بیشتر مردم ایران، دموکراسی جمهوری اسلامی را رویکردی دروغین و انتخابات را نمایشی عوامفریبانه توصیف میکنند
تجربه تظاهرات از زمان «انقلاب سبز» تا به امروز نتوانست برای مردم ایران موفقیتآمیز باشد، به ویژه اینکه شهروندان معترض با سرکوبی، قتل و بازداشت روبهرو شدند و در نتیجه، مردم ایران دریافتند که در میان سکوت بینالمللی یا تقبیح بیاثر، دست به هرگونه حرکتی که بزنند، کنترل امنیتی رژیم آن را خنثی میکند.
در اعتراضهای مردمی اخیر در ایران، بیش از ۱۵۰۰ نفر کشته شدند، اما هیچ تغییری در سیاستهای دولت نمایان نشد. شاید این یک روش معمول در کشورهای دموکراتیک باشد، اما تظاهرات برابر رژیمی که هیچ آمادگی برای تغییر ندارد و تنها تلاش آن برای حفظ و بقای قدرت است، هیچ سودی نخواهد داشت. شکی نیست که دموکراسی نمایشی در ایران که مبتنی بر اجرای انتخابات در مفهوم ظاهری آن است و در بعد واقعی و عمل تحولی به وجود نمیآید، همان عاملی است که توانسته است تداوم نظام جمهوری اسلامی را برای بیش از چهل سال حفظ کند.
البته دموکراسی به معنای علمی آن این است که مردم نمایندگان خود را آزادانه انتخاب کنند و این مفهوم به آزادیهای فردی و اجتماعی بستگی دارد، اما دموکراسی در ایران به معنای رفتن به پای صندوقهای رای برای انتخاب کسی است که رژیم با محروم کردن سایر نامزدهایی که ممکن است نماینده واقعی مردم باشند، فرد مورد نظر خود را تعیین کرده است. علاوه بر اینکه، تنها نامزدهایی پذیرفتنی هستند که از جمع آیتاللهها باشند، بنابراین، نامزدی تنها به یک اقلیت بسیار کوچکی محدود میشود که به ولایت فقیه اعتقاد و وابستگی دارد.
از اینرو آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، از کاهش میزان مشارکت مردمی در انتخابات ۲۸ خرداد به شدت نگران است. هرچند انتخابات پیشرو که با واژهها و عبارتهای فریبندهای همچون رعایت «قانون اساسی»، «آزادی»، «شفافیت»، «رئیسجمهوری منتخب»، «تفکیک قوا» و «اختیارات رئیسجمهور» مزین شده است، در عمل جز تلاش برای واگذاری مطلق تمام نهادهای سیاسی، مذهبی، نظامی، مدنی و مالی در دست رهبر در نظام منحصربهفرد مبتنی بر «امامت»، چیز دیگری نیست. این همان نوع نظامی است که داعش سعی کرد آن را در دولت به اصطلاح «خلافت» خود در موصل و رقه، بوکوحرام در نیجریه و آفریقای غربی و طالبان در افغانستان ایجاد کند.
رهبر جمهوری اسلامی به خوبی میداند که آنچه قرار است اتفاق افتد، تنها تحریم انتخابات نیست، بلکه در واقع، تظاهرات مسالمتآمیزی برای رد نظام است بدون اینکه مردم به خیابانها بریزند و اگر رد نظام حاکم در تظاهرات گذشته انجام نشد، امروز با تحریم انتخابات انجام میشود.
کاهش مشارکت مردمی در انتخابات آینده که پیشبینی میشود به کمترین میزان در تاریخ پساانقلاب برسد و بنا به نظرسنجیهای انجام شده به ۳۵ درصد خواهد رسید، ناشی از عوامل متعددی از جمله عدم رسیدگی به خواستههای مردم و بحرانهای بیشماری است که ملت ایران با آنها روبهرو هستند. در اینجا نمیخواهیم راجعبه مطالبات یک مولفه یا گروه مشخصی پیش از برگزاری انتخابات صحبت کنیم، بلکه به مسائلی میپردازیم که به همه مولفههای قومی، نژادی و مذهبی ایران تعلق میگیرد.
بهرغم تصویر کلیشهای واحدی که از فرهنگ و جامعه ایران بازتاب داده میشود، شمار زیادی از شهروندان ایران از اقوام مختلف دیگری همچون ترکها، آذریها، کُردها، عربهای اهوازی، ترکمنها، لرها، بلوچها و قومهای دیگر هستند. همچنان در مورد مذهب، بین ۲۰ تا ۲۵ درصد از جمعیت ایران را اهل سنت تشکیل میدهند، علاوه بر اینکه برخی از شهروندان ایرانی متعقد به ادیان دیگری مانند زرتشتی، مسیحی و غیره هستند. اگر به طور کلی انتظار کاهش مشارکت در انتخابات پیش رو وجود داشته باشد، اقلیتهای قومی و مذهبی ایران کمترین میزان مشارکت در انتخابات را خواهند داشت، زیرا حقوق اقلیتها اغلب به فراموشی سپرده میشود. هرچند نامزدها هنگام مبارزات انتخاباتی بر احقاق حقوق اقلیتها تاکید میکنند، اما پس از برگزاری انتخابات همهچیز به فراموشی سپرده میشود. برابری در راس مطالبات اقلیتها قرار دارد علاوه بر اینکه آنها پیوسته از نحوه برخورد امنیتیای که با آنها صورت میگیرد، شکایت دارند. همچنین، اقلیتها با چالشهای متعددی در عرصههای مختلف اقتصادی، امنیتی، اجتماعی و بهداشتی روبهرو هستند که جامعه ایران به صورت عموم دچار آنها است.
به دنبال فراخوانهای تحریم انتخابات، آیتالله خامنهای ناگزیر به صدور فتوایی شد که تحریم انتخابات و استفاده از رای سفید را حرام میداند.
بر اساس نظرسنجیای که مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، وابسته به جهاد دانشگاهی انجام داده است، تنها حدود ۳۴ درصد از شهروندان ایران قصد مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو را دارند. اما بنا به نظرسنجیای که شرکت تحلیل داده «استاسیس» به سفارش تلویزیون «ایران اینترنشنال» انجام داده است، حدود ۷۰ درصد از شرکتکنندگان معتقدند که رئیسجمهوری ایران توانایی و اختیار لازم برای حل مشکلات کشور را ندارد. در این میان، حدود ۵۴ درصد از پاسخدهندگان گفتهاند که با عملکرد شورای نگهبان در رد صلاحیتها کاملا یا تا حدی مخالفند، در حالیکه حدود ۳۲ درصد دیگر با اقدام شورای نگهبان موافق بودهاند.
البته نکات یادشده، نمایانگر این واقعیت است که مردم ایران اعتماد خود را به رژیم کنونی ایران و ساختار آن از دست دادهاند. امروز بیشتر مردم ایران، دموکراسی نظام آیتاللهها را یک رویکرد دروغین و انتخابات را یک نمایش عوامفریبانه توصیف میکنند. اکنون مردم ایران به خوبی میدانند که هرچند جنبشهای اعتراضی آنها با استفاده از گلوله و خشونت سرکوب شد، اما تحریم انتخابات میتواند روش مناسب و مسالمتآمیزی برای رد رژیم جمهوری اسلامی و ابراز مخالفت با آن باشد.
ایندیپندنت فارسی: