روزنامه ایران ،بوقتی امنیت نیست رنگ آمیزی در و دیوار چه فایدهای دارد؟»آن یکی میگوید: «دیوارها قشنگ شده دستکم صبح که میآییم بیرون مجبور نیستیم دیوارهای سوخته و کثیف ببینیم. کار بدی نیست اما کاش آشغالها را هم مرتب جمع میکردند.» اینها حرفهای اهالی محله هرندی در منطقه 12 تهران است. همان محلهای که مشکل اصلیاش اعتیاد و فروش بیمحابای مواد مخدر است.
چند وقتی هست شهرداری منطقه 12 در ودیوار محله را رنگ زده تا به قول خودشان در کنار اجرای طرحهای جمعآوری معتادان با طرح لکههای رنگی ظاهر بهتری هم به محله بدهند. اما ببینیم در این روزهای کرونازده اهالی محله چه حس و حالی دارند.
اهالی خیابان امید خیلیهایشان میگویند کاش به جای این کار قدمی واقعی برای محلهشان برمیداشتند. مرد مقابل خانهاش ایستاده. دیوارهای خانهاش یکدست زرد رنگ شده: «این کارها هیچ تأثیری برای محلهمان نداشته در واقع تزئینات هیچ تأثیری برای این محله ندارد. باید کار درست کنند، اقتصاد را درست کنند، عوض این همه هزینه؛ هیچ فرقی نمیکند، دیوارها چه رنگی باشد. این تمیزی نیست؛ تمیزی این است که یک جای خرابی را آباد کنند. رنگ را زدند اما کسی از ما سؤال نکرد اصلاً چه رنگی دلت میخواهد؟ صبح بلند شدیم دیدیم دیوارها این رنگیاند.»
-اصلاً فضای محله با این کار بهتر نشده؟
– نه اگر درخت بکارند بهتر است. پارکها را درست کنند امنیت اینجا را درست کنند روی همه اثر میگذارد اما هر چه رنگ کنند چیزی جز پریشانی به وجود نمیآورد. –
مهمترین مشکل محلهتان چیست؟
– معتادها اذیت میکنند. زورگیری زیاد است. پارکها امنیت ندارد. بچههای این محله زود خراب میشوند.اینجا منطقه ضعیفی است همه به سمت سیگار و مواد میروند.یاد محلهای در بومهن در اطراف تهران میافتم که همین طور در و دیوارهایش را رنگ کردند. دیوارهای رنگی سمت راست یکی از گذرگاههای اصلی بومهن قرار دارد. دیوارها یکی در میان نارنجی، قرمز و زرد شدهاند. میگفتند شهرداری برای زیباسازی محیط آنجا این طرح را داده.
محله «تپه عبدوس» یا همان خیابان سبزواری. محلههای حاشیهای بومهن اما در سمت مقابل این دیوارها قرار دارند. شیرآباد هم هست محلهای حاشیهای در قلب شهر زاهدان در سیستان و بلوچستان.
مسئولان شهری فکر کردهاند با رنگ آمیزی دیوارها حس و حال بهتری به فضای شهری میدهند هرچند همه اهالی این محلات هم این طور فکر نمیکنند. خیابان جام جم زاهدان را به یاد میآورم همانجا که در میدانگاهیاش یک گلدان گل سفالی قرار داشت. مدتهاست در و دیوارهای شیر آباد رنگ شده اما هنوز به خاطر آسیبهای اجتماعی و محرومیتش معروف است.
در گوشه و کنار خیابانهای خاکی محله هنوز زبالههای انباشته شده هم به چشم میآیند. گویی جمعکردن زبالهها به اندازه رنگ آمیزی دیوارها اهمیت ندارد آنطور که اهالی محله هرندی تهران هم میگویند. در تهران اجرای طرح لکههای رنگی از زمستان سال گذشته با رنگآمیزی جدارههای بدون نما در انبار گندم، خیابان افتخاریان، عرب دفتر و کوچههای شمال شرق و شمال غرب محله شوش تهران شروع شد.
بچههای محله اما این رنگ آمیزیها را دوست دارند انگار دنیای کودکانهشان با این رنگها حس و حال بهتری هم گرفته. در گوشهای از محله هرندی که دیوارش را آبی کردهاند، وسایل ورزشی گذاشتهاند. دخترک روی یکی از دوچرخهها نشسته و با جدیت پا میزند.
– دیوارهای اینجا را دوست داری؟
– بله -دیوارهای خانه شما را هم رنگ کردهاند؟
– آره اما برای ما سفید است.
من سفید دوست ندارم.
-دوست داشتی چه رنگی باشد؟
– فیروزهای.
-فیروزهای رنگ مورد علاقهات است؟
– آره فیروزهای را از همه رنگها بیشتر دوست دارم.
– از وقتی دیوارها رنگی شده محلهتان را بیشتر دوست داری؟
– آره از همان موقع هر روز ورزش میکنم.
-چه ساعتهایی ورزش میکنی؟
– وقتی از خواب بیدار میشوم. ورزش میکنم تا لاغر شوم.کلاس چهارم ابتدایی است. روزی یک ساعت ورزش میکند؛ صبح وظهر. شش خواهر و برادرند. شش ماهی هست از افغانستان به اینجا آمدهاند. مرد تیشرت زرد پوشیده و ماسک سیاه رنگ بر صورت زده: «محله از نظر زیبایی و نظافت خوب شده اما از نظر اعتیاد فرقی نکرده. هنوز مواد فروش خیلی زیاد است.
خیلی از دیوارها سوخته بودند به خاطر مصرف مواد و برای همین رنگ کردند. کوچههای دیگر هم هست که رنگ کردهاند کوچه یخچال و کوچه قالی شویان.به هوای تبلیغات و زیبایی آمدند رنگ کردند.
– مهمترین مشکل محله هرندی چیست؟
– مواد مخدر. اینجا مهاجر خیلی زیاد است. خانههای اجارهای زیاد است و هرکس از هرجا بیاید میتواند یک خانه اجاره کند. خیلیها که خلافکارند اینجا یک اتاق میگیرند و زندگی میکنند. اما بافت قدیمیاش را هم دستکم نگیرید. منطقه تجاری است مرکز شهر است؛ دروازه غار. ولی اسمش بد در رفته.
میخواهم بگویم با رنگ آمیزی اسم جایی را که بد در رفته نمیتوان درست کرد.»همان طور که مرد حرف میزند یکی از جوانهای محل سر میرسد: «خانم تو رو به خدا برو به اینها که اینجا را مثل مهد کودک کردهاند بگو ما هم آبرو داریم. مردم این منطقه فقیرند اما عزت دارند. یک کلام از ما سؤال نکردند فقط برداشتند همه جا را رنگی رنگی کردند.
تو رو به خدا بگو کدام یک از مشکلاتمان حل شده؟
به غرور خیلی جوانها برخورده. آخر درست و حسابی هم رنگ نکردهاند، مثلاً برداشتهاند ایرانیت خانه ما را رنگ کردهاند. ما دو ساعت نشستهایم پاکش کردهایم.آهن را هم رنگ کردهاند. خود من دوباره همه را شستهام و تمیز کردهام. در را هم شستم. اصلاً کسی از ما سؤال هم نکرد.
شبانه رنگ کردند. اصلاً محله ما امنیت ندارد. این همه خرابه که اشغال دانی معتادها شده اما هر چه میگوییم دورش دیوار بکشید فایده ندارد. یک چشم میگویند اما از سر خودشان باز میکنند.
آخرش گفتند خودتان آجر بخرید ما کارگر میفرستیم گفتیم این جوری باشد که خود اهل محل پول میگذاریم دیوار میکشیم. چهار روز دیگر میگویند رئیس عوض شده. کاش حرف ما را به گوششان برسانید.»دو دختربچه از راه میرسند. ماسک زرد زدهاند.
– دیوارها را دوست دارید؟
– آره خیلی قشنگ شده. دیوار خانه ما قهوهای شده اما من دوست داشتم قرمز باشد. دختر دیگر با ذوق خانهشان را نشانم میدهد: «برای ما کرم لیمویی شده الان خیلی دوستش دارم کاش یکی هم دیوارهای خانهمان را رنگ میکرد همهاش سیاه و زشت است.»
هر دو اهل مزار شریف هستند و میگویند چهار سالی است ساکن محله شدهاند.مرد دیگری که روی موتور نشسته میگوید: «خانم رنگ کردن اینجا فقط بچهها را خوشحال کرده کسی خبر از دل ما ندارد. محله پر از آشغال است. نظافت ضعیف است. اصلاً شهرداری در این باره خوب عمل نمیکند.
سه روز باید زنگ بزنی اصرار کنی آشغالها را ببرند. میگویند لکهگیری کردهایم. بیایند لکههای واقعی محل را از بین ببرند. به همه بگو فقر و بدبختی با رنگ پاک نمیشود.» مردی که از یکی از محلات دیگر به اینجا آمده میگوید دلیل این همه عصانیت اهل محله را میفهمد. میگوید رنگ آمیزی محله کار بدی نیست اما کاش کسی واقعاً به درد دلهای این مردم گوش بدهد.