یک نسل در خطر کمسوادی
والدین چه میخواهند؟
اما مسئله والدینی که خواستار آموزش حضوری فرزندانشان هستند، چیست و چرا آنها این شیوه آموزشی را ترجیح میدهند؟ مهری رضازاده، ساکن رشت که دخترش، نازنین امسال در پایه اول ابتدایی درس میخواند، یکی از کسانی است که میخواهد فرزندش در هفته یک یا ۲روز به مدرسه برود: «من هم مثل بسیاری از والدین هنوز نگران حضور دخترم در مدرسه هستم و سلامت جسمانی او برای من در اولویت است، اما واقعیت این است که هرچه از سال تحصیلی میگذرد، میبینم که یادگیری بچههای ما در کلاس مجازی حداقلی است و در خوشبینانهترین حالت ۳۰ یا ۴۰درصد از یک مطلب را میفهمند. محتوای درسی هم بهقدری سخت و پیچیده شده که ما والدین نمیتوانیم خودمان به آنها درس بدهیم. اما از همه اینها مهمتر نحوه تعامل کودکان ما با مقوله مدرسه است.»رضازاده ادامه داد: «فرزند من اصلا به مهد هم نرفته؛ بنابراین هیچ تصوری از کلاس درس و مسئولیت دانشآموزی ندارد و اصلا چنین شخصیتی در او شکل نگرفته؛ به همین دلیل با مقوله آموزش مثل بازی گذرا برخورد میکند و این کار ما را خیلی سخت کرده. تصور من و پدرش این است که اگر او ۳تا ۴ساعت در هفته به مدرسه برود و با معلم و محیط مدرسه روبهرو شود، بهتر متوجه فرایند آموزشی و مسئولیتش در قبال آن میشود.»
بیشتر مشکل والدین دانشآموزان ابتدایی مسئله مسئولیتپذیر نشدن کودکانشان در قبال آموزش و شکل نگرفتن شخصیت اجتماعی آنهاست. سپهر قوامی که فرزندش ستار در پایه دوم ابتدایی درس میخواند، در اینباره توضیح میدهد: «فرزندم در آموزش مجازی تمرکز یادگیری ندارد. محیط اتاق او را به کلاس درس تبدیل کردیم و برای ساعات درسی او برنامهریزی دقیق و منظم داریم، اما باز تمرکز لازم را ندارد و دچار ضعف درسی شدید است.
وقتی موضوع را در گروه والدین مطرح کردم، دیدم این موضوع دغدغه اغلب والدین است و آنها را عصبانی و سرخورده کرده است. معلم بچهها بعد از شنیدن نگرانیهای ما حرف خوبی زد. گفت فرض کنید یک نهال را بخواهی در گلدان و در یک اتاق پرورش بدهی، قطعا او مثل یک نهال که در محیط آزاد و پرنور حیاط خانه یا باغ کاشته شده، رشد نمیکند.»والدین دانشآموزان بر سر دوراهی بزرگی قرار گرفتهاند؛ از سویی اجتماع فرزندانشان در محیط مدرسه و کلاس درس و خطر ابتلا به ویروس کرونا تصویر پیش روی چشمان آنهاست و از سوی دیگر شاهد افت تحصیلی و انزوای شخصیت فردی و اجتماعی فرزندانشان پشت رایانه و تبلت و تلفن همراه هستند.
عطیه سماواتی، مادر ۲دانشآموز پایه اول و ششم ابتدایی معتقد است که آموزش و پرورش نتوانسته این اطمینان خاطر را به خانوادهها بدهد که میتواند از پس بازگشایی مدارس بربیاید؛ «قطعا بسیاری از والدین دانشآموزان سختترین روزهای عمر خودشان را سپری میکنند و ترجیح همه آنها این است که فرزندشان ساعاتی از روز را به مدرسه برود، اما وقتی آموزش و پرورش در همه این سالها برای تامین هزینه یک بسته ورق امتحانی، دستگاه پرینتر، نظافتچی مدرسه، جایزه دانشآموزان و دهها مورد دیگر اعلام کرده که سرانه نداریم و از والدین پول طلب کرده، چطور خانوادهها اطمینان کنند که امسال میتواند زمینه رعایت پروتکلهای بهداشتی مثل ضدعفونی کردن دائم کلاسها، تمیز کردن دائم سرویس بهداشتی و آبخوری، ایجاد تهویه مناسب، خرید دستگاه تبسنج و اکسیژنسنج را برای بچههای ما که در مدرسه دولتی درس میخوانند، فراهم کند؟»
کارشناسان چه میگویند؟
به جز والدین دانشآموزان، کارشناسان آموزشی هم افزایش افت تحصیلی دانشآموزان را هشدار داده و خواهان توجه به این موضوع و ارائه راهحل شدهاند. آنها میگویند که ادامه این روند، میتواند پایههای علمی دانشآموزان را ضعیف کرده و در سالهای آینده باعث رشد ترک تحصیل از سوی آنها شود.زهرا علیان، کارشناس آموزش ابتدایی و پژوهشگر در اینباره توضیح داد: مقالهها و سخنرانیهای زیادی درباره اهمیت ۳سال اول دوره ابتدایی وجود دارد که چکیده همه آنها این است که فرایند شکلگیری شخصیت اجتماعی و آشنایی با دنیای پیرامون در ۷ تا ۱۰سالگی از طریق حضور در مدرسه میسر میشود. کودک در این محیط است که نخستینبار استقلال را تجربه میکند و گروههای دوستی پیرامون او شکل میگیرد. در محیط مدرسه است که با نظرات مخالف و متفاوت از خود آشنا میشود و در کلاس است که به تواناییهای فردی و گروهی خود پی میبرد.حواس پنجگانه کودک بهخصوص دیدن و شنیدن در کلاس درس تقویت میشود و تمرکز در این دوره شکل واقعی بهخود میگیرد؛ بنابراین میتوان گفت که انزوای اجباری و مستمری که ویروس کرونا برای بشر به ارمغان آورد، بیش از سایر افراد جامعه به فرایند رشد کودکان لطمه زده است.
علیان به تجربههای جهانی درخصوص آموزش کودکان در این دوره اشاره کرد و گفت: تقریبا در اغلب کشورهای توسعهیافته، دانشآموزان بهویژه در دوره ابتدایی در روزهایی از هفته در مدرسه حضور پیدا میکنند. حتی در ۲ماه اخیر که میزان شیوع کرونا بالا رفت هم مدارس جزو اماکنی بودند که تعطیل نشدند و به فعالیتشان ادامه دادند، اما در ایران بهدلیل اطمینان نداشتن والدین نسبت به چگونگی اجرای پروتکلها مردم بچههایشان را به مدرسه نفرستادند؛ البته مسئولان هم تلاش چندانی برای برطرف کردن این نگرانی نکردند و فقط در حد توصیه و خواهش از والدین خواستند که کودکانشان را به مدرسه بفرستند.نمونه آخر توصیه وزیر آموزش و پرورش در اینباره بود که گفت بعد از ۲هفته قرنطینه، والدین دانشآموزان خود را به مدرسه بفرستند، اما با چه سازوکار و پیشبینیهایی قرار است این اقدام انجام شود؟این کارشناس آموزش ابتدایی ادامه داد: پیشبینی میشد که استمرار آموزش از راه دور برای کودکان بهخصوص در مناطق محروم مشکلساز شود و آنها را دچار افت تحصیلی کند؛ چراکه محتوای درسی کتابها بهگونهای است که والدین بهسختی میتوانند خودآموزی را در پیش بگیرند.
خشونت آموزشی علیه کودکان
انتشار ویدئو و فایلهای صوتی که در آن والدین با عصبانیت و خشم مواد درسی را به کودکان خود آموزش میدهند، از نکاتی بود که زهرا صولتی، معلم پایه اول ابتدایی به آن اشاره کرد. او گفت، انتشار متعدد این ویدئوها نشان میدهد که آموزش از راه دور در برخی موارد باعث کودکآزاری شده است: «بهنظر من جامعه و بهتبع آن رسانه به جای مخالفت سفت و سخت با آموزش حضوری از وزارت آموزش و پرورش مطالبه گسترده داشته باشد که زمینه حضور امن و محدود دانشآموزان در مدرسه را در این دوران فراهم و آموزش ترکیبی را جایگزین آموزش مجازی کند. ادامه این روند فقط باعث آسیب روحی جدی به کودکان و جلوگیری از رشد شخصیتی آنها میشود.»
او ادامه داد: «ما شاهد خشونت خانگی علیه کودکان هستیم که طی این مدت در شکلهای مختلفی بروز کرده که یکی از آنها مربوط به حوزه آموزش است. والدین اصرار دارند که عقبماندگی ناشی از آموزش مجازی را با روشهای سنتی که برخی از آنها غلط است، جبران کنند. دادن تکلیف زیاد به کودک، گرفتن معلم خصوصی برای آنها، استفاده اغراقشده از کتابهای کمکآموزشی و شرکت در کلاسهای مجازی آموزشگاههای خصوصی و کنکور از روشهایی است که طی چندماه اخیر والدین بهکار میبرند و بر آن اصرار دارند؛ یعنی هرقدر در سالهای اخیر تلاش شد تا این روشها منسوخ شود، در همین چند ماه جبران شد.»البته کارشناسان آموزشی هم مانند والدین، ۲گروه مخالف و موافق برگزاری کلاسهای حضوری یا ترکیبی را تشکیل میدهند. برخی میگویند که آموزش مجازی بازدهی کافی را دارد و نیازی به حضور دانشآموز در مدرسه نیست و برخی معتقدند که این روش باعث افت شدید تحصیلی خواهد شد.
نظر مسئولان آموزش و پرورش چیست؟
وزیر آموزش و پرورش و برخی از معاونان او جزو طرفداران آموزش حضوری هستند و بارها درباره اهمیت بازگشایی مدارس صحبت کردهاند. او حتی هفته گذشته از والدین دانشآموزان خواست که فرزندانشان را بعد از اتمام قرنطینه به مدرسه بفرستند.اما چرا او و دیگر مسئولان آموزش و پرورش که دائم از موفقیت سامانه شاد و آموزش مجازی در آن صحبت میکنند، باز هم بر ضرورت آموزش حضوری تأکید دارند.رضوان حکیم زاده، معاون آموزش ابتدایی در اینباره به همشهری گفت: زنگ خطر کمسوادی و بیسوادی یک نسل به صدا درآمده است و مدیران مدارس و معلمان ما دائم افت تحصیلی دانشآموزان در سال تحصیلی جاری را به ما گوشزد میکنند. این موضوع از نظر علمی اثبات شده است که آموزش کامل کودکان، رشد اجتماعی و مهارتهای ارتباطیشان در گروی تعامل آنهاست و این میسر نمیشود، مگر از طریق حضور در مدرسه و کلاس واقعی درس. برای دانشآموزی که هنوز وارد مدرسه نشده، تصور اینکه بخواهیم آموزش حروف الفبا و خواندن و نوشتن را به او از طریق گوشی موبایل بدهیم، دور از ذهن و غیرواقعی است. سایر کشورها هم سال تحصیلی گذشته و هم امسال تأکید بر بازگشایی مدارس و آموزش حضوری بهخصوص در دوره پیشدبستانی و دبستان را داشته و این روش را دنبال کردهاند.
آموزش الکترونیکی برای بزرگسالان طراحی شده
او سپس به یادگیری دانشآموزان از طریق دستورزی و عملی اشاره کرد و توضیح داد: تفکر انتزاعی کودک ۷ یا ۸ساله هنوز کامل رشد نکرده و به همینخاطر آموزشها وقتی در او ماندگار میشود که در کلاس حضور پیدا کند. از سوی دیگر، یادمان نرود که خاستگاه آموزش الکترونیکی در دنیا، آموزش بزرگسالان بوده؛ بنابراین همه الگوهای آموزشی برای آن گروه سنی که معمولا خود راهبر هستند، طراحی شده، اما کودکان معمولا در سنی هستند که با نظارت و هدایت معلم یاد میگیرند و به همینخاطر فضای مجازی برای آنها نمیتواند مؤثر باشد. ما بارها نگرانی خود را از این موضوع اعلام کرده و گفتهایم حداقل دانشآموزان پایه اول و دوم باید در مدرسه حضور داشته باشند تا بتوانیم اطمینان حاصل کنیم که یادگیری اتفاق میافتد.
زنگ خطر برای کمسوادی یک نسل
معاون آموزش ابتدایی درباره نظرسنجی که از معلمان، دانشآموزان و خانوادههای آنان طی این مدت صورت گرفته نیز گفت: در پیمایشهایی که داشتیم، مدیران و معلمان ما نگرانی عمیق خودشان را نسبت به این موضوع اعلام کرده اند و حتی میگویند زنگ خطر برای سواد یک نسل را به صدا درآورید. همینطور خانوادهها از افت تحصیلی ابراز نگرانی کردهاند. همه میدانیم که پایه اول، اصل و اساس یادگیری است و اگر دانشآموز نتواند تسلط کامل را بر حروف الفبا پیدا و مهارتهای خواندن و نوشتن را کسب کند، همه یادگیریهای بعدی او تحت الشعاع قرار میگیرد و امکان افت تحصیلیاش خیلی پررنگ میشود. در گزارشهای یونسکو هم به این مسئله اشاره شده و این نگرانی بین خانوادههای کمتر برخوردار جدی است؛ چون امکان آموزش از طریق خانواده هم از کودک سلب شده است و بسیاری از کودکان در این خانوادهها در معرض کمسوادی و بیسوادی قرار گرفتهاند.تکرار پایه بعد از بحران کرونا از دیگر مسائلی است که برخی خانوادهها روی آن حساب باز کردهاند. حکیمزاده درباره این امکان هم گفت: تکرار پایه برای کودکان اصلا خوشایند نیست و بچهها آن را عادی تلقی نمیکنند و قطعا دچار پایین آمدن اعتمادبهنفس آنها در طولانیمدت میشود. درباره نگرانی خانوادهها اگر ما به تجربه جهانی توجه داشته باشیم و آموزش و پرورش اطلاعرسانی درستی کند، قطعا آموزش حضوری امکانپذیر میشود؛ منتها فعلا این اراده در کشور وجود ندارد.تا یکماه دیگر امتحانات ترم اول بهشکل کتبی و شفاهی آغاز میشود. کارشناسان میگویند نتایج آن میتواند منبع خوبی برای تصمیمگیری درباره چگونگی ادامه فعالیت مدارس باشد؛ اینکه آموزشها همچنان مجازی دنبال شود، حضوری شود یا ترکیبی از این دو.