جمهوری اسلامی نوشت: در شرایطی که سیاست نظام برای سال جاری، ایجاد آرامش و امید و وحدت در جامعه اعلام شد و حتی برخی وزرای امنیتی و مسئولان دیگر، تهدید به برخورد با رسانهها و افرادی کردند که بخواهند در فضای مجازی یا حقیقی، یاس و سیاهنمایی را دامن بزنند، به ناگاه مصاحبهای از رئیس سابق صدا و سیما در سطح وسیعی منتشر شد که بسیار فراتر از سیاهنمایی است.
وی در سخنان خود نهتنها سازمانی که بر آن ریاست داشته را بطور جدی زیر سوال میبرد و آنرا اسیر فشار اصحاب قدرت معرفی مینماید، بلکه از بسیاری خطوط قرمز فراتر رفته و نهادهای امنیتی و نظامی را متهم به باجخواهی از صدا و سیما در مزایده بخش بازرگانی این سازمان دانسته و علت کوتاه شدن عمر مدیریتی خود را ایستادگی در مقابل این فشارها و خود را قربانی مبارزه با فساد سازمانیافته در رسانه ملی میداند.
سرافراز به همراه شهرزاد میرقلیخان، بازرس ویژه او در دوران ریاستش بر صدا و سیما با برنامه اتاق شیشهای که از سوی «بهاریها» طراحی شده روبروی مشاور رسانهای محمود احمدینژاد نشست و به سوالات او پاسخ داد. میرقلیخان نیز از عمان روی خط آمد تا روایتهای خودش را بازگو کند. هرچند صحبتهای سرافراز و بازرس سابق او بدلیل نقش جریان خاص در تنظیم و انتشار آن را نمیتوان کاملاً موثق و محل اعتماد دانست ولی سکوت رسانهها و نهادهایی که از سوی سرافراز بشدت متهم میشوند، نیز جای سوال دارد.
مراجع ذیربط باید پاسخ این ابهامات را بدهند که اولاً آیا این جریانسازی وابسته به دولتهای نهم و دهم، و اتهامات بیسابقه، از نظر آنان قابل پیگرد و تعقیب قضایی میباشد و یک اقدام مجرمانه تلقی میشود یا خیر؟
ثانیاً با توجه به اینکه مصاحبه مذکور توسط رسانههای بیگانه نیز بطور کامل پوشش داده شده و افکار عمومی و محافل مختلف کشور نیز از آن اطلاع دارند، سیاست سکوت توسط مقاماتی که سرافراز صراحتاً از آنها نام میبرد، مشکل را حل میکند؟
ثالثاً یک مقام مسئول سابق که آخرین مسئولیتش عضویت شورای عالی فضای مجازی بوده است، ادعا میکند آمریکا بعد از ماه مبارک رمضان به ایران حمله مینماید و مسئولین کشور هم از این امر باخبر هستند، آیا این مصداق روشن تشویش اذهان عمومی و بیثبات کردن جامعه نیست و نباید واکنشی نشان داد؟ سرافراز از طرح جاسوسیسازی در کشور انتقاد میکند و با ذکر مصادیقی، آنان را قربانی این طرح میداند. ظاهراً باز هم سکوت بهترین راه است!
بخشی از مصاحبه که اتهاماتی را متوجه مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی(ره) مینماید اگرچه آنقدر بیپایه و اساس و دور از منطق و باور است که شاید در نگاه اول بتوان از کنار آن بیتفاوت گذشت ولی، از آنجایی که آن مرحوم ظاهراً دشمن مشترک جریانات دیگر نیز هست، این جدال تبلیغاتی احمدینژادیها با هاشمی رفسنجانی، به کام آنها شیرین میآید ولی تکلیف این جماعت با خودشان پس از این مصاحبه چه میشود؟