بعضی حکومتهای دیکتاتوری لااقل برای مردمشان رفاه ایجاد میکنند. همچنین حکومتی است ضد آزادیهای اجتماعی که راه نفس مردم به خصوص جوانان را بسته است. ج.ا پایش را روی گلو، هم نای و هم مری مردم گذاشته و هم معیشت و هم منزلت و کرامت و آزادی آنها را گرفته است.
فقر فزاینده و حکومتی که به هیچ صراطی (نه انتخابات، نه مطالبهمحوری مدنی و صنفی و نه اعتراضات خیابانی)، مستقیم نیست، جامعه ایران را به یکی از سه کشورعصبانی جهان تبدیل کرده است. این امر بازتابش را در خشونت علیه روحانیون نشان میدهد.
حکومت میخواهد فرهنگ و سبک زندگی خود را به زور بر جامعه تحمیل کند. ویدئویی که فردی با کارد دنبال دختر و پسرهای جوان میدود و به آنها فحاشی میکند که چرا با هم حرف میزنند و یا دخترها روسری بر سر ندارند نه تنها در دنیا بلکه در دیگر جوامع اسلامی هم باعث شگفتی است.
حاکمان نه تنها نمیتوانند خیابانها را از زنان پس بگیرند بلکه بعدا مجبورند در ادارات نیز عقب بنشینند.
ویدئویی که یک فرد با کارد یا قمه دنبال دختر و پسرهای جوان میدود ممکن است طراحی شده از قبل برای ایجاد ارعاب باشد. در این روزها برای ارعاب عمومی ویدئوهایی به صورت گسترده پخش میشود که پلیس به خانه فردی میرود و اتومبیلش را توقیف و قفل میکند و یا ویدئوهایی منتشر میشود که مدعی است دوربینهای خیابانی چهره خانمهای بیحجاب را خیلی دقیق رصد میکند.
اگر ویدئوی فرد کارد به دست واقعی باشد نشانگر این است که حکومت دست برخی آتش به اختیارهایش را به عمد باز گذاشته است تا ارعاب ایجاد کنند.
حکومت هم عامل فقر و بدبختی است و هم حامی نوعی قلدری مردسالارنه و دگماتیزم مذهبی علیه زنان است.
زنان ایران در خیابانها حجاب اجباری را پس زدهاند و روشهایی مثل پلمپ کردن مغازهها برای به زور پس گرفتن خیابانها از زنان دیگر جواب نمیدهد.
تاریخ پس از مشروطه نشان میدهد که این روشها چه با فشار مذهبی و چه با فشار سیاسی ناکام میماند.
گفتگوی رضا علیجانی با بیبیسی