«چرا آن روزها که پول نفت کرورکرور سرازیر میشد فکر تابستان داغ نبودند و نیروگاه خورشیدی نساختند؟»
قطعی پیاپی برقِ صنایع مختلف و کارگاههای تولیدی، علاوه بر تحمیل خسارات مختلف به صاحبان صنایع، بیکاری و کاهش قابل توجه درآمد کارگران ایرانی را به همراه داشته است.
در یک ماه اخیر، موج بدون توقف قطعی برق از خانههای شهروندان و ادارات و دفترهای تجاری تا کارخانجات و بنگاههای اقتصادی سراسر ایران را درنوردید و همچنان در روزهای گرم تابستان برق شهرکهای صنعتی گاه و بیگاه قطع میشود تا خطوط تولید به خوابی عمیق فروروند.
تا حدی که به گزارش ایلنا، در بسیاری از واحدهای صنعتی مادر مانند کارخانجات فولاد و ذوب، میزان تولید در تابستان امسال به یکسوم سال قبل کاهش یافته است و در هر شبانهروز حداقل در دو شیفت کاری کارگران به مرخصی اجباری فرستاده شدهاند.
درپی قطعی سراسری برق، بیش از صاحبان صنایع این کارگران ایرانیاند که، علاوه بر تحمل گرمای طاقتفرسا در محیطهای کاری غیراستاندارد، حالا با تعدیل نیرو، مرخصیهای اجباری و بدون حقوق یا اخراج از کار بهدلیل تعطیلی بنگاههای اقتصادی مواجهاند.
محمد کارگر شاغل در کارگاه قطعهسازی در حاشیه تهران به نسرین هزاره مقدم، خبرنگار ایلنا، میگوید: «وقتی برق در میانه روز و در ابتدای شیفت کاری ما قطع میشود، ما را به مرخصی اجباری میفرستند و از مرخصی استحقاقیمان کم میکنند. همه امید ما کارگران صنعتی به پاداش و آکورد تولید (دستمزد اضافهکار) است که آخر ماه کمی حقوقمان را بالا میبرد. این دو ماه آکورد و پاداش صفر شده و بیشتر از نصف شیفتهای کاریمان به خاطر بیبرقی تعطیل است. دو سه ماه است که حتی اندازه کرایه خانه هم درآمد نداریم. ما چه گناهی مرتکب شدهایم که باید چوب بیتدبیریها و سمبلکاریها را بخوریم. آنها برق کشور را نمیتوانند تامین کنند ما باید رنج بیپولی را ببریم؟»
ایلنا همچنین نوشته است که پیشبینی میشود وضعیت معیشت کارگران ساختمانی در ایران از این هم بدتر شود. «شما تصور کنید یک استادکار سنگکار ساختمانی با سه یا چهار شاگرد مشغول نصب نمای یک ساختمان است که ناگهان برق میرود. قطعی برق، کار را کامل متوقف میکند و کارفرما ضرر میکند، چون پروژه دیرتر به اتمام میرسد. استادکار بینوا هم باید از جیب خود پول شاگردها را بپردازد.»
دولتهای اخیر در نظام جمهوری اسلامی با وجود انواع تبلیغات حکومتی و آمارسازیها درباره افزایش توان تولید برق ایران، در کشوری سرشار از نور تند آفتاب و بادهای سنگین نتوانستهاند برق مورد نیاز شهروندان را در تابستان تامین کنند.
یک عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران در این رابطه به ایلنا میگوید: «واقعیت این است که ما از ۱۰ سال قبل بحران امروز را پیشبینی میکردیم. همان ۱۰ سال قبل به وزارت نفت پیشنهاد دادیم که بخشی از منابع حاصل از صادرات نفت را در انرژی خورشیدی سرمایهگذاری کند که اگر این مهم محقق شده بود، امروز با برخورداری از مزارع خورشیدی، بحرانی در بخش برق نداشتیم. آلمان و بسیاری از کشورهای مترقی و حتی در حال توسعه جهان این مسیر را رفتهاند و به مقصد هم رسیدهاند، اما ما هنوز در سادهترین مسائل ازجمله تامین برق در تابستان مشکل داریم.»
سیام تیر ۱۴۰۳ انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در نامهای به وزارت نیرو، ضمن انتقاد از اجرایی نشدن توافقات فیمابین، اعلام کرده بود: «از روز ۲۰ تیر ماه بهدلیل محدودیتهای شدید برق تقریبا تولید فولاد کشور متوقف شده است. توقف ناخواسته تولید نهتنها خسارات جبرانناپذیری بر تولید و اقتصاد ملی کشور خواهد داشت، بلکه موجب مختل شدن ایفای تعهدات فولادسازان در بازارهای داخلی و بینالمللی شده و اعتبار ایران در صنعت فولاد جهان را خدشهدار میکند. علاوه بر این به دلیل عدم تولید و فروش، چالش کمبود نقدینگی کارخانجات زنجیره فولاد تشدید گردیده و مسائل حقوقی بانکی و مالی متعددی را موجب خواهد شد.»
همچنین در اوایل مرداد امسال، بحرینیان، رییس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی، اعلام کرد که زیان ناشی از قطعی برق صنایع روزانه بیش از پنج هزار و ۷۱۵ میلیارد تومان است.
سقوط آزاد درآمد کارگران در تابستان امسال تنها مختص کارگران صنایع نیست و کارگران ساختمانی نیز گروه بزرگ دیگری هستند که بهدلیل قطعی برق میلیونها تومان در هر ماه ضرر میکنند.
در همین رابطه حسن عزتی، رییس انجمن صنفی کارگران ساختمانی بانه، در انتقاد از کاهش شدید درآمد کارگران در تابستان اخیر، از کاهش ۳۰ درصدی درآمد کارگران بخش ساختمان به علت قطعی برق خبر داد و به ایلنا گفت: «کارگرانی که حرفه آنها فصلی است و تنها در یکی دو فصل سال یعنی بهار و تابستان میتوانند کار کنند، حالا به علت قطعی مدام برق دستشان در حنا مانده و سفرهشان خالیتر از همیشه است. در مناطق کوهستانی از اواخر پاییز تا اوایل بهار صنعت ساختمان به خواب سنگین فرومیرود و امید کارگران به همین چند ماه بود که با ضعف دولت ناامید شدند.»
این فعال صنفی کارگری افزود: «ناتوانی دولت در تامین برق، طبقه کارگر را دچار مشکل کرده است. وقتی برق میرود همه ضرر میکنند، اما بیبرقی برای آنهایی که پولوپلهای در چنته دارند و دست و بالشان خالی نیست، آنقدرها مصیبت به بار نمیآورد. کارگری که امیدش به کار روزانه است و دستبهدهان زندگی را میگذراند، از ناتوانی دولت در کشور باد و آفتاب، بیشتر از همه ضرر میکند. بهراستی چرا آن روزها که جیکجیک مستان دولت نهم و دهم بود و پول نفت کرور کرور سرازیر میشد، فکر تابستان داغ نبودند و نیروگاه خورشیدی نساختند؟ چرا طناب پوسیده اقتصاد و معیشت را به تیرهای مستهلک برق گره زدند تا مردم بازهم چوب سهلانگاریها، بیمسئولیتیها و حیف و میل شدن سرمایههای ملی را بخورند؟»