اعتراف تمام‌کننده صادق زیبا‌‌کلام در باره پرویز ثابتی و آخرین نفس‌های جمهوری اسلامی!!!

By | ۱۴۰۲-۱۰-۰۲

چرا سخنان ثابتی را می‎پذیرند؟

صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی گفت: وقتی آقای ثابتی این مصاحبه را کردند، با استقبال خیلی زیادی مواجه شدند، به‌ویژه از سوی ایرانیان خارج از کشور. اما یک سوال مطرح می‌شود که اگر آقای ثابتی همین مطالب را ده سال پیش هم گفته بودند این‌چنین از ایشان استقبال می‌شد و به عنوان کسی که با تروریست‌ها مبارزه می‌کرد، خادم ملت و وطن‌پرست معرفی می‌شد؟

چراکه تصویری که الان از آقای ثابتی مخابره می‌شود همین است که وطن‌پرست بوده و خدمت می‌کرد و جلوی تروریست‌ها و خرابکار‌ها را می‌گرفت.

حاشا که چنین تصویری از ایشان به‌وجود می‌آمد. یعنی اولین مطلب در واقع شناخت فضای جامعه‌ای است که ثابتی آنقدر راحت می‌تواند از ساواک و عملکرد ساواک بگوید و آب از آب تکان نخورد و خیلی‌ها نیز او را تایید کنند. عکس ایشان در یکی از تظاهراتی که ایرانیان خارج از کشور سال گذشته در اواخر جریان اعتراضات ۱۴۰۱ برگزار می‌کردند، علنی شد و آن تصویر بسیار پرسروصدا شد.

وقتی موج استقبال و تمجید از آقای ثابتی را دیدم، پستی گذاشتم و نوشتم که اگر عملکرد جمهوری اسلامی همین‌گونه ادامه یابد و اپوزیسیون نیز با همین زاویه جلو بروند، فکر کنم به جایی برسیم که ثابتی که جای خود دارد، از صدام‌حسین و علی شیمیایی و… هم باید تقدیر کنیم؛ کامنت‌های وحشتناکی دریافت کردم که او وطن‌پرست بوده و شما او را با خلخالی و امثالهم مقایسه می‌کنید.

حال باید دو کار کنیم؛ اول، راجع به گفته‌های آقای ثابتی بحث کنیم و دیگر اینکه چه شده که رئیس عملیاتی ساواک که مهمترین پست ساواک را داشت، اسطوره شده است؟ البته همه ما می‌دانیم که این پدیده‌ای است که خیلی قدیمی نیست؛ شعار «رضاشاه/روحت شاد»، اولین شکوفه این پدیده بود و دهه ۱۳۹۰ دهه بسیار مهمی برای نظام جمهوری اسلامی است. جامعه ما دچار یک تغییر و تحول فکری، معرفتی و درکی عظیمی شد. بسیاری از هنجار‌ها و باور‌ها برای نسل‌های جدید فروریخت و از آنجا بود که این شعار مطرح شد و اولین بار فکر می‌کنم در دی‌ماه ۹۶ مطرح شد، در آبان ۹۸ ترکی که ایجاد شده بود، تبدیل به یک دره عظیم شد و حرکت اجتماعی ۱۴۰۱ عملاً برای نسل جوان و بخش‌های عمده‌ای از نسل‌های بعد از انقلاب چیزی از گذشته که معتبر باشد، برای آن‌ها باقی نگذاشت.

در چنین وضعیتی اصلاً به‌دنبال اینکه چرا آقای ثابتی الان صحبت می‌کند نیستم چراکه اگر در دهه ۶۰ صحبت می‌کرد تودهنی می‌خورد، در دهه ۷۰ و ۸۰ نیز همینطور، چراکه هنوز گذشته معتبر بود. اما الان می‌بینید که اینگونه صحبت می‌کند. حدس او و زمان‌سنجی او درست است.

در ادامه می‌خواهم به جامعه‌شناسی مصاحبه آقای ثابتی اشاره کنم. فکر می‌کنم مقدار زیادی از این مصاحبه در حقیقت به نسل‌های جوان و بعد از انقلاب می‌گوید که‌ای مردم! بله شما درست فکر می‌کنید، شاه در حال خدمت و کشورداری و پیشرفت دادن آن بود و عده‌ای فریب خورده و بازی خورده در حال انقلاب بودند و می‌گوید، احساسی به وجود آمده که این انقلاب چه اشتباه عظیمی بود. اتفاقاً ثابتی می‌گوید که درست فکر می‌کنید و کشور روی مسیر درستی بود. البته مجبور می‌شود به این هم اشاره کند محمدرضا پهلوی هم مقداری اشتباه کردند و می‌توانستند بهتر عمل کنند اگر دقیق‌تر این مصاحبه را بررسی کنیم، اتفاقاً نکات مهمی هم از آن استخراج می‌شود.

اولاً معتقدم ثابتی حقیقت را در آن ۵ مصاحبه می‌گوید و آنچه می‌گوید اتفاق افتاده بود، اما همه حقیقت را نمی‌گوید. اگر دقیق‌تر نگاه کنید، می‌بینید نکته بسیار مهمی که از این مصاحبه بیرون می‌آید این است که این باوری که خیلی از نارضایتی‌ها و سرخوردگی‌ها از انقلاب سال ۵۷، این بود که انقلاب کار خود غربی‌ها و آمریکایی‌ها بود، چراکه شاه قیمت نفت را بالا برده بود و در برابر غربی‌ها ایستاده بود.

ایران پیشرفت‌های زیادی کرده بود و برای کشور‌های دیگر تبدیل به الگو شده بود و غربی‌ها برای اینکه جلوی پیشرفت ایران را بگیرند، شاه را سرنگون کردند و روحانیون را آوردند. این باوری است که برخی از ایرانی‌ها در نتیجه سرخوردگی از عملکرد‌ها پیدا کردند. نکته جالب این است که ثابتی به‌هیچ‌وجه به این باور که این انقلاب را غربی‌ها و خارجی‌ها کردند نمی‌پردازد، اما به نظر من دو جا است که اتفاقاً آقای ثابتی چه بخواهد و چه نخواهد عملاً می‌گوید که چرا انقلاب شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *