گفتگوی رضا علیجانی با بیبیسی
حجاب جزء ناموس نظام و بازی نکردن با دم شیرِ نارضایتیهای مردم خشمگین مصلحت نظام است. تشتت، سردرگمی واختلافات درون نظام از همین تعارض سرچشمه میگیرد.
چند روز پیش عدهای از تندروهای مذهبی و سیاسی به سرکردگی حسین اللهکرم جلوی دادستانی در اعتراض به وضعیت حجاب تحصن کرده بودند. دادستان برای آرام کردن آنها گفت که رئیس قوه دستور سختگیری داده است. حتی یک نفر را اعدام کردهایم(!؟). ولی در نهایت گفت مسئولیت این ماجرا به نیروی انتظامی سپرده شده ولی «نیروی انتظامی عِدّه وعُدّه کافی ندارد». این یعنی اعتراف به شکست!
منتظرالمهدی سخنگوی پلیس مثل یک اخبارگوی ناشی با بالا و پایین بردن تصنعی صدا دارد ادا در میآورد که مثلا ما میخواهیم در این باره قاطعیت نشان بدهیم! حال باید دید آیا کل طرح مانند همین ویدئو یک اداست یا یک امر جدیتر. اگر ادا باشد این نمایش موقتا روی صحنه میآید و می رود. اما اگر جدیتر بوده و خامنهای شخصا پیگیرش باشد، حکومت با مقاومت زنان بار دیگر با یک شکست مفتضحانه روبرو خواهد شد.
ولی اسماعیلی رئیس کمسیون اجتماعی مجلس گفت در این باره با مجلس توافقی صورت نگرفته و این برخوردها به جز تاثیرات مقطعی به قطع یقین جواب نخواهد داد. معینالدین سعیدی نماینده چابهار نیز گفت این رفتار بسیار عجیب است و آثار جبرانناپذیری خواهد داشت.
روزنامه جوان وابسته به سپاه میگوید این ویدئها مشکوک هستند. عبدالله گنجی میگوید باید دید پشت این ماجرا چه کسانی قرار دارند؟ برخی أصولگرایان دیگر هم از تعبیر پوست موز زیر پای نظام و یا حتی نقش نفوذیها یاد میکنند.
تسنیم از قول فرماندهان ارشد پلیس مینویسد این دستور رئیس جمهور و وزیر کشور و رئیس قوه قضائیه است و ما «مجبور به اجرای آن» هستیم! و میافزاید پلیس میتواند نظر خود برای نحوه اجرای این طرح را اعلام کند اما «تصمیم گیر نهایی» نیست. در واقع در پلیس هم، به جز رادان و برخی همکاران فاسدش، کسی نمیخواهد مسئولیت و عواقب این برخوردها را به گردن بگیرد.
مهمترین ویژگی شخصیتی علی خامنهای لجبازی اوست. مشکل تعارض بین ناموس نظام و مصلحت نظام را باید او حل کند. آوردن رادان و افراد فاسد و بی کله پیرامون او علامتی است از اینکه او روی این مسئله لجبازی دارد. در درون ساختار قدرت اما چه از منظر فرهنگی و چه از نظر مصلحت نظام غالبا به شدت مخالف این طرحاند. بنابراین باید چند روز صبر کرد تا دید آیا این برخوردها تاکتیکی، مقطعی و نمادین است یا راهبردی و دراز مدت؟ آیا در راس نظام واتاق فکرهای امنیتیاش چنین تصمیم گیریهایی شده و یا در سیستم متشتت و حسینقلیخانی، عدهای خاص پیگیر این طرح هستند؟
آیا این طرح یک مانور مقطعی است؛ برای خودشیرینی برای بالاییها، دلخوشی دادن به هواداران متعصب و افراطی معترض به وضعیت حجاب و احیانا خط و نشان کشیدن برای زنان و یا یک امر جدیتر و مدت دارتر؟
چند سال پیش چند نفر معدود دختران خیابان انقلاب حجابشان را برداشتند و برایش هزینه سنگینی هم پرداختند. اما امروزه این پدیده در تیراژ میلیونی در جای جای کشور تکثیر شده و دیگر پلیس عِدّه و عُدّه برای سرکوب آنها ندارد.
جنبش «زن، زندگی، آزادی»، مثل جنبش می ۱۹۶۸ در اروپا، یک «انقلاب عمیق فرهنگی» زیر پوست جامعه بوجود آورده است. جلوی این موج و سیل بزرگ را هیچ حکومتی نمیتواند بگیرد.
https://t.me/rezaalijani41