-فروپاشی جمهوری اسلامی نه با هدایت آمریکا انجام میشود و نه نیاز به مداخله نظامی آمریکاییها دارد. سقوط رژیم ایران تنها به دست مردم ایران خواهد بود و تنها انتظار آنها از ایالات متحده این است که این دیکتاتوری را از فروپاشی نجات ندهد و در کنار آیتاللهها نایستد! هرچند از نظر بسیاری از ایرانیها جو بایدن اکنون همین کار را میکند.
– ایران یکی از تنها بازارهای نسبتا دست نخورده باقی مانده در جهان است ولی با وجود و استمرار جمهوری اسلامی به عنوان یک رژیم ضدآمریکایی که به گروگانگیری شهروندان خارجی میپردازد و با وجود دخالت مافیای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اقتصاد چنین فرصتی هرگز مهیا نخواهد شد.
– چین و روسیه به دنبال تقویت جایگاه خود در منطقه هستند. سقوط جمهوری اسلامی تلاش این دو کشور را برای نفوذ در منطقه دشوار کرده و بلوک قدرت متحد واشنگتن را تقویت میکند.
در مقالهای که از کامران خوانسارینیا مدیر سیاستگذاری «اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران» (NUFDI) و سعید قاسمینژاد عضو «بنیاد دفاع از دموکراسیها» (FDD) در پایگاه تحلیلی «نشنال اینترست» منتشر شده است آنها به این موضوع پرداختهاند که چرا فروپاشی جمهوری اسلامی و استقرار یک نظام سکولار و دموکرات در ایران تأمینکننده امنیت منطقه و همسو با منافع واشنگتن است.
در مقدمه این مقاله آمده در وین تیم مذاکره کننده آمریکایی با محاسبات اشتباه خود در حال رقم زدن یک شکست است زیرا جمهوری اسلامی ایران در ازای احیای برجام خواستار امتیازات پیاپی از واشنگتن است.
نویسندگان در تشریح کلیاتی از مذاکرات اتمی در وین مینویسند: در یک تغییر فاحش نسبت به چند ماه پیش وقتی جمهوری اسلامی تحت فشارهای سخت تحریمها قرار داشت اکنون بار دیگر در صحنه بینالمللی اعتماد به نفس زیادی پیدا کرده است. دولت بایدن که وعده داده بود سیاست خارجی دولت خود را بر حقوق بشر متمرکز میکند در عمل میخواهد یکی از وحشیترین دیکتاتوریهای جهان را از سقوط نجات داده و آن را ترمیم کند.
رابطین و عوامل رژیم ایران در رسانههای خارجی مشغول فریب افکار عمومی هستند اما برای عموم ایرانیها رژیم نامشروع جمهوری اسلامی محکوم به سقوط است و این فرافکنیها دور از واقعیت به نظر میرسد.
بر اساس نظرسنجیهایی که در ایران انجام شده ۵۱ درصد از شرکتکنندگان گفتهاند در سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی شرکت نمیکنند؛ اعتراضات مداوم اقشار مختلف جامعه از جمله خانواده جانباختگان اعتراضات نیز درستی نظرسنجیها را تأیید میکند و بیانگر این است که بسیاری از ایرانیان منتظر خیزش بعدی و آغاز اعتراضات هستند.
در این مقاله همچنین آمده به دور از فضای خیالی که در وین یا در توئیتر سایه انداخته واقعیتی در زیر پوست سیاست ایران در جریان است که باید راهنمای سیاست ایالات متحده باشد: ایرانیها جمهوری اسلامی را نمیخواهند و خواهان تغییر رژیم هستند.
هرچند که تغییر رژیم در ایران ممکن است زنگ خطرهایی را در آمریکا به صدا در میآورد اما بسیاری از ایرانیان معتقدند فروپاشی جمهوری اسلامی نه با هدایت آمریکا انجام میشود و نه نیاز به مداخله نظامی آمریکاییها دارد. سقوط رژیم ایران تنها به دست مردم ایران خواهد بود و تنها انتظار آنها از ایالات متحده این است که این دیکتاتوری را از فروپاشی نجات ندهد و در کنار آیتاللهها نایستد! هرچند از نظر بسیاری از ایرانیها جو بایدن اکنون همین کار را میکند.
برای اینکه مشخص شود آیا تغییر رژیم ایران به نفع آمریکا هست یا نه نیاز به پرسیدن نوع تغییر از مردم ایران است.
در این مقاله تأکید شده که مردم ایران برخلاف رژیم جمهوری اسلامی به آمریکا نه به عنوان «دشمن» بلکه به چشم یک متحد نگاه میکنند. بر این اساس، همکاری آمریکا به عنوان متحدِ مردم ایران به ایالات متحده امکان مقابله با سه تهدید را میدهد:
۱)موضوع هستهای که بسیاری در پی شانه خالی کردن از بحث در مورد آن هستند. حتا در شرایطی که رژیم ایران در حال مذاکره با دولت بایدن بر سر احیای توافق اتمی است، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی تهدید کرد که اگر فشارها زیاد شود تهران تصمیم میگیرد که دستیابی به سلاح اتمی را پیگیری کند. واقعیت این است که تا وقتی این رژیم در ایران در قدرت باشد و زیرساختها و توان اتمی خود را نیز حفظ کند، همواره یک تهدید هستهای برای آمریکا و متحدانش به شمار خواهد رفت حال آنکه یک ایران آزاد چنین سودای ماجراجویانهای در سر نخواهد داشت.
۲)جمهوری اسلامی همچنان به عنوان اصلیترین حکومت حامی تروریسم در جهان شناخته میشود. تهران به رهبران ارشد القاعده پناه میدهد و از گروههای ترورستی حمایت میکند. حتا بعد از امضای برجام در ژوئیه سال ۲۰۱۵ نیز رژیم ایران کمکهای مالی به تروریسم را متوقف نکرد و گروههای نیابتی مثل حماس و حزبالله همچنان نیروهای آمریکایی در منطقه را هدف قرار میدهند. حکومت جمهوری اسلامی قبلهی افراطگرایی شیعه و پشتیبان گروههای افراطی اسلامگراست. بنابراین سقوط جمهوری اسلامی به عنوان منبع اصلی تأمین مالی تروریسم ستیزهجویان شیعه را تضعیف میکند.
۳)حمایت واشنگتن از تغییر رژیم میتواند برنامهی توسعه موشکهای بالستیک را پایان دهد. تهدیدات موشکهای قارهپیمای رژیم با توانایی تخریب بالا زمانی جدیتر میشود که این ابزار در اختیار سازمانهای تروریستی وابسته به جمهوری اسلامی در سراسر خاورمیانه و آمریکای لاتین قرار داده شود. در صورتی که این رژیم در قدرت باقی بماند، این تهدیدات همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. مردم ایران اکنون میگویند سفرههای خالی آنها به غذا نیاز دارد نه موشکهای آماده پرتاب در سیلوها.
نویسندگان این مقاله همچنین تأکید میکنند «بهترین راه برای متوقف کردن تهدیدات جمهوری اسلامی حمایت از مردم ایران برای دستیابی به یک حکومت سکولار و دموکرات است.»
خوانسارینیا و قاسمینژاد پس از تشریح خطرات و تهدیدات جمهوری اسلامی که در حال اجراست، در ادامه این مقاله نتیجه میگیرند: ایران بدون جمهوری اسلامی نه تنها موجب کاهش دشمنی با غرب میشود، بلکه سه فرصت اقتصادی و سیاسی قابل توجه را نیز برای ایالات متحده فراهم میکند.
نخست، ایران یکی از تنها بازارهای نسبتا دست نخورده باقی مانده در جهان است. نیمی از جمعیت ۸۵ میلیونی ایران تحصیلکرده و دوستدار غرب هستند که در سالهای نخست فعالیتهای اقتصادی و علمی خود قرار دارند. این نیرو فرصت قابل توجهی برای سرمایهگذاری شرکتهای آمریکایی به شمار میرود که با وجود و استمرار جمهوری اسلامی به عنوان یک رژیم ضدآمریکایی که به گروگانگیری شهروندان خارجی میپردازد و با وجود دخالت مافیای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اقتصاد چنین فرصتی هرگز مهیا نخواهد شد.
دوم، ایران آزاد فرصتی برای گسترش «پیمان ابراهیم» و توافقهای مشابه و صلح پایدار در منطقه است. ایران آینده بدون دشمنی با متحدان منطقهای آمریکا به ایالات متحده اجازه میدهد تا در کنار این متحدان قادر به تأمین امنیت منطقه به صورت مشترک باشند. پس از استقرار یک نظام پایدار و دمکراتیک در ایران، این کشور نقش مهمی در مشارکت با سایر متحدان آمریکایی در منطقه خواهد داشت. چنانکه قبل از انقلاب ایران نقشی سازنده و دیپلماتیک برای صلح و ثبات در سراسر منطقه داشت.
سوم، آرام شدن تنشها در خاورمیانه به آمریکا امکان میدهد تا دوباره امکانات خود را در منطقه روی مشکلات امنیتی از جمله حضور چین در خاورمیانه متمرکز کند. این منطقه برای منافع آمریکا حیاتی است نه فقط به این دلیل که دروازه بازارهای انرژی جهان است بلکه به خاطر اهداف توسعهطلبانه حزب کمونیست چین و ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه. چین و روسیه به دنبال تقویت جایگاه خود در منطقه هستند. سقوط جمهوری اسلامی تلاش این دو کشور را برای نفوذ در منطقه دشوار کرده و بلوک قدرت متحد واشنگتن را تقویت میکند. ایران دارای ذخایر گازی گسترده و به اندازه کافی به اروپا نزدیک است تا گاز به کشورهای اروپایی صادر کند. از این نظر ایران رقیبی قابل اتکا برای روسیه جهت صادرات گاز به اروپا به شمار میرود. اما رفتارهای بیثبات کننده رژیم ایران در منطقه سبب شده تا روسیه بتواند بر بازار گاز طبیعی مسلط شود و اهرم سیاسی قوی در اختیار مسکو در برابر اروپا قرار دهد.
نویسندگان این مقاله در «نشنال اینترست» در پایان از دولتهای غربی به ویژه آمریکا خواستهاند ضمن حفظ تحریمهای جمهوری اسلامی و مقامات رژیم با فراهم کردن اینترنت آزاد و صندوقهای حمایتی از کارگران برای اعتصاب از مردم ایران حمایت کنند. آنها تأکید میکنند «چنین تغییراتی منجر به افزایش ظرفیت برای پایان دادن به یکی از مهمترین تهدیدات علیه آمریکا و متحدانش میشود و منافع حیاتی آمریکا را نیز ارتقاء خواهد داد.»
کیهان چاپ لندن: