زادروز «رودکی» پدر شعر پارسی نوین و نگاهی گذرا به او و کارهایش

By | ۱۳۹۹-۱۰-۰۵

بیشتر مورّخان و کرونیکلرها در اینکه رودکی پدر شعر پارسی نوین (پارسی معاصر) 25 دسامبر سال 858 میلادی به دنیا آمده است متفق القول هستند و برخی هم با محاسبات خود، وقوع آن را در همان روز، ولی در سال 860 میلادی نوشته اند. سالِ درگذشت وی «940» میلادی نوشته شده است که چند پژوهشگر، درستِ آن را سال 941 میلادی می دانند. رودکی شاعر مشترک همه پارسی زبانان جهان و از عوامل وحدت فرهنگی مردمی است که در قطعات منفصله ایرانزمین زندگی می کنند و نیاکان و درنتیجه خصلت ها و منش مشترک دارند.
ابوعبدالله جعفر ابن محمد (رودکی) در یک روستای ناحیه رودَک منطقه سُغد خراسان (اینک واقع در ناحیه پنجکنت ایالت سُغد جمهوری تاجیکستان) به دنیا آمد و در ناحیه ای نه چندان دور از زادگاهش مدفون شده است. میخائیل میخائیلویچ گراسیموف باستان شناس و انسان شناس روس (1907 – 1970) گور اورا یافته و از روی بقایای استخوانهایش مجسمه اش را ساخته است.
رودکی در دوران سامانیان (در عصر احیاء و رشد ادبیات، هنر و فرهنگ ایرانی) میزیست و از نزدیکان و همنشینان امیرنصر سامانی (نصر دوم پسر احمد سامانی) بود. سامانیان در ایرانِ پس از حمله عرب، بیش از هر دودمان دیگر برای احیاء زبان فارسی و فرهنگ و تمدن ایرانی کوشیدند و نمونه بارز میهندوستی ایرانی را ارائه دادند.

مجسمه رودکی که گراسیموف با مطالعه اسکلت او آن را ساخت

دولت وقت ایران سوم دی ماه سال 1337 (1958) همزمان با پارسی زبانان شوروی و مردم افغانستان زادروز رودکی را با شکوه تمام برگزار کرد، و عنوانش را یکهزار و یکصدمین زادروز رودکی گذارد و قرار شد در تهران ـ در محل ساختمان دبستان دولتی رودکی در خیابانی منشعب از خیابان حافظ یک تالار هنر به نام رودکی بسازند که ساخته شد. [پس از انقلاب 1357 نام تالار رودکی به تالار وحدت تغییر داده شده است.]. در ایران ـ همان وقت، تمبر پُستی رودکی چاپ و به جریان گذارده شد. دولت شوروی نیز در سال 1958 تمبر یادبود او را چاپ و منتشر ساخت.

رودکی نه تنها شاعر بلکه نوازنده و خواننده هم بود. مجسمه های او در میدانهای شهرهای کشورهای پارسی زبان قرار داده شده است تا از زحمات و خدمات او قدردانی شده باشد. پیش از رودکی هم شاعران پارسی گو بودند، ولی رسم بر این شده است که بگویند: شعر پارسی با رودکی دوباره به دنیا آمده است. به نوشته برخی از مورّخان، رودکی متمایل به اسماعیلیه بود و اواخر عمر که در بخارا و بویژه در دربار سامانیان مخالفت سخت با اسماعیلیه شده بود مجبور به ترک این شهر و بازگشت به زادگاهش شده بود که وفات او در سال بعد اتفاق افتاده بود. وی قبل از تَرک بخارا مورد بی مهری مقامات حکومتی قرارگرفته بود.

میان مورخان ادبیات در این مورد که رودکی نابینای مادرزاد بود و یا در جوانی نابینا شده بود و یا اینکه اواسط عمر؛ اختلاف نظر وجود دارد. از توصیف هایی که در اشعار کرده و رنگهارا به درستی مشخّص ساخته است به نظر نمی آید که نابینای مادرزاد بود و به احتمال زیاد در مقطعی از عُمر کور شده بود. به گفته خود او، بدون آموزگار به این مرتبه از هنر و ادب دست یافته بود که این اظهار نشان می دهد از هوش و استعداد فراوان برخوردار بوده است.

از اشعار رودکی اعم از غزل، قصیده، رباعی و … که در بیش از صد دفتر (بالغ بر دهها هزار بیت) درج شده بودند بیش از هزار بیت (52 مورد) در دسترس نیست که ابیات:
بوی جوی مولیان آید همی ـ یاد یار مهربان آید همی. ریگ آموی و درشتی های او (آن) – زیر پایم پرنیان آید همی. آب جیحون (رود آمودریا) از نشاط روی دوست – خِنگ (اسب سپید) مارا تا میان آید همی …. ای بخارا شاد باش و شاد زی ــ میر (امیر) زی تو شادمان (میهمان) آید همی ….

تمبر پستی رودکی در ایران – سال 1343

از آن جمله اند که گویند امیرنصر سامانی با شنیدن این ابیات به اقامت طولانی خود در شهر هرات پایان داد و همان دم روانه شهر بخارا (حکومت نشین ـ پایتخت) شد.
اشعار باقی مانده از رودکی تسلط گسترده او را بر زبان و واژگان پارسی ثابت می کند. وی یکی از 27 شاعر پارسی گوی دوران سامانیان بود، ولی برتر از همه. گویند رودکی در صدد به نظم در آوردن کلیله و دِمنه هم بود. این اندرز همیشه زنده و وِرد زبان مورخان را رودکی برپایه همان کتاب سروده است:

    هرکه نامخت (نیاموخت) از گذشت روزگار (تاریخ) – نیز ناموزد ز هیچ آموزگار

مرور بر اشعار رودکی نشان می دهد که پارسی امروز با زبان هزار و صد سال پیش تفاوت زیاد ندارد و این استواری منحصر به فرد زبان پارسی را در میان زبانهای دیگر، باید مرهون شعرای پارسی گویی چون رودکی، فردوسی، حافظ و … بود و عمیقا قدردانشان باشیم. زبان پارسی به خاطر اشعار آنان بوده که این چنین استوار باقی مانده است [که در قرن 21، پیام های سلفونی و ایمیلی با کلمات شکسته و خودمانی دارد آن را تخریب می کند.]. دانشمندانِ معاصر ِ رودکی وی را ستوده اند از جمله ابوالفضل بَلعمی.
رودکی در باب اندرز هم اشعار متعدد گفته از جمله:

زمانه پندی آزاده وار داد مرا ـ زمانه را چو نکو بنگری همه پند است
    
     به روز نیک کسان غم مخور، زنهار ـ بسا کسا که به روز تو آرزومند است

همچنین:

اندر بلای سخت پدید آید؛ فضل و بزرگمردی و سالاری

و نیز:

  مِهتران جهان، همه مُردند ـ مرگ را سر فرو همی کردند
    
     زیر ِ خاک اندرون شدند آنان ـ که، همه کوشک ها بر آوردند

    
     از هزاران هزار نعمت و ناز ـ نَه به آخر، به جز کَفَن بُردند
    
نوشیروان کیهانی زاده, مهمترین رویدادهای ایران و جهان:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *