جشن «سده»، یکی از مهمترین جشنهای زرتشتیان است که ۱۰بهمن برگزار میشود، جشنی که هر سال با انواع محدودیتها و ممنوعیتهایی روبهرو میشود.
این گزارش، روایت ستیز زرتشتیان در پاسداشت فرهنگ ایرانی، در کنار مشت آهنین جمهوری اسلامی است.
جشن سده که به پاسداشت مهار آتش توسط ایرانیان به استناد شاهنامه، سالها توسط زرتشتیان میزبانی و با همراهی ایرانیان برگزار میشده؛ چند سالی است که دستمایه سوءاستفاده و ایجاد محدودیت برای ایرانیان، یا اجرای نمایش «تعامل مسالمتآمیز ادیان» است؛ نمایشی که با آنچه در دنیای واقعی رخ میدهد، تفاوتهای آشکاری دارد.
حکومت سالهاست ورود ایرانیان را به این جشن ممنوع کرده و زرتشتیان را به فرمانبرداری مطیعانه در روش برگزاری جشن و اجرای جزبیات آن وادار میکند؛ رفتاری که تا همین امروز هم ادامه دارد.
این گزارش، روایت همین سیاستهای محدودکننده است که هرچند در دورهای اندکی بازتر شد، اما عمدتا جامعه زرتشتی ایران را با محدودیت و ممنوعیت مواجه کرده است.
جشن سده در کرمان؛ از حضور همگانی تا ممنوعیت و اعمال قدرت
سابقه برگزاری جشن سده در ایران، به سالهای دور برمیگردد و در بسیاری از نقاط ایران این جشن – بهواسطه پاسداشت مهار آتش که در داستان هوشنگ در شاهنامه فردوسی نوشته شده- جشن گرفته میشود. بهدلیل ماهیت ملی جشن سده، آن را در نقاط مختلفی از ایران برگزار میکردند. برخی مناطق ایران اما بهدلیل گستردگی برگزاری جشن و شهرت آن در بین عامه مردم، معروفتر از دیگران بودند. جشن سده کرمان یکی از همین برنامههای معروف بود که در خاطرات عمومی مردم شهر بهعنوان یک جشن «با برکت» شناخته میشد و در گذشتهای نهچندان دور، مردم برای تبرک و رونق کسبوکار، خاکستر بهجای مانده از آتش سده را به خانههایشان میبردند.
جشن سده، به ادعای برگزارکنندگانش، بیش از ۲۰۰ سال بدون وقفه و بهصورت سالیانه در کرمان برگزار میشده و دستکم برای ۸۰ سال، جای ثابتی در «باغچه بوداغآباد» کرمان برای برگزاریاش تدارک دیده بودند. همین چند سال پیش، خبرگزاریها لقب «بزرگترین جشن سده جهان» را به جشن سده کرمان داده بودند.
اکنون این جشن با اعمال نظر حکومت در سالهای قبل محدود شده و با اعمال فشار بهخاطر همدردی با کشتهشدگان سالگرد مرگ «قاسم سلیمانی»، امسال ابتدا اجرای جشن سده کرمان لغو شد، چند روز بعد اما رسانههای زرتشتی خبر دادند که این جشن قرار است بهصورت محدود و آنلاین برگزار شود؛ آنهم در اولین سال بعد از ثبت تاریخی جشن سده در فهرست یونسکو که میتوانست جشن سده را بهعنوان یک اثر ملی به دنیا بازشناسی کند. اتفاقی که در تاجیکستان رخ داده و جشن سده بهصورت همگانی و بزرگ در این کشور برگزار شده است.
سده کرمان البته در سالهای قبل هم با محدودیتهای خاصی مواجه شده بود. دو سال پیش جشن سده در کرمان درحالی برگزار شد که گروهی عکس آیتالله «خمینی» و آیتلله «خامنهای»، بنیانگذار انقلاب و رهبر ایران را به دست گرفته بودند؛ اتفاقی که تا پیشاز آن – حتی در زمان حکومتهای گذشته – سابقه نداشت.
فضای باز، محیط بسته؛ سیر وضعیت زرتشتیان ایران از نظر آزادی
با باز شدن فضا در دولت اصطلاحات، درهای مملکت به روی اندیشههای متفاوت با نظام حاکم اندکی بازتر شد. سید «محمد خاتمی» در دیدار با ایرانیان در سازمان ملل، از «ریشههای زرتشتی» همه ایرانیان گفت و با مطرح کردن ایده گفتوگو تمدنها، فضا برای حضور اقلیتهای مذهبی در سطح جامعه و تعامل آنها با جامعه مسلمان اندکی بازتر شد. در دهه هشتاد خورشیدی، جشن سده بهطور عمومی و حضور همگانی در کوشک ورجاوند تهران – یکی از باغهای بزرگ اطراف تهران- برگزار شد که با گنجایش چند هزار نفری، توانست از تعداد قابلتوجهی از شرکتکنندگان پذیرایی کند.
در همین دوران، نمایشگاهها و برنامههایی برگزار شد که هدفشان آشنایی و تعامل پیروان ادیان رسمی با یکدیگر بود و اجرای بخشی از آنها چند سال ادامه داشت. بخشی از این برنامهها دولتی بودند، یا دستکم چهرههای مشهوری در دولت مثل «محمدعلی ابطحی» آن را برگزار میکردند. برخی دیگر از این پروژهها نیز در ساختاری خصوصی و با ایدههایی تازه و جوانپسند برگزار میشود که از آن جمله میتوان به راهاندازی سایتهای اینترنتی مثل «یتااهو»، توسط «کسری وفاداری»، از فعالان اجتماعی زرتشتی اشاره کرد. وفاداری از منتقدان جدی حکومت ایران هم بود و در سال ۱۳۸۴ در پاریس کشته شد.
ابتدا با مرگ این چهرههای فعال و سپس تغییر دولتها، دست آهنین حکومت نمایان شد و برنامههای قبلی با محدودیت و ممنوعیت روبهرو شدند. بهمرور و تا دهههای بعد، جشن سده که زمانی بهصورت علنی با حضور چهرههای شاخص ایرانی بهصورت عمومی برگزار میشد، به یک جشن خصوصی و در حد یک برنامه آنلاین در اینستاگرام تقلیل پیدا کرد؛ آنهم درحالی که با فیلتر بودن اینستاگرام و اختلال زیاد اینترنت، عملا دسترسی به همین نمایش نیمبند نیز امکانپذیر نیست.
فیلتر حکومتی و میل به بقا، عامل سازش
برگزاری جشنها و برنامههای اینچنینی در جوامع اقلیت رسمی ایران، توسط انجمنها و سازمانهایی تشکیل میشود که روند انتخابات و تایید صلاحیتشان برعهده وزارت کشور جمهوری اسلامی است. فیلتری قدرتمند که میتواند افراد نامطلوب یا دردسرساز را فیلتر کند و کنار بگذارد. این فیلتر سختگیرانه، گاهی بهخاطر یک سخنرانی یا نامه همدردی، فرد را قربانی میکند تا سیستم کاملا یکدست باقی بماند. در بعد بزرگتر نیز شورای نگهبان، مسوول رد صلاحیت و یکدستسازی کرسینشینهای مجلس است.
این سیستم حتی به نیروهایی که وفاداریشان ثابت شده باشد هم رحم نمیکند. همان سیستمی که روسای جمهور گذشته را برای انتخاباتهای بعدی رد صلاحیت میکند، در مورد نمایندگان اقلیتهای مجلس شورای اسلامی یا انجمنهای زرتشتی بهمراتب سختگیرانهتر عمل میکند. هرچند دلیل رد صلاحیت هیچوقت بهصورت شفاف و مشخص به افراد گفته نمیشود، اما معمولا این رد صلاحیت بعد از یک رفتار غیرقابل قبول از نگاه حکومت اتفاق میافتد.
بهعنوان آخرین نمونه، «اسفندیار اختیاری» که برای بیش از ۱۲ سال نماینده زرتشتیان در مجلس بود، اخیرا و در جریان ثبتنام برای انتخابات دوره جدید مجلس، رد صلاحیت شد. گفته میشود این رد صلاحیت بهخاطر نامه اعتراضی باشد که او در شهریور۱۴۰۱ در واکنش به مرگ «مهسا (ژینا) امینی» نوشت و ضمن همدردی با خانواده مهسا امینی، خواستار مجازات عاملان آن شده بود.
پیش از او، «کورش نیکنام» که در دوره هفتم مجلس نمایندگی زرتشتیان را برعهده داشت، رد صلاحیت شد. هرچند دلیل رد صلاحیت او نیز شفاف اعلام نشد، اما نیکنام دو برخورد داشت که میتوان آن را در تقابل با حکومت و نگاه حاکم ارزیابی کرد. کورش نیکنام در مجلس در سال۱۳۸۴ در واکنش به سخنرانی آیتالله جنتی که «بشر غیر از اسلام» را حیواناتی دانسته بود که «روی زمین میچرخند و فساد میکنند»، نامهای اعتراضی نوشت و آنچه دبیر وقت شورای نگهبان در مراسم «یادواره سرداران شهید» گفته بود را، توهین تلقی کرد.
نیکنام بهجز این، سخنرانیهایی در مجلس داشت که حتی در فضای باز دوران اصطلاحات، درونمایهای متفاوت با روال عادی داشتند. نیکنام در خرداد۱۳۸۶ در نطق پیش از دستور، از لزوم بازگرداندن نشان شیروخورشید سرخ بهجای هلالاحمر، نشان فعلی سازمانهای امداد ایرانی صحبت کرده بود. پساز آن، سخنان او بهعنوان طرفداری از نظام پادشاهی تعبیر شده بود.
در شرایطی که این فیلترهای قدرتمند نیروهای چندساله خودشان را هم فیلتر و حذف میکنند، روسای برخی از این انجمنها برای بقای صندلی، به همکاری روی میآورند.
اشکان خسروپور
ایرانوایر