– حکومت ایران با خواست «تضمین امنیتی» برای استمرارش بر سر میز هر مذاکرهای در این چهار دهه نشسته است. – اگر در مذاکرات قبلی از فعالیتهای هستهای صرف نظر شد، آیا در مذاکرات احتمالی آینده بر سر چشمپوشی از برنامههای موشکی و صدور انقلاب اسلامی و بطور کلی ۱۲شرط آمریکا معامله خواهد شد؟
فشار حداکثری آمریکا که کمی بیش از یک سال پیش با خروج این کشور از برجام آغاز شد، حکومت ایران را در موقعیت سختی قرار داده است. حسن روحانی میگوید که «در هیچ دورهای در تبادلات بانکی و فروش نفت با مشکلات و شرایط این روزها مواجه نبودهایم، لذا نیازمند تمرکز و احساس شرایط جنگ اقتصادی از سوی همه هستیم.»
احمد رأفت, کیهان لندن:
حسن روحانی برای مدیریت وضعیت کنونی که به گفته او قابل مقایسه با دوران ۸ ساله جنگ با عراق است، خواهان «اختیارات ویژه» برای ریاست جمهوری شده است. همان «اختیارات ویژه»ای که علی خامنهای در زمان ریاست جمهوریاش از آنها برخوردار بود. البته چند ساعت بعد حسن روحانی در دیدار دیگری مدعی شد «طی هفتههای گذشته به خاطر وحدت و برنامهریزی درست توانستهایم از شرایط بسیار سختی عبور کنیم و امروز شرایط ما به مراتب از هفتههای گذشته بهتر است.» در چند ساعت فاصله این دو دیدار چه اتفاقی افتاده که کشور از شرایط اضطراری به وضعیت بهتر رسیده است؟! این یکی از معجزاتی که رئیس دولت «تدبیر و امید» در مورد آن، مانند بسیاری دیگر از مسائل، سکوت اختیار کرده است.
حذف نفت ایران از بازارهای جهانی
صادرات نفت ایران در پیامد بازگشت تحریمها از حدود ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه در روز به کمتر از ۵۰۰ هزار بشکه کاهش یافته است و جمهوری اسلامی، به گفتهی خبرگزاریهای مهم جهان، قادر به یافتن مشتری برای طلای سیاه خود نیست و میلیونها بشکه نفت روی دست جمهوری اسلامی مانده است. نخست وزیر هند در مراسم اعلام پیروزیاش در انتخابات پارلمانی اخیر گفت این کشور دیگر حتا یک بشکه نفت هم از جمهوری اسلامی نخواهد خرید. قبل از آن دولت ترکیه خبر از قطع وارادات نفت از ایران را داده بود. دولت حسن روحانی که امیدوار بود حذف نفت ایران از بازار جهانی بر قیمتها تاثیر بگذارد، باید بپذیرد که نه تنها بهای نفت افزایش پیدا نکرد، بلکه در دو هفته گذشته کاهش نیز یافته است.
بازار نفت، از تحریمها علیه جمهوری اسلامی و ونزوئلا که بگذریم، در حال دگرگونی است. آمریکا از کشوری تولید کننده و همزمان واردکننده نفت خام، در ماههای گذشته به کشوری صادرکننده تبدیل شده است. استخراج نفت با سرمایهگذاریهای بینالمللی در کشورها نفتخیز شوروی سابق نیز افزایش چشمگیری داشته است. عراق نیز هر ماه تولید نفت خود را افزایش میدهد. البته استفاده از سوختهای غیرفسیلی نیز یکی دیگر از دلایل کاهش مصرف نفت است. روندی که با افزایش تولید ماشینهای هیبرید با قابلیت استفاده از سوخت دوگانه نیز گسترش خواهد یافت. استفاده از باد و خورشید برای تولید انرژی نیز که امروز در برخی از کشورها حتا بیش از ۲۰ درصد از نیاز برق را تأمین میکند روز به روز از اهمیت نفت در اقتصاد میکاهد. کاهش اهمیت نفت در بازار جهانی انرژی، خبر خوشایندی برای کشورهایی چون ایران که اقتصاد آنها وابستگی کامل به صادرات سوختهای فسیلی دارد نیست. برخی دیگر از کشورهای نفتخیز در این سالها گامهای موثری در جهت کاهش نقش نفت و گاز در اقتصادشان انجام دادهاند، در حالی که این وابستگی در جمهوری اسلامی با ویران ساختن اقتصاد مولد افزایش یافته است.
نفی و تقاضای همزمان مذاکره
رهبران جمهوری اسلامی مرتب تکرار میکنند که در شرایط کنونی اهل مذاکره نیستند. حسن روحانی اخیرا در دیدار با گروهی از روحانیون گفت «شرایط امروز به هیچ عنوان شرایط مذاکره نیست و امروز شرایط ما مقاومت و ایستادگی است!» حسن روحانی در حالی میگوید خواهان مذاکره نیست، که مجید تختروانچی نماینده جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد در نامهای خطاب به آنتونیو گوترش از دبیرکل سازمان ملل متحد میخواهد از امکانات و نفوذ خود «جهت از سرگرفتن گفتگوهای دیپلماتیک در جهت تخفیف وضعیت بحرانی منطقه خلیج فارس» استفاده کند. البته در این نامه اشاره نمیشود چه کسانی باید در این گفتگوها حضور داشته باشند و در چه مواردی باید گفتگو کرد.
بر مبنای اظهارات اخیر حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، اروپا نمیتواند مخاطب جمهوری اسلامی در این گفتگوها باشد. حشمتالله فلاحتپیشه میگوید «اروپاییها فقط به برجام آویزان شدهاند و اقدامی برای حفظ آن نمیکنند و بعید هم هست که اینستکس [ساز و کار مالی تجارت با جمهوری اسلامی] را هم اجرایی کنند.» روسیه هم که به گفته ولادیمیر پوتین «آتشنشان هر بحرانی نیست» و حل مناقشه کنونی میان تهران و واشنگتن نیز، به گفته رئیس جمهور روسیه، بستگی به «همه بازیگران» ازجمله تهران و واشنگتن دارد. چین نیز در حال حاضر درگیر جنگ اقتصادی با آمریکاست و حاضر نیست پرونده دیگری را روی میز مذاکرات خود با دونالد ترامپ قرار دهد. رؤسای جمهور دو کشور که قرار است در اواخر ماه ژوئن در ژاپن با یکدیگر ملاقات کنند، مسائل بسیار مهمتر از جمهوری اسلامی برای گفتگو دارند.
حکومت ایران نگران حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس
جمهوری اسلامی نگران گسترش حضور نظامی آمریکا و متحدینش در آبهای خلیج فارس و کشورهای همسایه است. در روزهای گذشته پنی موردانت وزیر دفاع دولت مستعفی بریتانیا اعلام کرد نیروهای ویژه این کشور در خلیج فارس مستقر شدهاند و در صورت بحرانی شدن اوضاع آماده کمک به آمریکا و متحدانش در برابر جمهوری اسلامی هستند. ینس استولتنبرگ دبیرکل پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) که در روزهای گذشته به لندن سفر کرده بود نیز پس از ملاقات با ترزا می نخست وزیر مستعفی بریتانیا، از جمهوری اسلامی خواست «دست از فعالیتهای بیثبات کننده در منطقه، بردارد، از گروههای تروریست چون حماس و جهاد اسلامی حمایت نکند و برنامههای موشکیاش را متوقف سازد.»
دقیقا همان خواستهایی که مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در شرایط ۱۲گانهاش برای مذاکره با مقامات تهران مطرح کرده است. با تشکیل پارلمان جدید اروپا، ماموریت فدریگا موگرینی مقام ارشد سیاست خارجی و امنیت اروپا نیز در ماه ژوئیه پایان خواهد یافت و جمهوری اسلامی یکی از حامیان سرسختاش را از دست خواهد داد و بیش از گذشته در سطح بینالمللی تنها و منزوی خواهد شد. برایان هوک نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران، در سفری که تازگی به بروکسل برای دیدار با مقامات اروپایی داشته گفته است «ما روی حمایت نظامی اروپا نیز حساب میکنیم زیرا گذشته از اختلاف نظر در رابطه با برجام، دغدغههای ما و دوستان اروپاییمان در رابطه با جمهوری اسلامی، از برنامههای موشکی، تا آشوبآفرینی در منطقه و نقض حقوق بشر و بازداشت خودسرانه دوتابعیتیها، مشترک است.»
دولت جوان و حزباللهی
صحبتهای اخیر علی خامنهای در دیدار با گروههای دانشجویی مبنی بر آماده ساختن زمینه برای روی کار آمدن دولتی «جوان و حزباللهی»، بار دیگر مسئله برکناری حسن روحانی و سپردن اداره کشور به نیروهایی وابستهتر به «بیت رهبری» با حمایت سپاه را مطرح میکند. برخی معتقدند تغییراتی که به تازگی در رأس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و به ویژه نهادهای امنیتی آن با حکم علی خامنهای صورت گرفته است، بیرابطه با امکان تغییر دولت نیست. تغییراتی که به گفته بسیاری به پیشنهاد مجتبی خامنهای، فرزند رهبر کنونی انقلاب اسلامی، انجام گرفته است. مدتهاست که از مجتبی به عنوان یکی از کاندیداهای اصلی برای جانشینی علی خامنهای صحبت میشود و کم نیستند کسانی که تغییرات سپاه و امامان جمعه را مقدمهای برای تغییرات اساسیتر میبینند.
برخی نیز معتقدند تا زمانی که یکی از دو دولت کنونی، دولت حسن روحانی و دولت «با تفنگ»، بر دیگری غالب نشود، مذاکرهای با آمریکا آغاز نخواهد شد زیرا هرکدام میخواهند به تنهایی بر سر میز مذاکره بنشینند و در صورت موفقیت این مذاکرات، لباس منجی و قهرمان جلوگیری از جنگ به تن کنند. ولی مشکل اساسی این نیست که چه کسی بر سر میز مذاکره بنشیند، مشکل آن است که چه چیزی روی میز مذاکره قرار خواهد گرفت! جمهوری اسلامی با خواست «تضمین امنیتی» برای استمرارش بر سر میز هر مذاکرهای در این چهار دهه نشسته است. در مذاکرات احتمالی آینده نیز خواست دیگری جز «تضمین امنیتی» نخواهد داشت. اگر در مذاکرات قبلی که به امضای توافق هستهای منجر شد، فعالیتهای هستهای خود را روی میز قرار داد، آیا در مذاکرات احتمالی آینده آمادگی تعطیلی برنامههای موشکی و یا صرف نظر از صدور انقلاب اسلامی به دیگر کشورهای منطقه را دارد؟ آیا به ۱۲شرط آمریکا تن خواهد داد؟ اگر چنین شود، جمهوری اسلامی با پذیرش خواستهای جامعه جهانی که خواست مردم ایران نیز هست، جام زهری را خواهد نوشید که مرگ محتوم آن را رقم خواهد زد.