منشور نظام آموزشی دموکراتیک: علیه سکسیسم، تبعیض و خرافات

By | ۱۴۰۱-۱۱-۳۰

«کنترل-زِد» مجموعه‌ای از گفت‌وگوهای زنده و گزارش‌هایی درباره موارد متعدد جنسیت‌زدگی در نظام آموزشی رسمی و غیررسمی در ایران است. در این مجموعه، از منظر جنبش زنان و جنبش‌های دیگر مدنی در پیوند با مبارزات برای برقراری برابری جنسی و جنسیتی، به بررسی روش‌های مختلف مبارزه برای لغو این نظام جنسیت‌زده می‌پردازیم. این مجموعه، «پروژه ضمیمه» را به‌عنوان آلترناتیوی در برابر نظام آموزشی و منابع درسی آموزشی مدارس به آموزگاران، والدین، کنشگران و دغدغه‌مندان پیشنهاد می‌کند. برای دستیابی به منابع آموزشی آلترناتیو و پژوهش‌ها در این زمینه، به وبگاه ضمیمه مراجعه کنید.

مجموعه گفت‌وگوهای کنترل-زد جمعه هر هفته ساعت ۸ شب به وقت ایران در لایو اینستاگرام «ایران‌وایر» برگزار می‌شود.

دکتر «شهرزاد مجاب» اندیشمند، کنشگر، پژوهشگر، استاد دانشگاه تورنتو و برنده جایزه رویال سوسایتی کانادا در مطالعات جنسیت، یکی از مهمانان این برنامه بود. با او درباره زیرساخت‌های سیاست‌گذاری‌های جنسیت‌زده در آموزش و مدارس جمهوری اسلامی به گفت‌وگو پرداختیم. پروفسور مجاب در انتها، منشوری برای برپایی نظام آموزشی دموکراتیک ارائه داد.

پروژه ضمیمه، با انتشار دست‌آوردهای پژوهشی خود پیرامون جنسیت‌زدگی در کتاب‌های درسی مدارس، علاوه‌بر نشان دادن موارد متعدد سکسیسم در نظام آموزشی جمهوری اسلامی، به تولید محتوای آلترناتیو برای معلمانی می‌پردازد که به‌دنبال روش‌هایی هستند تا شاگردان‌شان از حق دستیابی به منابع آموزش برابری جنسی و جنسیتی بهره‌مند شوند.

در وبگاه ضمیمه، این پروژه با عنوان «همه فرزندان ما» اساس فعالیت خود را این‌گونه تعریف می‌کند: «اصل اساسی حق دسترسی به آموزش فارغ از تبعیض.» واژه تبعیض، که یکی از انواع آن تبعیض جنسی و جنسیتی است، خود مورد بحث و بررسی و پژوهش‌های بی‌شماری بوده است و اندیشمندان و پژوهشگران از گرایشات مختلف سعی کرده‌اند که تعریف خاص و در عین حال جامعی از آن ارائه دهند. برخی تبعیض را به معنی رجحان دادن گروهی به دیگری، و برخی دیگر به مفهوم ستم و بی‌عدالتی معنا کرده‌اند.

اما تبعیض جنسی و جنسیتی دقیقا چیست؟ و چرا گروهی از فمینیست‌ها از واژه آپارتاید جنسی در رابطه با نظام جنسیت‌زده سیاسی جمهوری اسلامی و تجلی عملی آن در نظام آموزشی استفاده می‌کنند؟

برخی بر این باورند که واژه تبعیض مترادف فارسی واژه آپارتاید است و چه بهتر که هنگام نوشتن یا سخن گفتن به زبان فارسی از معادل‌های موجود در زبان فارسی استفاده شود. اما، در کاربرد تفاوت‌هایی بین این دو واژه است؛ تفاوت‌هایی که موضوع بحث‌های مفصلی حتی در بین فمینیست‌ها است.

«دهخدا» تبعیض را که از ریشه‌ای عربی است، «پاره پاره کردن» و چیزی را به اجزاء تقسیم کردن معنا می‌کند. حال آنکه واژه آپارتاید از ریشه هلندی به معنی «جدا کردن» و «تفکیک قائل شدن» است. این واژگان اما در روند تاریخی مشخصی، مفاهیمی بیش از معنای لغوی یافته‌اند. مشخصا آپارتاید به نظام سیاسی نژادپرستانه‌ای گفته می‌شود که دست‌کم تا سال ۱۹۹۴ در آفریقای جنوبی نه تنها سیاه‌پوستان را از سفیدپوستانی جدا می‌کرد، که عمدتا با استیلای استعمار هلند و سپس دیگر استعمارگران اروپایی از جمله انگلستان، طبقه حاکمه را در دست داشتند، بلکه آن‌ها را به‌عنوان آخرین طبقه اجتماعی از بسیاری از حقوق شهروندی محروم می‌کرد.

 در واقع آپارتاید در آفریقای جنوبی فرزند خلف استعمار سفیدپوستان اروپا در پیوند با تجارت برده‌داری بود. با این پیشینه، عینیتی که آپارتاید را معنی می‌کند تنها تبعیض و بی‌عدالتی نیست، بلکه جدا کردن، بیرون راندن و یا ارزش‌زدایی انسانی نیز هست.

جنبش‌های زنان در دوره‌های مختلف زمانی و مناطق جغرافیایی مختلف از این واژه برای تعریف ستم نظام‌مند مردسالاری استفاده کرده‌اند. یکی از اندیشمندان این حوزه که از ستم جنسی و جنسیتی موجود در ایران با عنوان «آپارتاید جنسی» یاد می‌کند، دکتر شهرزاد مجاب است. یکی از دلایل منطبق بودن آپارتاید جنسی با واقعیت ستم جنسیتی در ایران، تفکیک جنسیتی گسترده در حوزه‌های عمومی و خصوصی است، که گرچه قدمتی طولانی در این جغرافیا دارد، از زمان به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی به‌عنوان قانونی الهی و گره خورده به هویت نظام استحکام یافته است.

شهرزاد مجاب، بر پایه پژوهش‌های مفصل و متعدد خود درباره آموزش زنان و نظام‌های آموزشی در حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا، بر نقش جنگ، اشغال سرزمین‌ها و استعمار در شکل‌گیری نظام‌های آموزشی در این منطقه تاکید می‌کند. به گفته او، نظام آموزشی و سیاست‌گذاری‌هایی که ساختار و محتوای آموزشی را تعیین می‌کنند، تنها مبتنی بر پایه‌های ایدئولوژیک حکومت‌ها نیستند، بلکه علاوه‌بر نظام ارزشی ایدئولوژیک، باید نظام اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را نیز بررسی کرد.

او با حضور در مجموعه گفت‌وگوهای کنترل-زد، به تشریح نقش درهم‌تنیده نظام اقتصادی و ارزش‌های ایدئولوژیک مرد/پدرسالار اسلامی ملی-گرا با زیربنای اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران می‌پردازد و در این تحلیل، المان‌های عارض جنسیت‌زدگی گسترده در جامعه و نظام آموزشی در ایران را برمی‌شمرد.

 او می‌گوید که در نظام آموزشی ایران «با آپارتاید جنسی روبه‌رو هستیم» و در تشریح آن خاطرنشان می‌کند که مفاهیمی درونی شده مانند نقش «قدسیت مادری»، به‌عنوان نمونه، بستری را برای حکومت مهیا کرده است که با پافشاری، تبلیغ و آموزش مستقیم و غیرمستقیم آن، زنانی را تربیت کند که «نقش پرورندگان» انسان‌هایی را ایفا کنند که در خدمت قدرت حاکم باشند و ارزش‌های اسلامی حکومت را پاسداری و بازتولید کنند.

در تحلیل روند پیاده‌سازی سیاست‌های جنسیت‌زده‌ای که جمهوری اسلامی در نظام آموزشی طی کرده است، شهرزاد مجاب به نقش پر اهمیت اجباری کردن حجاب اشاره می‌کند. او مسیر تاریخی قانونی شدن حجاب اجباری را هم‌راستا با «انقلاب فرهنگی اسلامی» در دانشگاه‌ها بررسی می‌کند و آن را استیلای «خشونت‌زا» و خشونت آمیز جنسیت‌زدگی توصیف‌ می‌کند؛ پروسه‌ای که نشان می‌دهد تبعیض جنسیتی در جمهوری اسلامی، آپارتاید جنسی است. این آپارتاید خشونت‌آمیز جنسی، بی‌واسطه، در راستای منفعت نظام اقتصادی قرار می‌گیرد و تفکیک جنسیتی شغلی را نیز در پهنه‌ای گسترده از آموزش تا اشتغال موجب می‌شود.

به گفته شهرزاد مجاب، نقش آموزگاران در تغییر محتوا و روش آموزشی در راستای تربیت نسلی آشنا با مفاهیم برابری جنسی و جنسیتی مهم است؛ با این وجود، دولت‌ها، نه تنها در ایران و خاورمیانه، بلکه در کشورهای غربی و به خصوص دولت‌های محافظه‌کار با پشتوانه مذهبی مسیحی نیز در برابر آموزش روابط جنسی، بهداشت جنسی و مفاهیم برابری جنسی و جنسیتی مقاومت می‌کنند. از این رو، او تاکید دارد که تشکلات معلمان و فرهنگیان در یافتن و پیاده کردن محتوا و روش‌هایی که برابری جنسی و جنسیتی را به کودکان و نوجوانان بیاموزد، می‌توانند نقش مهم و فعالانه داشته باشند.

دکتر شهرزاد مجاب، با تکیه بر دانش، پژوهش و تجربه وسیع خود، مواردی را ذیل نام «منشور نظام آموزشی دمکراتیک» مطرح می‌کند که نیاز است جنبش‌های انقلابی ایران برای عملی کردن آن‌ها گام بردارند. او می‌گوید که «آینده ایران، همین امروز رسیده» و اکنون زمان مناسبی است که به‌طور جدی به دگرگونی نظام آموزشی و راهکارها و افق‌های تحقق نظام آموزشی سکولار و دمکراتیک بیندیشیم، و بحث‌های حول آن را باز کنیم. منشوری که شهرزاد مجاب ارائه می‌دهد شامل موارد زیر است:

۱. تمام نهادهای سیاسی، امنیتی و ایدئولوژیک از تمام نظام آموزشی، مدارس و دانشگاه‌ها برچیده شوند.

۲. در تمام سطوح آموزشی محتوای غیرعلمی، مذهبی و خرافاتی که حاوی محتوای مردسالارانه، زن‌ستیز، هموفوبیک (همجنسگراستیز)، شوونیستی فارس و برتری‌جویی ملی است، باید حذف شود.

۳. آپارتاید جنسی باید کاملا از تمام زمینه‌های آموزشی حذف شود.

۴. نهادهای آموزشی، چه مدارس و چه دانشگاه‌ها، باید با تکیه بر شورای معلمان، شورای دانش‌آموزان، شورای دانش‌پژوهان، شورای دانشجویان و شورای کارمندان اداره شوند و رابطه اقتداری را منفک کند و نظام آموزشی دموکراتیک با شرکت همگانی شکل بگیرد و سلطه دولت را بر نظام آموزشی حذف کند.

۵.  تحصیلات باید همگانی و تا هجده سالگی اجباری باشد و امکانات تحصیلی رایگان برای نه‌تنها شهروندان، بلکه فرزندان مهاجری که در ایران زندگی می‌کنند فراهم شود. خصوصی‌سازی از نظام آموزشی حذف شود.

۶. نظام آموزشی باید بر اساس تفکر انتقادی، آزادی اندیشه، آزادی آکادمیک و علمی، خلاقیت و تنوع باشد و به غنی‌سازی فرهنگ کمک کند.

او لغو قانون حجاب اجباری، برچیده شدن نظام استبدادگر ولایت فقیه، به رسمیت شناخته شدن آزادی‌های جنسی و حقوق زنان و مردان و دگرباشان و آزادی‌های آموزش به زبان و فرهنگ و تاریخ ملیت‌ها، و لغو کلیه قوانین شرعی را از شروط زیربنایی برای محقق شدن یک نظام آموزشی دموکراتیک برمی‌شمرد.

شهرزاد مجاب، همچنین در پاسخ به پرسش یکی از مخاطبان درباره چگونگی به بار نشستن مفاد ذکر شده در این منشور، توضیح داد: « این نکات فقط نکاتی قانونی و حقوقی نیستند. بلکه بیان فشرده‌ ساختار دولتی است دموکراتیک و سوسیالیست، که مرکز گرا/ فارس‌گرا و دین‌مدار نیست.

از این‌رو، این نکات را روابط اجتماعی نوینی می‌بینم برای آینده‌‌ای پس از سرنگونی استبداد ولایی. یعنی زیر و زبر کردن جامعه و دست یافتن به سامانی نو است. راهی بس دراز و پر از فراز و نشیب، اما مسیری که باید از آن گذشت و نظم نوین بی‌همتایی برای ایران و منطقه با پیامدهای جهانی رقم زد.»
شادیار عمرانی
ایران‌وایر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *