آن دل نازک پری آن شمع چشمانت چه شد
آنهمه دیر آشنائی روی احوالت چه شد
خسته از این دوره گردی های بی سامان دل
آنهمه شور و نشاط و مستی جانت چه شد
در بهاران چلچله میآمد و رقص شکوفه یاسمن
سفره هفت سین تو باد بهارانت چه شد
آتش شب زنده داری های سوری بر فراز قله ها
آنهمه کوشش سیاوش گونه در بحر غزلهایت چه شد
شاعری بود اینچنین و آن چنان این گور اوست
اینهمه در گور خفتی یاد یاران شوق دیدارت چه شد
هان بگو بر گور من رقص و طرب برپا کنید
گر نیامد دوستداری گو که یارانت چه شد
تیغ برکش روی دین و شیخ و اصحابی چنین
بین که آزادی کجا رفته است دنیایت چه شد
گر سیاوش از میان شعله ها برجسته است
گو به اخگر های دوران نبض فریادت چه شد
سیاوش یکى از مظلومترین چهره هاى شاهنامه است
که وقتى زن پدرش سودابه ، به او دل بست هرگز به مکر نامادرى گرفتار نشد..
تااینکه این جسارت به گوش پدرش کیکاوس رسید و شدیدا مورد خشم او گردید ،
سیاوش از پدر خواست تا براى اثبات پاکى و بی گناهیش ازهفت تونل آتش گذر کند و اگر سالم بیرون آمد، آنرا دلیل بى گناهیش بداند
این آزمون آتش در آخرین سه شنبه(بهرام شید ) سال انجامید و او سرفرازانه بیرون آمد ،
به دستور پدر قرار شد که فردایش یعنی چهارشنبه (بهرام شید)در وسط میدان اصلی شهر سوری به کل مردم بدهد که شد چهارشنبه سوری …
و این روز جشن ملى شناخته شد
وماهم واپسین سه شنبه را به یاد پاکى و انسانیت با پریدن از روى آتش جشن میگیریم
چهارشنبه سوری در حقیقت نشانی از پاکی مردمانی است که از هفت تونل آتش رژیم سفاک جمهوری خوفناک و تروریست اسلامی عبور میکنند و سرافراز در راستای آزادی و آزادگی همانند چهل سال مبارزات مردم ایران برای آزادی از زیر یوغ ستم اسلام و آخوند به فلسفه این جشن اساطیری میپیوندند.
آتش این روز را بر سراپای رژیم بکشید
نوید اخگر
شب چهارشنبه سوری 18 مارس سال 2019 میلادی
سوئد استکهلم