درس‌های اعتراضات آبان ۹۸ برای خیزش‌های آینده

By | ۱۳۹۸-۰۹-۲۸

-از نقاط درخشان اعتراضات عمومی آبان ۹۸ این بود که در سراسر کشور هیچ شعار مذهبی و قومی و محلی داده نشد.
-افزایش قابل توجه مالیات‌ها کاسبان، وکلا، دانشگاهیان، پزشکان و اقشار متوسط دیگری را نیز به جمع معترضان در اعتراضات آینده خواهد افزود.
-ترس عمومی از هیمنه‌ی بسیج و سپاه شکسته است.
-معترضان آبان ۹۸ در شعارها و اعمال خود به گونه‌ای رفتار کردند که گویی مدعیان اصلاح‌طلبی وجود خارجی ندارند.
-در اعتراضات آینده تاکتیک تعطیل کردن امور می‌تواند بسیار موثر واقع شود اگر این تعطیلی به هفته یا ماه برسد.

شعارنویسی علیه سران رژیم ایران در جریان اعتراضات آبان‌‌ماه ۱۳۹۸

مجید محمدی, کیهان چاپ لندن:

شکی نیست که در آینده‌ی نزدیک اعتراضاتی مثل آنچه در آبان‌ماه اتفاق افتاد تکرار خواهد شد: همه‌ی شرایط برای وقوع آنها مهیاست و ترس عمومی از هیمنه‌ی بسیج و سپاه نیز شکسته است. با وجود تحریم‌ها مشکلات اقتصادی نه تنها رفع نخواهند شد بلکه تشدید خواهند شد. دولت در برابر تنها دیکتاتور حامی خود یعنی ولادیمیر پوتین دست دراز کرده تا ۵ میلیارد دلار وام بگیرد اما سرنوشت این میزان پول و این موضوع هنوز روشن نیست.

با توجه به اظهارات سخنگوی دولت و لحاظ کردن بودجه ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی به عنوان منابع عمومی دولت در سال ۱۳۹۹ قرار است حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان از مجرای مالیات، شصت میلیارد تومان از مجرای درآمدهای نفتی و  ۲۶۰ هزار میلیارد تومان باقی مانده احتمالا از منابعی مثل محل فروش اوراق (۸۰ هزار میلیارد تومان) و اموال (۵۰ هزار میلیارد تومان) دولتی و هزینه کردن منابع صندوق توسعه‌ ملی (۳۰ هزار میلیارد تومان) تأمین شود. با همه‌ی ابهاماتی که در مورد روش‌های تأمین بودجه وجود دارد، بدین ترتیب ۴۲۰ میلیارد تومان از بودجه بر دوش توده‌ها خواهد افتاد چون قشر حاکم و امپراتوری‌های رهبری و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شرکت‌های دولتی نه مالیات می‌پردازند و نه اموال آنها به حراج گذاشته خواهد شد. حکومت در بخش‌های بانکی و مالی نیز عملا ورشکسته است. مردمی که تحت چنین فشاری قرار گیرند دوباره فرصتی برای اعتراضات خیابانی با غافلگیر کردن حکومت پیدا خواهند کرد.

اکنون این پرسش برای دنبال‌کنندگان جنبش‌های اجتماعی و سیاسی مطرح است که معترضان آینده چه درس‌هایی می توانند از اعتراضات آبان ۹۸ بگیرند با چهار هدف:

۱) کاهش کشته‌شدگان و بازداشتی‌ها
۲) افزودن بر جمعیت معترضان
۳) تنوع بخشیدن به تاکتیک‌های اعتراضی
۴) قرار دادن ماشین سرکوب در شرایط بسیار دشوار از حیث آزادی عمل در سرکوب‌ها.

پرهیز از ایده‌های مذهبی، محلی و فرقه‌ای

از نقاط درخشان اعتراضات عمومی آبان ۹۸ این بود که در سراسر کشور هیچ شعار مذهبی و قومی و محلی داده نشد و معترضان همصدا علیه حکومت موجود با همه‌ی جناح‌ها و شاخه‌هایش به خیابان آمدند. این درس نباید از یاد برود چون حکومت شدیدا خواهان ایجاد پراکندگی و تفرقه در صف معترضان است و شکاف‌های مذهبی و قومی و جنسی برای ایجاد چنددستگی کاملا قابل استفاده هستند. احیای دولت ملی (روحت شاد رضا شاه)، نفی خلط دین و سیاست و حکومت دینی (آخوند باید گم بشه) و پایان دادن به دشمنی با غرب (دشمن ما همینجاست) سه محور بسیار مناسب برای هماهنگی در سطح ملی بوده و خواهد بود. توافق گفتمانی معترضان مانع از مانور حکومت در خطوط اختلاف میان جمعیت قابل توجه معترضان بوده است.

اتکا بر مشکلات ملموس

فعالیت‌های دهه‌های ۷۰ و ۸۰ خورشیدی نشان داد که مسائل غیرملموس برای عموم مردم مثل حقوق بشر یا آزادی مطبوعات یا انتخابات آزاد نمی‌تواند بسیج عمومی در سطح کشور ایجاد کند. اما رخداد آبان ۹۸ گویای این مطلب است که حرکت‌هایی که مسائل قابل لمس را نشانه بگیرند با اقبال عمومی مواجه می‌شوند. حکومت در آینده‌ی نزدیک مجبور است فشارهای اقتصادی را به مردم دوباره و چندباره منتقل کند چون نه از فساد و امتیازات خواهد کاست و نه از گسترش‌طلبی. بنابر این با آمادگی بیشتر می‌توان جمعیت بیشتری را بسیج کرد. با توجه به درگیر شدن اعضای قشر حاکم و سپاه با کسب و کارهای مربوط به اینترنت حکومت نمی‌تواند آن را بطور کلی ببندد و حتی اگر رابطه با خارج را قطع کند در سطح داخلی امکان بسیج عمومی با اینترنت ممکن خواهد بود. در عین حال فیلترشکن‌ها گسترش بیشتری یافته‌اند و حتی با قطع اینترنت نیز امکان ارتباط از طریق شبکه‌های اجتماعی (مثل واتس‌اپ) باقی خواهد ماند.

فراخوان مشارکت طبقه‌ی متوسط

قشرهایی که وضعیت مالی بهتری دارند در اعتراضات آبان ۹۸ عموما غایب بودند. این گروه‌های اجتماعی گرچه از درآمدهای نفتی سهم برده‌اند اما به اندازه‌ی طبقات تنگدست و فقیر از حیث اجتماعی و سیاسی و فرهنگی سرکوب شده‌اند. معترضان ۹۸ نباید فراموش کنند که طبقات مرفه‌تر نیز رژیم را نمی‌خواهند و صرفا به دلیل امتیازاتی که می‌برند فعلا ساکت هستند. همچنین افزایش قابل توجه مالیات‌ها کاسبان، وکلا، دانشگاهیان، پزشکان و گروه‌های متوسط دیگری را نیز به جمع معترضان در اعتراضات آینده خواهد افزود. از این جهت طبقات کم‌درآمد می‌توانند روی آنها نیز حساب کنند. اگر موج ۹۸ بسیار بزرگتر از موج ۹۶ بود موج‌های آینده می‌تواند از ۹۸ نیز بزرگتر و گسترده‌تر باشد. با سیاست‌هایی که حکومت در پیش گرفته (در داخل و خارج) هر روز بر تعداد محرومان افزوده خواهد شد که این یعنی آب رفتن کامل طبقه‌ی متوسط. افزایش معترضان مایه‌ی کاهش کشته‌شدگان و بازداشتی‌ها خواهد شد.

نادیده گرفتن کامل اصلاح‌طلبان

معترضان آبان۹۸ در شعارها و اعمال خود به گونه‌ای رفتار کردند که گویی مدعیان اصلاح‌طلبی وجود خارجی ندارند. در دی‌ماه۹۶ چنین نبود و هنوز شعارهایی مثل «اصلاح‌طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» شنیده می‌شد. نادیده گرفتن اصلاح‌طلبان بدین معناست که آنها برای معترضان عمله و اکله‌ی رهبر و مدافعان جمهوری اسلامی تلقی می‌شوند که واقعا چنین است. اگر برخی از آنها چنین وانمی‌نمایند علت‌اش این است که آنها را به دستگاه رهبری راه نمی‌دهند. بنابراین تاکتیک نادیده گرفتن آنها تاکتیک بسیار موفقی در نشانه رفتن مجموعه‌‌ی حاکمیت است. اصلاح‌طلبان در سیاست آینده‌ی ایران دارند به تدریج شأن نزول خود را از دست می‌دهند.

تعطیل کردن کشور

مجموعه‌ی اقداماتی که معترضان انجام دادند از بستن خیابان‌ها و جاده‌های کشور تا ممانعت از رسیدن بنزین به جایگاه‌های سوخت نشان می‌دهد که آنها به دنبال تعطیل کردن کشور بوده‌اند. این اقدام به شدت برای براندازی رژیم می‌تواند موثر واقع شود. موفقیت معترضان در بستن یک بزرگراه (کرج- تهران) و یک جاده‌ی راهبردی (ماهشهر) نشان می‌دهد که این اقدامات می‌تواند در آینده قابل اجرا باشد. معترضان تلاش کردند همان سخن خامنه‌ای را که جمهوری اسلامی عادی نیست تحقق بخشند. مقامات می‌خواهند در داخل کشور همه چیز عادی باشد اما در دنیا آتش به پا کنند. معترضان برخلاف این جهت‌گیری عمل کردند. در اعتراضات آینده تاکتیک تعطیل کردن امور می‌تواند بسیار موثر واقع شود به  ویژه اگر این تعطیلی به هفته یا ماه برسد. این نوع اعتراضات می‌تواند حاکمان را به عقب‌نشینی یا استعفا وادار کند.

در باب اینکه چه گروه‌هایی به بانک‌ها و فروشگاه‌ها حمله کرده‌اند اطلاع خاصی وجود ندارد. مشخص نیست که مأموران حکومتی این کارها را کرده‌اند یا معترضان عصبانی. اینگونه اقدامات نقش چندان موثری در تعطیل کردن امور نسبت به بستن راه‌ها و وادار کردن رژیم به تعطیلی مدارس ندارند.

حضور زنان

زنان از سرکوب‌شده‌ترین آحاد جامعه‌ی ایران هستند. اسلام سیاسی آنها را به عنوان پادو در تظاهرات حکومتی می‌خواهد و بس. شریعت نیز آنها را برای تولید مثل و کشتزار مردان می‌خواهد. در اعتراضات آبان ۹۸ زنان نقش موثری ایفا کردند. معترضان در رخدادهای آینده نباید این نقش موثر را فراموش کنند چون به گلوله بستن زنان هزینه‌ی زیادی بر حکومت بار می‌کند. اطلاعاتی که در مورد کشته‌شدگان منتشر شده نشان می‌دهد که اکثرا مرد و جوان بوده‌اند و تیراندازان دستور داشته‌اند که به زنان شلیک نکنند. جمهوری اسلامی هنوز دارد برای قتل ندا آقاسلطان هزینه می‌پردازد. به همین دلیل است که تبلیغات حکومتی بعد از اعتراضات بر نقش زنان جهت تخفیف آنها تمرکز یافته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *