سیل بی‌امان، مردم بی‌اعتماد، حکومت نادان و ناتوان

By | ۱۳۹۸-۰۱-۱۰

– جامعه ایران هنوز هم از ظرفیت‌های مثبت و گسترده، از جمله همبستگی و امیدواری به آینده، برای از سرگذراندن بلایای طبیعی چون سیل و زلزله و فجایع اجتماعی چون بهمن ۵۷ برخوردار است.

کیهان لندن:روشنک آسترکی

نوروز امسال، سیلی ویرانگر سفره هفت‌سین هزاران ایرانی را برچید و با خود برد و روزهایی تلخ برای بسیاری از شهروندان رقم زد. از آخرین روزهای اسفندماه ۲۵ استان کشور گرفتار بارندگی‌‌های شدید و سیل و آبگرفتگی شدند.

سیل هولناک ۹۸ در برخی استان‌ها چون مازندران، گلستان، فارس، کهگلویه و بویر احمد و لرستان آسیب‌هایی جدی جانی و مالی بر مردم وارد کرد.  تا کنون اعلام شده است که ۴۴ تن جان خود را از دست داده و صدها نفر مصدوم شده و آسیب‌ دیده‌اند. اگرچه ارقام خسارات مالی اعلام نشده اما با توجه به تخریب منازل مسکونی، مزارع و باغ‌های کشاورزی، از بین رفتن دام و طیور و همچنین زیرساخت‌‎ها، کارشناسان خسارت مالی را هزاران میلیارد تومان برآورد می‌کنند.

تغییرات طبیعی اقلیمی یا دستکاری‌های سودجویانه؟

در شرایطی که کارشناسان وابسته و نزدیک به حکومت تلاش می‌کنند سیل روزهای اخیر را ناشی از تغییرات طبیعی اقلیمی قلمداد کنند اما کارشناسان محیط زیست تنها سهم اندکی را به این عامل مربوط می‌دانند و معتقدند عدم مدیریت کارشناسانه و علمی از جمله در زمینه مدیریت شهری و محیط زیست در چهار دهه گذشته عامل اصلی به راه افتادن سیل اخیر به این شکل و پیامدهای ویرانگر آن بوده است.

جنگل‌زدایی، زمینخواری، سدسازی غیراصولی، ساخت و ساز نه تنها در حریم رودخانه‌ها بلکه بر بستر رودهایی که خشک شده‌آند، معدن‌کاوی در جنگل‌ها، پر کردن مسیل‌ها و نهرهای شهرها و ساختن جاده و مرکز خرید در آنها، اجرای طرح‌های ظاهرا عمرانی چون جاده و بزرگراه و راه‌آهن و… بدون توجه به شرایط اقلیمی منطقه از جمله عواملی هستند که به گفته کارشناسان محیط زیست، بارندگی‌های شدید را به سیلی در این ابعاد تبدیل کرده است.

یکی از نمونه‌های بارز اقدامات سودجویانه و نابخردانه در سیل استان گلستان در راه‌آهنی قابل پیگیری است که در مسیر عبور سیلاب توسط سپاه ساخته شد! ریل آهنی که البته علت سیل نبود اما سبب شد آق‌قلا در آب غرق شود. راه‌آهنی که با هزینه‌ی بسیار ساخته شد، این‌بار با هزینه‌ی بسیار منفجر شد تا راهِ طبیعی آب باز شود! سپاه پاسداران هم به ساختن و هم به انفجار این راه‌آهن مرگبار مفتخر است! این ریل بخشی از مسیر گرگان- اینچه برون و قسمتی از پروژه راه‌آهن ایران-ترکمنستان- قزاقستان است که در دولت محمود احمدی‌نژاد و توسط قرارگاه «خاتم الانبیاء» وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال‌های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۲ ساخته شد. در مراسم بازگشایی این خط ریلی، استاندار گلستان آن را «تحولی در ساخت پروژه‌های ریلی» خوانده بود.


نکته تکان‌دهنده در این پروژه‌سازی این است که تنها یک ماه برای ارزیابی اقتصادی و فنی زیست محیطی آن زمان گذاشته شد زیرا قراردادش ۲۴ اسفند سال ۱۳۹۰ میان دولت و قرارگاه «خاتم‌الانبیاء» امضا و از اواخر فروردین‌ماه ۱۳۹۱ ساختن آن آغاز شد!


سیل شیراز نیز ده‌ها کشته و زخمی و خسارات مالی زیاد بر جای گذاشت. کارشناسان محیط زیست بلافاصله پس از این سیل اعلام کردند پر کردن مسیل در کنار دروازه قرآن و ساختن بلوار و مجتمع تجاری عامل بروز این سیل بود؛ وگرنه آب ناشی از بارندگی‌های شدید، پیش از این در این مسیل جاری شده و به راه خود می‌رفت. این موضوع که نخست کاربران در شبکه‌های اجتماعی به آن پرداختند،  پس از چند روز از سوی دفترمدیریت بحران و پدافند غیرعامل وزارت نیرو نیز تأیید شد.

اعظم بهرامی کارشناس مسائل محیط زیست در همین رابطه در گفتگویی به کیهان لندن گفت: «این مسائل نشان می‌دهد ما در سیستم شهرسازی هیچ بخشی برای وضعیت آبرسانی و مدیریت بحران در نظر نگرفتیم. ما تجربه نمی‌کنیم و یاد نمی‌گیریم. تعجب می‌کنم که چرا هر مشکل اقلیمی یا حادثه طبیعی در ایران، حتی اگر جمعیت کمی را در بر بگیرد، می‌تواند تبدیل به یک بحران شود.»

ابعاد فاجعه‌ی مسیل کنار دروازه قرآن به اندازه‌ای آشکار بوده که آیت‌الله لطف‌الله دژکام امام جمعه شیراز نیز پس از آنکه با خشم و فحاشی مردم روبرو شد، به انتقاد پرداخت و گفت: «نفهم‌ها تصمیم می‌گیرند!»

چرا هیچکس آماده نبود؟

یکی از عواملی که به افزایش خسارات جانی و مالی این سیل در استان‌های مختلف دامن زد «عدم آمادگی» بوده است. نه مردم و نه مسئولان نتوانستند پیش یا پس از وقوع سیل اقداماتی انجام دهند که از اثرات ویرانگر سیل بکاهد. در حالی که سازمان جهانی هواشناسی و ناسا از چندین روز پیش از وقوع سیل آن را پیش‌بینی کرده بودند ولی ظاهرا مسئولان چنان مشغول رفتن به تعطیلات نوروزی بودند که توجهی به آن نکردند.

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان محیط زیست و مدیریت بحران، در صورت آموزش همگانی و هشدارهای پیش از بروز حادثه می‌توان مردم را برای حوادثی چون زلزله، سیل، سونامی و آتش‌سوزی آماده کرد. این در حالیست که نه تنها در دوران جمهوری اسلامی در این زمینه نیز جامعه با فقدان آموزش همگانی و سیستماتیک روبروست بلکه به دلیل بروز زلزله‌های پی‌ در پی، تمرکز عمدتا بر این حادثه‌ی طببیعی است بدون آنکه در مورد زمین‌لرزه نیز آموزش و اقدامات لازم و کافی وجود داشته باشد!

سیل در استان گلستان؛ گمیشان و خواجه نفس – نوروز ۱۳۹۸

عدم تحمل متخصصان و کارشناسان توسط حکومت و فرار آنها به خارج کشور و همچنین پیگرد و زندانی کردن کارشناسان و فعالان محیط زیست سبب شده که «نفهم‌ها» نه تنها برای کشور تصمیم بگیرند بلکه منابع کشور را غارت و چپاول کنند. احمدرضا جلالی متخصص مدیریت بحران در زندان است و به اعدام محکوم شده! ده‌ها کارشناس و فعال محیط زیست در بازداشت هستند و با جرائم سنگینی مانند «جاسوسی» و «فساد فی‌الارض» روبرو هستند. بسیاری از این فعالان کارشناسان در حوادث مشکوک جان خود را از دست داده‌اند. کاووس سیدامامی در سلول خود به مرگ مشکوک درگذشت. چندین تن از فعالان و پژوهشگران محیط زیست در سقوط پر از ابهام هواپیما کشته شدند؛ چهار تن در‌ آتش‌سوزی مراتع مریوان به طرزی مشکوک جان خود را از دست دادند و…

به این ترتیب حکومت به عنوان مسئول مستقیم آموزش‌های همگانی و تأمین تدارکات جهت مقابله با حوادث طبیعی، وظیفه خود را انجام نداده بلکه با تار و مار کردن سازمان‌های غیردولتی و زیر فشار قرار دادن متخصصان و فعالان این حوزه، جامعه را از امکانات و نیروهای دلسوز خود محروم کرده و بجایش یک عده «نفهم» مسئولیت‌ها را در دست دارند و برای همه چیز تصمیم می‌گیرند بدون آنکه پاسخگوی پیامد تصمیمات خود باشند.

مسئولانی که وقتی باید باشند، نیستند!

در این میان تأخیر در رساندن اطلاعات و کمک، ضعف شدید مدیریت بحران و غیبت مسئولان یا حضور نمایشی و مضحک آنها در مناطق سیل‌زده، بار دیگر موجی از انتقادات و خشم را در جامعه برانگیخت.

جدا از اینکه وقوع سیل از سوی سازمان جهانی هواشناسی و ناسا پیش‌بینی شده بود اما مسئولان جمهوری اسلامی به روی خود نیاوردند، در طول وقوع پی در پی سیل در شهرهای مختلف نیز، ناکارآمدی تصمیم‌گیران «نفهم» و بی‌مسئولیت بیش از پیش برجسته شد.

در حالی که سیل خانه به خانه را ویران می‌کرد و در شهرها و روستاها و جاده‌ها به سرعت جاری می‌شد، رئیس دولت در سفر نوروزی در جزیره قشم بسر می‌برد. وزرای دولت در نخستین روزهای سیل اصلا ناپدید بودند و حتی برخی مدیران استانی حاضر نشدند از سفر نوروزی خود چشم پوشیده و به مناطق تحت مسئولیت‌شان بازگردند!

موج اعتراضات و انتقادات نسبت به این حجم از بی‌مسئولیتی و بی‎‌تفاوتی موجب شد استاندار گلستان که در سفر خارج کشور بسر می‌برد و با خواهش و تمنای وزارت کشور هم به این استان سیل‌زده بازنگشت، برکنار شود. از همین رو، مدیران محلی مناطقی که خطر جاری شدن سیل در آنها وجود داشت از منطقه تحت مسئولیت خود ممنوع‌الخروج شدند! این واقعیت، بیانگر اوج خدمتگزاری مقامات و مسئولان در نظام جمهوری اسلامی است!

همزمان، ویرانی شهرها و خانه‌های مردم برای برخی از مدیران فرصت‌طلب و بی‌مسئولیت به محل جذابی برای خودنمایی و تهیه‌ی فیلم‌های تبلیغاتی تبدیل شد از جمله پرویز فتاح رئیس «کمیته امداد امام خمینی» که ظاهرا در جایی که آب به قوزک پا نیز نمی‌رسید با خبرنگار و دوربین فیلمبرداری به کمک مردم شتافته بود!

پرویز فتاح رئیس «کمیته امداد امام خمینی» در یک صحنه نمایشی در سیل استان گلستان – فروردین ۱۳۹۸

از سوی دیگر تخصیص بودجه‌های میلیاردی و نجومی به امور تبلیغات ایدئولوژیک در برابر بودجه‌ی ناکافی برای چنین حوادثی و همچنین نبود تجهیزات و امکانات کافی در سازمان‌های امدادرسان مانند «هلال احمر» و آتش نشانی همواره مورد انتقاد شهروندان بوده است. بدون بودجه‌ی لازم و کافی نمی‌توان از دامنه‌ی خسارات جانی و مالی به هنگام حوادث طبیعی کاست. در حالی که سهم سازمان مدیریت بحران از بودجه ۹۸ رقمی حدود ۱۲ میلیارد تومان است، برای سازمان‌های تبلیغات اسلامی و حوزه‌های علمیه مبلغی بیش از ۲۵۰۰ میلیارد تومان بودجه منظور شده است! بودجه سازمان مدیریت بحران کشور کمتر از نیمی از بودجه «مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی» است که  زیر نظر سیدحسن خمینی اداره می‌شود!

سیل گنبدکاووس – نوروز ۱۳۹۸

همچنین سازمان «هلال احمر» اعلام کرده است برای کنترل کلان بحران و انجام وظایف خود در سیل تنها به ۳۰ میلیارد تومان بودجه نیاز است؛ مبلغی که در برابر بودجه اختصاص یافته به مؤسسات و نهادهای مذهبی و تبلیغاتی رقمی ناچیز به شمار می‌رود.

جمهوری اسلامی چیزی از اعتماد باقی نگذاشته است

بی‌لیاقتی و ناکارآمدی مسئولان در چهار دهه گذشته سبب از بین رفتن اعتماد جامعه به هر آن چیزی شده که آنها و سازمان‌های مربوطه عنوان می‌کنند بطوری که گاهی نوعی لجبازی و مقاومت عمدی در واکنش مردم به مسئولان دیده می‌شود حتی اگر به زیان خودشان باشد. در روزهای گذشته بارها و بارها به مردم هشدار داده شد که از مسیل و حاشیه جریان آب دوری کنند ولی با این وجود تصاویر و ویدئوهایی از حضور مردم در این مناطق پرخطر و حتی سلفی گرفتن آنها با سیل منتشر شده است! این لجبازی و به نمایش گذاشتن بی‌اعتباری نظام چنان بر مسئولان و هوادارنش سخت آمد که برخی حتی مردم را در ابعاد پیامدهای سیل مقصر دانسته و آنها را با یک درجه تخفیف، شریک فاجعه اعلام کردند!

همزمان اما تصاویری دلنشین و ماندگار از همبستگی و یاری‌رسانی مردم در حفظ شهرها و روستاهایشان ثبت شده است.

برای نمونه مردم در گمیشان در مرحله دوم بارندگی‌های شدید و آغاز آبگرفتگی با دیواری از گونی‌های شن در برابر جریان آب و سیل مانع ایجاد کردند.

همچنین ساکنان مناطق زلزله‌زده کرمانشاه با وجود اینکه هنوز در شرایطی ناپایدار بسر می‌برند، برای سیل‌زدگان استان گلستان کمک‌ جمع‌آوری کردند.

در هر رویداد تلخی، همواره تصاویر این همبستگی است که نشان می‌دهد جامعه ایران همچنان از ظرفیت‌های مثبت و گسترده برای از سرگذراندن فجایعی چون سیل ۹۸ گلستان و مازندران و فارس و…، زلزله ۹۶ کرمانشاه و سرپل ذهاب، ریزگردهای ۹۵ خوزستان، جنگل‌سوزی‌های دو دهه ۸۰ و ۹۰، زلزله ۸۲ بم، زلزله رودبار و منجیل ۶۹ و حادثه‌ی بهمن ۵۷ ایران برخوردار است. این تاب و تحمل تاریخی است که جامعه را نسبت به گذار از این شرایط و تلاش برای ساختن آینده‌ای روشن امیدوار می‌کند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *