دیوار بی‌تدبیری؛ حائل مرزی پرحاشیه جمهوری اسلامی با افغانستان چیست؟

By | ۱۴۰۲-۰۶-۱۰

جمهوری اسلامی ایران یک دیوار مرزی با افغانستان احداث کرده که کیلومترها پشت نقطه صفر مرزی دو کشور قرار دارد و باعث شده هکتارها از اراضی کشاورزی ایرانیان در معرض مزاحمت خارجی قرار گیرد. ساخت نابه‌جای این دیوار، باعث اختلافات مرزی طالبان با ایران و درگیری‌های مسلحانه شده که در مواردی، به کشته‌شدن مرزبانان ایرانی هم انجامیده است.

جمهوری اسلامی ایران برای محافظت از مرز خود با افغانستان، ازجمله مبارزه با قاچاق کالا و مواد‌مخدر در دوره ریاست  جمهوری «محمد خاتمی»، احداث این دیوار را تصویب و در زمان «محمود احمدی نژاد» آن را اجرا کرد.

یک دیوار حائل میان دو کشور که حالا با برآمدن مجدد طالبان در افغانستان، محل اختلاف شده و هر‌ازگاهی  به درگیری مسلحانه نیروهای مرزی منجر می‌شود. این دیوار مرزی کیلومترها پشت نقطه صفر مرزی احداث شده است و نیروهای مرزی طالبان را درباره محل دقیق مرز دو کشور به اشتباه می‌اندازد.

هزاران هکتار از زمین‌های کشاورزی شهروندان ایرانی بین نوار صفر مرزی و دیوار حائل قرار دارد و زمانی که کشاورزان برای کار روی زمین خود عازم محل می شوند، مرزبانان طالبان به اشتباه تصور یا وانمود می کنند که اتباع ایرانی در حال عبور از  نقطه صفر مرزی و ورود به خاک افغانستان هستند و همین وضعیت، باعث درگیری می‌شود.

«قربانعلی صلواتیان»، از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و قرارگاه اقتصادی سپاه که مجری دیوارکشی مرزی با افغانستان بوده، گفته این اقدام مصوبه شورای عالی امنیت ملی بود که برای اجرا باید به تایید «علی خامنه‌ای»، رهبر جمهوری اسلامی برسد.

او از احداث این دیوار کیلومترها دورتر از نوار مزی دفاع کرده و گفته «روی نقطه صفر مرزی، دیوار کشیدن از لحاظ امنیتی، اطلاعاتی و نظامی، اشتباه است. دیوار باید در نقطه‌ای باشد که اگر کسی به خاک ما تعدی کرد، فرصت مشاهده و فرصت آمادگی و عکس‌العمل داشته باشیم.»

جمهوری اسلامی می‌خواسته با ساخت دیوار پشت نوار مرزی، فرصت داشته باشد تا به تحرک نیروهای خارجی پشت مرز واکنش مناسب نشان دهد، اما این دیوار بی‌تدبیری، حالا در زمان صلح باعث دردسر اهالی منطقه و ایجاد خطر و تهدید دائمی برای مرزبانان شده و مرز تاریخی دو کشور را در معرض تعرض گاه‌و‌بیگاه طالبان قرار داده است.

حتی رسانه‌های نزدیک به حکومت ایران مثل وبسایت «خبرآنلاین»، نزدیک به «علی لاریجانی» هم گفته ساخت دیوار امنیتی از همان ابتدا باعث شد بسیاری از کشاورزان سیستانی وسیله امرار معاش خود را از دست بدهند و برخی از همان زمان نسبت به اینکه ممکن است افغانستان این دیوار امنیتی را نقطه صفر مرزی بداند، هشدار داده بودند.

باوجود هشدارها، مدیر اداره کل مرزها در وزارت کشور ایران، ساخت دیوار پشت نوار مرزی را به‌دلیل مشکلات ناشی از طغیان رودخانه هیرمند عنوان کرده بود «دیوار مرزی عقب‌تر از نقطه صفر مرزی ساخته شده است، چون وسط رودخانه هیرمند، نقطه صفر مرزی است و گاهی این رودخانه طغیان می‌کند، بنابراین دیوار باید جایی ساخته می‌شد که امکانش به‌لحاظ فنی وجود داشت. به‌لحاظ حقوقی، مرز وسط رودخانه است، اما به‌لحاظ فنی که نمی‌توانیم دیوار را وسط رودخانه بسازیم، بلکه باید آن را عقب‌تر می‌ساختیم.»

با‌این‌همه، بررسی نقشه‌های موجود نشان می‌دهد که نوار مرزی ایران لزوما ارتباطی با هیرمند نداشته است، چرا که فقط بخشی از مرز دو کشور، رودخانه مرزی هیرمند است و باقی آن را خشکی تشکیل می‌دهد.

 در استانداری سیستان‌و‌بلوچستان، معاون امنیتی وقت، روایت دیگری درباره ساخت این دیوار کیلومترها دورتر از نوار مرزی داشته و گفته: «ساخت‌و‌ساز در نقطه صفر مرزی امکان پذیر نیست.»

 امری که از نظر فنی و حقوقی کاملا مردود است و دیدگاه غلط مقام‌های جمهوری اسلامی درباره مسائل مرزی را نشان می دهد، چنانکه دیوار مرزی کشورها، دقیقا می‌تواند روی نوار مرزی احداث شود و حقوق بین‌الملل هیچ منعی در این زمینه ندارد. ساخت دیوار مرزی بین ایالات متحده و مکزیک روی نوار صفر مرزی، از نمونه‌های آن است.

مرز کنونی ایران و افغانستان حاصل پیش‌نویس قراردادی میان ایران و بریتانیا توسط «فردریک جان گلدسمید»، افسر ارتش بریتانیا و کمپانی هند شرقی است. براساس توافقی که بین دو کشور در سال ۱۲۳۵ خورشیدی شکل گرفت، مناطق غربی رود هیرمند به ایران، و مناطق شرقی هیرمند به افغانستان واگذار شد.

از آن زمان تاکنون حتی پس از تشکیل کشور پاکستان و استقلال آن از هند، این مرزها دست نخورده باقی مانده است. این مرز از ویژگی‌های فنی مشابه مرز ایران و عراق برخوردار است که مشتکل از رودخانه مرزی و خشکی است.

بخشی از رودخانه مرزی دو کشور که در اسناد رسمی سازمان ملل متحد «شط العرب» است و ایرانی‌ها آن را اروندرود هم می‌خوانند، عمیق‌ترین بخش رودخانه است که نیمه شرقی آن قلمروی ایران، و نیمه غربی‌اش متعلق به عراق است؛ اما روی زمین و خشکی، مرز دو کشور با تیرک‌هایی مشخص می‌شود که اصطلاحا به آن میله مرزی می‌گویند.

معیار تشخیص مرز، باید میله‌های مرز باشد، اما اگر دو کشور توافق دیگری برای علامت مرزی داشتند، مانعی برای قرار دادن آن از نظر بین‌المللی وجود ندارد، اما احداث دیوار، کشیدن هرگونه حائل ازجمله با سیم و سیم خاردار، به معنی تغییر رسمی مرز بین‌المللی نیست.

قاعده این است که جمهوری اسلامی ایران، تجاوزات مرزی طالبان را در گزارشی به شورای امنیت ثبت کند و برای نجات زمین‌های کشاورزی شهروندان ایرانی و جلوگیری از تعرض مداوم به آن، روی نوار مرزی مشهور به گلدسمیت، دست‌کم با میله های مرزی، سرحد دو کشور را مشخص و در اولین فرصت، حائلی را به‌جای دیوار مرزی پرحاشیه، احداث کند.

اختلافات مرزی و سوءتفاهم مرزبانان هرچند نمی‌تواند زمینه‌ساز شعله‌ور شدن یک نبرد مسلحانه میان دو کشور باشد، اما می تواند این اختلاف را برای ابد مزمن نگه دارد و معیشت و دارایی شهروندان  ایرانی را در برابر تعرض و ناامنی ناشی از مزاحمت و حملات مسلحانه مداوم نیروهای طالبان قرار دهد.

مرزی که از دوره ناصرالدین شاه میان ایران و افغانستان آرام بوده، اینک با بی‌تدبیری جمهوری اسلامی ایران، برای شهروندان منطقه ایجاد مزاحمت کرده و طالبان آن را بهانه تعرض گاه‌و‌بیگاه خود کرده است.
فرامرز داور
ایران‌وایر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *