از این حکمشان صادر شده بود و در حال طی کردن محکومیت بودند.
موسوی که خرداد ماه سال ۸۹ در دیدار با گروهی از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی جوان سخن میگفت٬ تاکید کرد که دستور آیتالله خمینی٬ مبنی بر اعدامهای گروهی نبوده است.
میرحسین موسوی ادامه داد: «بنده میخوام بگویم حکم امام تنها بهانه بود برای برخی از این آقایان. آقایی که در آن هیات بود و من اسم نمیبرم اصلا خطمشیشان همین بود که مخالف را باید حذف کرد. آن زمان با همین خطمشی و تفکر عمل کرد و پس از آن هم در جاهای دیگر همین را پی گرفت. تفکر آنها بر حذف مخالف است. به هر صورت اینها با فردی که در آن زمان مسول زندان اوین بود، شروع به تسویه حساب و اعدامهایی کردند که اصلا در جهت منافع نظام نبود و وقتی مسولان باخبر شدند سریع جلوی آن را گرفتند.»
موسوی در خصوص نقش نخستوزیر وقت در اعدامهای دهه شصت ادامه داد: «نه بنده نه هیچ کدام از سران وقت قوا از این ماجرا خبر نداشتند. در جلسهای که با سران سه قوه در همان زمان داشتم، کسی نبود در آن جلسه که با این کار موافق باشد. خاطرم هست حتی آقای خامنهای در همان جلسه ابراز کردند که این اعدامها مثل قیری است که بر سر نظام میریزد و همه را سیاه میکند.»
این رهبر در حصر «جنبش سبز» تاکید کرده است: «به هیچ وجه نه نقشی داشتم نه اطلاعی. حتی با اینکه یکی از اعضای هیات سه نفره منصوب نماینده وزارت اطلاعات بود و قاعدتا وزیر اطلاعات میبایست من و دولت را در جریان میگذاشت، آقای ریشهری حتی کلمهای را هم راجع به این موضوع نگفت، نه در هیات دولت نه به طور خصوصی به شخص بنده و ما در بیاطلاعی محض بودیم و وقتی هم خبردار شدیم سعی در جلوگیری داشتیم.»
زهرا رهنورد: آن اتفاق لکههای سیاهی است که به آب زمزم و کوثر هم سفید نتوان کرد
زهرا رهنورد٬ از رهبران در حصر «جنبش سبز» و همسر میرحسین موسوی٬ سال ۸۹ در گفتوگویی با وبسایت خودنویس گفت که «جنایات و عملیات تروریستی» آن گروه کذایی (سازمان مجاهدین خلق) بر کسی پوشیده نیست؛ اما «انتقامجویی طرف مقابل هم خطای بزرگی بوده است و هیچ کج روی قابل قبول یا اغماض نیست.»
زهرا رهنورد در یکی از معدود اظهار نظرهای رسمیاش در خصوص اعدامهای دهه شصت و بهخصوص تابستان سال ۶۷ ٬ تاکید کرد: «از این جنایت نه آقای خامنهای و نه آقای موسوی هیچ یک اطلاعی نداشتهاند و در حوزه وظایف شان هم نبوده است.»
به گفته این رهبر در حصر «جنبش سبز»٬ البته سکوت و توجیهی هم در کار نیست و آن اقدامات خارج از چارچوبهای حقوقی و ملاحظات اخلاقی بوده که بارها در نشستها و در پاسخ به سوال کنندگان درباره آن تقبیح شده است، «آن اتفاق لکههای سیاهی است که به آب زمزم و کوثر هم سفید نتوان کرد.»
زهرا رهنورد: از این جنایت نه آقای خامنهای و نه آقای موسوی هیچ یک اطلاعی نداشتهاند و در حوزه وظایف شان هم نبوده است
او در پاسخ به این سوال که آیا تا کنون به خاوران٬ محل دفن اعدام شدگان سال ۶۷ ٬ رفته است یا خیر٬ پاسخ داد: «آقای کوثر شما چه فکر میکنید؟ کاش ایران بودید و در جریان محیط پلیسی و خفقان قرار می گرفتید! فکر میکنید من روی صندلی تابدار با لیوان آب میوهای در دست پا روی پا انداخته ام و دارم کتابهای هری پاتر می خوانم یا حسین کرد شبستری را حفظ میکنم. فکر میکنید شما در سپهر آزادیخواهان و ما هم پالکی بیخیالان و یا در کنار جنایتکاران هستیم؟ حاشا و کلا که چنین نیست همه ما یک خانوادهایم. زندانی داده، دردمند و مصیبت دیده و شناخته و شکنجه شده و هزینه داده. در گورستانها به سوگ نشسته و در مرگ و شهادت جوانان و عزیزانمان داغدارو سیهپوش. شما هم سری به ایران بزنید و با ما باشید یا حداقل با خواندن بیوگرافیها و با در جریان قرار گرفتن از مصائب ما از باتوم برقی خوردنها از گاز فلفل اختصاصی برای چشم و ریههای مجروح و از بازجویی های خیابانی و ترور شخصیتهای روزنامهای و دیجیتالی در جریان مصائب ما قرار بگیرید تا جنبش سبز را تنها نگذارید.»
بدون شک درمان این زخم سی ساله٬ پردهپوشی نیست. اما افشای ناقص اطلاعات نیز کمکی به درمان آن نمیکند. از عاملان آن «جنایت» تنی چند هنوز در قید حیات هستند و سخنان آنان میتواند کمک به افشای ابعاد آن بکند. سخنان افرادی همچون میرحسین موسوی و اسناد باقی مانده از آیتالله منتظری نیز در صورت انتشار میتواند پرده از راز جنایت سی ساله بردارد.