غنی‌سازی در فردو؛ سودای تغییرِ شرایط مذاکره به سود ایران یا برعکس؟

By | ۱۳۹۸-۰۸-۲۶

اجرای چهارمین گام از «کاهش تعهدات برجامی» و راه‌اندازی ظرفیت‌های غنی‌سازی اورانیوم در تأسیسات زیرزمینی فردو اتفاقی معنادار در دوران بحرانیِ برجام است. البته این گام هنوز از خطوط قرمز غرب و اسرائیل عبور نکرده و نظام کماکان سقف زیر پنج درصدی غنی‌سازی اورانیوم را مد نظر دارد، اما در عین حال، آن‌طور که روزنامه کیهان توصیف کرد، «گام مینیاتوری» و محدودی هم نیست.

برای نخستین بار در چارچوب اقدامات مقامات تهران برای کاهش توافقات برجامی، جنبه‌های عملی بر جنبه‌های تهدیدآمیز پیشی گرفته است. فعال شدن سایت فردو در حوزه‌های غیرتحقیقاتی و آماده شدن آن برای تولید صنعتی، اتفاقی ناخوشایند نه تنها برای غرب بلکه برای روسیه هم به حساب می‌آید. از این رو، دولتمردان اروپایی و روسی نگرانی خود را اظهار کرده و هشدار داده‌اند.

از دید تروئیکای اروپا، اقدام اخیر ایران نقض صریح برجام محسوب می‌شود و در بیانیه‌ای مشترک اعلام کردند: «در صورت ادامه روند کاهش تعهدات برجامی ایران، یکی از سازوکارهای حل اختلاف موجود در برجام دوباره قابل اعمال است و تحریم‌های سازمان ملل بازگشتنی است.»

اتحادیه اروپا کماکان تمایل به حفظ برجام دارد، اما استمرار روند کاهشی تکالیف برجامی ایران آن‌ها را ناگزیر به اقداماتی می‌کند.

بر اساس برجام قرار بود تا ۱۵ سال، یعنی تا سال ۲۰۳۰، در فردو گاز تزریق نشود و سانتریفیوژ‌ها نچرخند. اما اکنون، طبق گام چهارم کاهش تدریجی تعهدات برجامی، سازمان انرژی اتمی با دستور حسن روحانی در حدود دو تن گاز هگزافلوراید به شش زنجیره ۱۷۴ عددی سانتریفیوژهای نسل آی.آر.۱ تزریق کرد که البته کارکرد دو زنجیره آن فقط برای تست پایداری بوده و به آن‌ها اورانیوم تزریق نمی‌شود.

بدین ترتیب، با تکمیل گام سوم که منجر به نصب و فعال‌سازی زنجیره ۳۰ تایی از سانتریفیوژهای نسل آی.آر.۶ در تأسیسات نطنز شد، و نیز با اجرای گام چهارم، ظرفیت تولید سوخت هسته‌ای با غلظت پایین به ۹ هزار ۵۰۰ سو در سال افزایش یافته که تقریباً معادل ۹۰ درصد توان غنی‌سازی اورانیوم ایران در پیش از برجام است.

بنا به گفته علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی، در حال حاضر ۱۵ نوع سانتریفیوژ با ویژگی‌های متفاوت در سالن‌های نطنز در حال فعالیت است. ذخیره سوخت هسته‌ای با غلظت زیر ۴.۵ درصد ایران به ۵۰۰ کیلوگرم رسیده که نزدیک پنج درصد پیش از برجام است.

از آن‌جایی‌که تأسیسات فردو دو بال دارد و در بال جدید آن قرار است سانتریفیوژهای پیشرفته‌تر نصب شود که هر دستگاه توان تولید بین ۶ و ۱۰ سو در سال در سطح صنعتی دارد، مدت زمان رسیدن موجودی ذخیره سوخت هسته‌ای می‌تواند با سرعتی بیشتر از گذشته، در کمتر از یک سال، به حدنصاب قبلی برسد.

رسیدن ذخیره اورانیوم غنی‌شده با غلظت پایین به بیش از ۱۲۰۰ کیلوگرم حساسیت‌ها را افزایش می‌دهد. این رقم در صورت دستیابی به قابلیت فنی غنی‌سازی با غلظت بالا برای تولید یک بمب اتمی متوسط کافی است. به‌طور نمونه، برای تولید ۲۵ کیلوگرم اورانیوم با غلظت ۹۰ درصد که مواد لازم برای تولید یک بمب هسته‌ای را تأمین می‌کند، به حدود هزار و ۵۰ کیلوگرم اورانیوم با غلظت پایین در حالت گاز نیاز است.

بدین ترتیب، در صورت رسیدن کیفیت غنی‌سازی اورانیوم به ۲۰ درصد، نقطه گریز هسته‌ای با توجه به عملکرد هسته‌ای حکومت در دوران پسابرجام، کمتر از یک سالی می‌شود که هنگام برجام باراک اوباما و جان کری آن را تخمین می‌زدند و آن را از مزیت‌های برجام می‌شمردند.

مغایرت اقدامات یادشده با مفاد برجام باعث شده است مقامات اروپایی نسبت به فروپاشی برجام بیش از گذشته هشدار دهند. البته به نظر می‌رسد فعلاً خروج از برجام در دستور کار نظام قرار ندارد و حداقل چند گام دیگر تا آن باقی است. همچنین بعید است نظام به طرف انجام اقدامات حساس غنی‌سازی با غلظت بالا و قرار گرفتن در آستانه تولید جنگ‌افزار اتمی در کوتاه‌مدت حرکت کند.

از سوی دیگر، در شرایطی که اجرای برجام امتیازات مورد نظر نظام را ندارد، کاهش تعهدات و ارزیابی تأثیر آن‌ها بر طرف مقابل گریزناپذیر به نظر می‌رسد.

این تصمیمات محصول جمع‌بندی هر دو جناح اصلی نظام است. در این راستا طرح توان غنی‌سازی ۶۰ درصدی نوعی تحرک روانی و سیاسی برای تشدید فشار بر اروپاست تا توازن بین تعهدات و تکالیف برجام برای جمهوری اسلامی ایران رعایت شود و انتظارات در خصوص فروش نفت و تسهیل مبادلات بانکی محقق گردد.

تأکید چندباره مقامات دولتی مبنی بر این‌که اقدامات کاهشی مزبور در صورت انجام تعهدات اروپا می‌تواند به‌سرعت متوقف شود و به مراحل قبلی مطابق با مفاد برجام برگردد، در این خصوص روشنگر است.

اما اروپا از این مرحله گذشته است. قبلاً مشکل آن‌ها ناتوانی در تحقق انتظارات در شرایط خروج آمریکا بود، اما از اجلاس اخیر شورای عمومی سازمان ملل در نیویورک شرایط تغییر کرده است. اکنون اروپا نیز به دنبال اصلاح برجام است تا حساسیت‌های هسته‌ای با تلفیق برنامه موشکی و مسائل منطقه‌ای در یک توافق جامع در نظر گرفته شود.

اختلاف اروپا با آمریکا این است که راهکار زمانمندی را پیشنهاد می‌کند که یک مرحله انتقالی با اجرای کامل برجام و تقلیل تحریم‌های آمریکا ابتدا ریل‌گذاری شود، سپس بستر گفتگوها برای انعقاد توافق جدید ایجاد شود که می‌تواند به برجام ۲ منتهی شود.

برخلاف موضع‌گیری‌های ظاهری و مانورهای سیاسی و کلامی اصولگرایان تندرو، تصمیم‌گیران اصلی نظام و نهاد ولایت فقیه نیز در عمل به این نتیجه رسیده‌اند که عمر برجام به پایان رسیده و گریزی از توافق جدید نیست، اما به دنبال تغییر شرایط و بهبود موقعیت خود هستند.

حسن روحانی به‌طور نسبی اشتیاق بیشتری به آغاز مذاکرات جدید دارد و در موضع‌گیری‌های اخیر خود بر روی اهمیت مذاکرات حتی در صورت بدقولی طرف مقابل با «تأسی به سیره پیامبر اسلام» تأکید کرده است.

آهنگ وخامت اقتصاد بحران‌زده ایران در سال ۹۸ آرام‌تر شده و شرایط به یک ثبات نسبی در بازار ارز رسیده است، اما سایه رکود تورمی همچنان بر اقتصاد ایران سنگینی می‌کند و افکار عمومی افق روشنی پیش روی آن نمی‌بیند. این وضعیت، که تأثیرات فوری تحریم‌های آمریکا را کاهش داده و چه بسا به سقف خود رسانده است، این امیدواری را در نظام سیاسی تقویت کرده که با مقاومت می‌توانند دولت آمریکا را وادار کنند تا به کاهش خواسته‌هایش برای توافق جدید تن بدهد.

اما سیاست چماق و هویج حکومت ایران برای همراه کردن اروپایی‌ها در این فضا نه تنها معلوم نیست که جواب بدهد بلکه ممکن است نتیجه معکوس به بار آورد. تعلل اتحادیه اروپا در واکنش عملی اگرچه در نگاه اول ریشه در اختلاف نظر بین اعضا دارد، اما مسئله اصلی پیامدهای تصمیم اروپا در شکایت از جمهوری اسلامی ایران به دلیل نقض برجام و در نتیجه فعال شدن «مکانیزم ماشه» است.

دولت روسیه هنوز می‌کوشد کاهش تعهدات ایران را «واکنشی طبیعی در برابر بی‌عملی اروپا و خروج آمریکا» جلوه دهد، اما نگرانی‌هایش در بازگشت تنش‌های هسته‌ای به مرحله ماقبل برجام را نیز علنی کرده است.

اجرای مکانیزم ماشه به معنای بازگشت خودکار قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل و تحریم‌های اروپا خواهد بود. چنین اتفاقی می‌تواند شوک جدید بزرگی به اقتصاد ایران وارد و یک دوره جدید ناپایداری ایجاد کند که نتیجه آن کوچک‌تر شدن حجم اقتصاد ایران و نزول بیشتر ارزش پول ملی خواهد بود.

باز شدن پرونده فعالیت‌ها در مرکز مخفی و اعلام‌نشده «تورقوزآباد» در حومه تهران و ورود آژانس اتمی بین‌المللی نیز شرایط را حساس‌تر کرده است.

پومپئو، وزیر خارجه آمریکا، مدعی شده در جلسه اخیر شورای حکام آژانس اسنادی در این خصوص ارائه شده است که به ادعای وی، در صورت صحت آن‌ها، ارزش برجام مخدوش و حقانیت دولت ترامپ در خروج از آن مشخص می‌شود.

آژانس بین‌المللی اتمی اعلام کرده که رد اورانیوم در مرکز تورقوزآباد پیدا کرده است. اگر جمهوری اسلامی پاسخ قابل قبولی در خصوص فعالیت‌ها در تورقوزآباد ارائه ندهد، مستقل از دامنه فعالیت‌های احتمالی، بی‌اعتمادی ایجادشده تقاضا برای توافق جامع و سخت‌گیرانه جدید در سطح جهانی را افزایش می‌دهد.

ممانعت از ورود یکی از بازرسان زن آژانس به تأسیسات نطنز نیز چالش‌برانگیز شده است. بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران، گفته که آغشتگی کیف این بازرس به «مواد خطرناک» باعث ممانعت از فعالیت‌ها و نهایتاً اخراج او شده، اما آژانس بین‌الملی اتمی این ادعا را رد کرده است. مقامات آمریکایی مدعی بازداشت چندساعته و بدرفتاری با وی شده‌اند که به زعم آن‌ها حکومت ایران در این خصوص باید مؤاخذه شود.

این نخستین بار بعد از برجام است که چنین برخوردی پیش آمده است. البته هنوز روابط آژانس با جمهوری اسلامی عادی و مناسب است و فعالیت‌های تحقیقاتی‌اش را انجام می‌دهد.

بنابراین در مجموع می‌توان گفت که گام چهارم نیز مانند گام‌های قبلی به هدف مورد نظر در تغییر رفتار اروپا منجر نخواهد شد و، برعکس، برجام را در شرایط شکننده‌تری قرار می‌دهد و حیات نباتی آن را کوتاه‌تر می‌کند.

 رادیو فردا:علی افشاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *