اگر اتحاد شوروی که طی ده سال پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی، هشت سال آن را به دفاع از رژیم صدام حسین در جنگ ایران و عراق مشغول بود و پس از فروپاشی هم تا روسیه خود را جمع و جور کند و مأمور «کا گ ب» در آن به قدرت دائمی برسد، «نگاه ارتجاع سرخ» به هر حال بر سیاستهای «ارتجاع سیاه» در عرصههای اقتصادی (اقتصاد برنامه و دولتی) و اجتماعی (کنترل مناسبات جامعه) و فرهنگی (انقلاب فرهنگی) و همچنین سیاست خارجی (ضدغربی و ضدآمریکایی) نقش تعیینکننده بازی میکرد.
در دوران رفسنجانی نگاه از روسیه که همچنان پاسدار و وارث بخشی از افکار و ایدئولوژی اتحاد شوروی است، شرقیتر شد و تا چین پیش رفت. آرزوی اینکه بتوان رشد اقتصادی، در مفهوم سرمایهداری لگامگسیخته بدون دستاوردهای حقوقی و اجتماعیِ آن، برای جامعه داشت ولی در عین حال ساختار سیاسی فرقهای و ایدئولوژیک نظام را حفظ کرد، برای برخی از مقامات جمهوری اسلامی به هدف تبدیل شد. پدیدهای که در خود چین نیز پایدار نیست و سرانجام روزی به فروپاشی ساختار سیاسی آن خواهد انجامید و در این فروپاشی نیز اقتصاد نقش تعیین کننده خواهد داشت. اگرچه این فروپاشی شاید نه از درون، مانند اتحاد شوروی، بلکه با فشار از بیرون و مقاومت بازارهای جهانی در برابر گستاخیهای اقتصادی دولت کمونیست چین باشد.
جمهوری اسلامی اما در این میان به یک دلقک از غرب رانده شده و در شرق به نوکری گرفته شده تبدیل شده است. «اقتدار»ی که رژیم ایران گمان میکرد با هزینههای میلیاردی برای برنامههای اتمی و موشکی و همچنین تشکیل شبهنظامیان نیابتی و گروههای تروریستی و خرابکار در منطقه میتواند به دست آورد، چون حبابی ترکیده است. بذل و بخشش آبهای شمالی کشور به روسیهی پوتین و جمهوریهای شوروی سابق، و آبها و منابع جنوبی کشور به چین کمونیست با این خیال که این دو کشور قدرتمند مدافع آن در جامعه جهانی خواهند بود، جمهوری اسلامی را با ادعای دروغین «استقلال» و سیاست «نگاه به شرق» به نوکر هر دو تبدیل کرده است. نوکری که اربابانش در این بدترین شرایط اقتصادی هیچ کمکی به آن نمیتوانند بکنند زیرا آنها برای حفظ مناسبات جهانی و اقتصاد خود ملزم به رعایت همه آن مواردی هستند که جمهوری اسلامی خود را به آنها پایبند نمیداند و همین نکته یکی از دلایل مهم تبدیل شدن «نگاه» به نوکری تمامعیار «شرق» است!
کیهان لندن: