تاریخ‌سازی برای جواد خامنه‌ای؛ پروژه جدید بیت رهبری

By | ۱۴۰۲-۰۴-۲۴

دفتر «علی خامنه‌ای»، اخیرا تلاش فراگیری برای تاریخ سازی درباره «جواد خامنه‌ای»، پدر رهبر ۸۴ ساله جمهوری اسلامی آغاز کرده که در نوع خود عجیب، و دلیل آن سوال‌برانگیز است. این گزارش درباره پدر رهبر جمهوری اسلامی است.

تشکیلات دفتر رهبر جمهوری اسلامی در این روزها، چهره جدیدی از پدر او ارائه کرده‌ که حتی با سخنان سابق فرزندانش و نوشته‌های تبلیغی حکومت درباره او تناقض دارد. در روایت جدید، او یک روحانی انقلابی معرفی می‌شود، در‌حالی‌که پیش‌از‌این، چهره‌ای غیر‌سیاسی معرفی شده بود.

همچنین تلاش شده که جایگاه حوزوی جواد خامنه‌ای نیز برجسته شود و چون او جایگاه خاصی نداشته، بر رفاقتش با برخی روحانیون برجسته ترک از جمله محمدحسین طباطبایی (معروف به علامه طباطبایی) تاکید شده تا به تعبیر خودشان، این انس و ارتباط، از علایم جایگاه علمی او معرفی شود.

ارائه چهره جدید از پدر خامنه‌ای را می‌توان در ادامه چهره سازی‌ها و تبلیغات برای رهبر ۸۴ ساله جمهوری اسلامی دانست.

جعل هویت سیاسی برای روحانی غیرسیاسی

در هفته‌های گذشته، از یک کتاب درباره پدر خامنه‌ای رونمایی شده و دو کلیپ درباره او در سایت رهبر جمهوری اسلامی منتشر شده است. همچنین مراسم رونمایی از کتاب «زندگی اینجاست» که درباره زندگی جواد خامنه‌ای نوشته شده نیز، در تبریز برگزار شده است.

این اقدامات البته جدید نیست و پیش‌از‌این نیز ستادی برای بزرگداشت او تشکیل شده که از اقدامات این  ستاد، انجام بیش از ۱۰۰ مصاحبه و گردآوری بیش از ۳۰۰ قطعه سند در ارتباط با او و برگزاری چند نشست است.

در کلیپ‌های منتشر شده در سایت دفتر رهبر جمهوری اسلامی، تلاش شده که چهره‌ای سیاسی از جواد خامنه‌ای ارائه شود.

علی خامنه‌ای در این ویدیو می‌گوید: «یک وقتی هم ایشان به من می‌گفتند که اگر آقای خمینی خروج بکند ــ همان اصطلاح خروج قدیمی ــ اول کسی که با او بیعت کند، منم.»

این روایت اما با نوشته‌های سابق رسانه‌ها و نهادهای حکومتی درباره او تناقض دارد و هرچند او با حکومت رابطه‌ای نداشته،‌ اما سابقه مبارزه علیه حکومت را نیز نداشته است.

از جمله، در کتاب «شرح اسم»، نوشته شده که جواد خامنه‌ای را نمی‌توان «مرد سیاست و مبارزه- به مفهومی که امروز تصور می‌شود- نامید. وی پا به این عرصه نگذاشت و ادعای آن را هم بر زبان نراند؛حتی باشیوه‌ای که پسرانش وارد مبارزه سیاسی با نظام شاهنشاهی شدند، موافقت نشان نداد.»

در روایت‌های سابق، اعلام شده که او در عین حال روابطی نیز با حکومت نداشته و در مواردی اقدامات محدودی نیز انجام داده است، از جمله اینکه پس از تبعید آیت‌الله خمینی در۱۳۴۳ به ترکیه، جواد خامنه‌ای در مسجدی که در مشهد پیش نماز آن بود، اقامه نماز جماعت را برای مدتی تعطیل کرد و به مسجد نرفت.

در کتاب شرح اسم نوشته شده که از نیمه دوم دهه ۴۰، همان «واکنش‌های ملایم سیاسی آیت‌الله حاج سید جواد خامنه‌ای رفته‌رفته فروکش کرد و علت آن سخت‌گیری و خشم دستگاه امنیتی نسبت به فرزندان سیاسی او، به‌ویژه سید علی خامنه‌ای بود. وقتی دید پسرش بیشترین شلاق را در مشهد سر این قضایا می‌خورد، دخالتی در امور سیاسی نکرد و کنار نشست.»

«موسی حقانی»، از تاریخ‌نگاران حکومتی نیز گفته که او «موضع سیاسی داشت، ما درعین‌حال با احتیاط عمل می‌کرد»، همان‌طور که مرحوم آیت‌الله‌العظمی «بروجردی» و «حائری» هم همین مشی را دنبال می‌کردند.

طرح ارتباط با روحانیون شاخص ترک، به‌عنوان نشانه «جایگاه علمی»

در کلیپ منتشر شده در سایت دفتر رهبر جمهوری اسلامی، فرزندان جواد خامنه‌ای اعلام می‌کنند که علمای طراز اول آذربایجان در سفر به مشهد، حتما به دیدار پدر آن‌ها می‌رفتند.

«رضا مختاری»، از اعضای ستاد بزرگداشت جواد خامنه‌ای گفته که «مرحوم علامه طباطبایی، مرحوم آیت‌الله سید هادی میلانی و شمار دیگری از بزرگان شیعه، با آیت‌الله جواد خامنه‌ای مانوس بودند که خود این انس و ارتباط نیز، یکی دیگر از علائم جایگاه علمی» او است.

پدر آیت‌الله خامنه‌ای در تبریز درس دینی خواند و سال ۱۳۳۶ در ۲۳ سالگی، راهی مشهد شد. او در سال ۱۳۵۴ به نجف رفته و شش سال نیز در حوزه علمیه این شهر درس خوانده است.

در شرح اسم نیز اعلام شده که او در حوزه تدریس نداشته، و کتابی نیز ننوشته است.

براساس این گزارش، او یادداشت‌های فراوانی از درس‌های آیت‌الله «محمد حسین نائینی» در نجف به ایران آورد و حاشیه‌ای استدلالی بر شرایع الاسلام نوشت که نیمه‌کاره ماند و حواشی بر مکاسب و رسائل دارد که چاپ نشده است.

«سراج‌الدین میردامادی»، فعال سیاسی و پسردایی آیت‌الله خامنه‌ای، پیش‌از‌این گفته بود که پدر خامنه‌ای دارای ارتباطات گسترده در حوزه روحانیون نبود و فردی محسوب نمی‌شد که مریدانی داشته باشد و به او مراجعه شود.

سراج‌الدین میردامادی همچنین گفته که او «درسی به آن معنا نمی‌داد، شاید درس خصوصی برای افراد خاصی ارائه می‌داد،‌ چون بیان آن‌چنانی نداشت.»

محمد خامنه‌ای برادر بزرگتر رهبر جمهوری اسلامی درباره پدرش گفته است: «والد ما از جمله علمای باسواد اما گوشه‌­گیر مشهد به‌شمار می‌رفت و چون فصاحت و بلاغت کمی در گفتار داشت، درس عمومی نمی‌گفت، اما در جلسات خصوصی ایشان، شاگردان فاضل معروفی مثل آقا میرزا حسین عبایی و حاج شیخ نصرالله شبستری تربیت یافتند.»

جواد خامنه‌ای پیش‌نماز مسجد صدیقی‌ها (مشهور به مسجد آذربایجانی‌ها) بود که مسجد کوچکی بود در گوشه‌ای از خیابان، و مسجد مهمی در اطراف حرم امام رضا به‌حساب نمی‌آمد.

جواد خامنه‌ای در روایت‌های دوره رهبری پسرش، آیت‌الله خوانده شده، اما در پیام‌های تسلیت به مناسبت فوت او نیز از این لقب استفاده نشده و آیت‌الله خمینی نیز در پیامی کوتاهی از او به‌عنوان فردی نام برد که «عمری با علم و تعهد و تقوا به‌سر برد.»

اعضای ستاد بزرگداشت جواد خامنه‌ای اما اعلام کردند که او از مراجع نجف، اجازه اجتهاد داشته است.

«مهدی قزلی»، نویسنده کتاب زندگی اینجاست نیز، گفته که «اجازه اجتهادهایی که او داشته، بی‌نظیر است.»

در فیلمی که در تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شده نیز گفته می‌شود که «او در برخی علوم، دست استادهای خود را نیز از پشت بسته بود.» در کتاب زندگی اینجاست نیز نوشته شده که یک طلبه از او پرسیده که «شما که در محضر آقای قاضی و دیگر بزرگان بودید، از ایشان مطلبی بفرمایید» و او «نگاهی به طلبه کرد و لبخندی زد، حتی یک کلمه هم نگفت.»

در این بخش تاکید شده که «طلبه جوان از این لبخند درس خودش را گرفت. انگار آقا سیدجواد نمی‌خواست با نام اساتید بزرگش، خودش را بزرگ کند.»

زندگی شخصی پدر رهبر جمهوری اسلامی

همسر اول جواد خامنه‌ای وقتی که او ۴۰ سال سن داشته فوت شده و او با «خدیجه میردامادی» که علی و دیگر فرزندان پسر است ازدواج کرد.

پدر علی خامنه‌ای از زن اول خود سه دختر داشت که هر سه فوت کرده‌اند و فرزندان باقیمانده از «خدیجه میردامادی»، همسر دوم او هستند. «محمد»، برادر بزرگتر، «علی» برادر دوم، «بدری» [ربابه] فرزند سوم، «هادی» فرزند چهارم و «حسن»، کوچکترین فرزند این خانواده بودند.

او پسران خود را وادار می‌کرده که از کودکی قبا بپوشند و علی خامنه‌ای گفته که کودکان او را «آشیخ ُخردو [کوچک، در گویش خراسانی] صدا می‌زدند» که این موضوع، باعث درگیری او با کودکان دیگر می‌شده است.

علی خامنه‌ای گفته که جواد خامنه‌ای به فرزندانش درس می‌داده و آنان را کتک می‌زده است. او گفته است: «محمدآقا مرا هول می‌داد جلو. با اینکه…دست [پدر] به قصد او بلند می‌شد، اما غالبا روی سر بنده فرود می‌آمد.»

او در عین حال گفته که پدرش به آنان محبت زیادی داشته و وقتی در نوجوانی به خارج شهر برای تفریح می‌رفتند و برمی‌گشتند و خواب بودند، آنان را در حالتی که خوابیده بودند می‌بوسیده است.

خامنه‌ای همچنین گفته که باید عینک می‌خریده، اما پدرش گفته که او عینک را برای تزیین می‌خواهد و نخریده، تا اینکه یک سال دیگر تحمل کرده و اینکه در نهایت مادرش خریده است.

آیت‌الله خامنه‌ای خود در خاطراتش گفته است وضعیت اقتصادی خانواده آن‌ها در آن فقیرانه بوده و در عین حال، «اتاق پدر در طبقه بالا، حریم اختصاصی‌اش بود» و «هرکسی نمی‌توانست بدون اجازه وارد آن شود.»

محمد خامنه‌ای گفته که پدرش مخالف برق‌کشی خانه بود، اما در نهایت قبول کرده و وقتی لامپ روشن شده، «هول شد و شروع کرد به عکس‌العمل و اعتراض از نصب آن چراغ و طبق معمول با ما دعوا کردن، ولی بعد از نشستن و شروع به کار و مطالعه، راضی و خوشحال آمد و گفت که برق هم خوب چیزی بوده است.»

 جواد خامنه‌ای در سن ۹۳ سالگی، در ۱۴تیر۱۳۶۵ و زمانی که پسرش رییس‌جمهور بود درگذشت. عجیب اینکه درباره حضور خامنه‌ای در مراسم تشییع پدرش نیز روایت‌ها متفاوت است. در‌حالی‌که برخی نزدیکان گفته‌اند او در مراسم مشهد حضور نداشته، برخی دیگر می‌گویند که بوده است.

«علی شمقدری» که تولیت حسینیه خامنه‌ای (خانه جواد خامنه‌ای) را بر‌عهده دارد، گفته که خامنه‌ای احترام به پدر را حتی در مراسم تشییع و خاکسپاری او «نیز با همان ارادت و علاقه انجام داده و صورت خود را به کف پای پدرش می‌کشید.»

احسان مهرابی

ایران وایر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *