” مهمترین معضل فرهنگیان در راستای دستیابی به اهداف و خواستههای خود فقر حقخواهی و مطالبه گری آنان است و دومین مسئله فقر همگرایی در راستای دستیابی به اهداف است ”
صدای معلم:
همکاران ارجمندم از یادداشت تند و بیپروای نویسنده ناراحت نشوید چراکه واقعیات غیر از این نیست. قطعاً این روزها برای خرید مایحتاج خود به بازار مراجعه کردهاید و قیمتهای سرسامآور کالاهای اساسی علا رغم تبلیغات دروغین صدا و سیمابهکرات ما را دچار شکهای روزمره کرده است .
چندی پیش شاهد جلساتی برای افزایش حقوق کارگران بودیم و از اینکه سندیکای کارگری فعالانه در حال رایزنی با اولیای امور و تصمیم گیران هستند اما فرهنگیان نه خود اقداماتی انجام دادهاند و نه کانونهای صنفی که این روزها بیشتر سیاسیکاری میکنند (بهجای اینکه حداقل برای حفظ فلسفه وجودی اقدامی انجام دهند) و گاهی احساس میشود اگر بهجای حذف سختی کار فرهنگیان 10 تا 20 درصد هم از حقوق آنان کاسته شود آب از آب تکان نمیخورد ! انتظار میرود کانونهای صنفی سراسر کشور برای حفظ حداقل وجهه فلسفه وجودی خود دست از سیاسیکاری بردارند و بهجای استفاده ابزاری از کانون صنفی معلمان برای رسیدن به اهداف شخصی، موضع مشخصی در راستای بهبود وضعیت فعلی آموزش و پرورش بگیرند
تأسفبار است و شاید هم منتظر ناجی هستند تا از غیب ظهور کند و مشکلات و معضلاتشان را مرتفع کنند یا اینکه منتظرند تا فرد یا افرادی قربانی شوند تا سایرین با جنازههای قربانیان و زندانیان این صنف پله کانی برای رفع معضلات معیشتی مفری پیدا کنند و از سویی برنامهریزان در هیئت دولت و وزارتخانه و قانونگذاران در شورای ملی نیز سرخود را زیر برف کرده و یا به خواب خرگوشی فرورفتهاند.
نمیدانم این جماعت را چه شده و چه استحالهای در اوضاعواحوال آنان رخداده که دیگر دم نمیزنند و شاید هم معلمی شغل سوم و چهارم آنان است اما واقعیت این است که معلمان واقعی سخت در عذاب هستند و صورت خود و زن و فرزندانشان را باسیلی سرخ میکنند و به نظر میرسد دیگر از این قشر مستضعف کاری ساخته نیست و از وزیر انتظار میرود نام این وزارتخانه را به بنیاد مستضعفین تغییر نام دهد تا هم از انتظاراتمان کاسته شود و هم دست از ارتقای منزلت و معیشت برداریم و به حقوق بخور و نمیرمان قانع باشیم و خدا را شکر کنیم و دولتمردان را دعاگو باشیم.
آنچه بیان کردم واقعیات این روز فرهنگیان است که روز به روز وضعیت شان در حال احتضار است و با این اوضاع و احوال اقتصادی و اجتماعی باید منتظر روزهای از این بدتر هم باشند.
مهمترین معضل فرهنگیان در راستای دستیابی به اهداف و خواستههای خود فقر حقخواهی و مطالبه گری آنان است و دومین مسئله فقر همگرایی در راستای دستیابی به اهداف است و به نظر میرسد تا زمانی که فردگرایی فرهنگیان بر اتحاد و یکپارچگی آنان غلبه دارد نباید منتظر هیچگونه تغییری بود و از سویی همه خود را صاحب فکر و احسن میدانند اما نمیتوانند و یا نمیخواهند حداقل از قلم خود علیه بیداد بنویسند و علیرغم اینکه خود را صاحبقلم میدانند دست روی دست گذاشتهاند و گاهی دیده میشود حتی نویسندگان را نیز مأیوس میکنند که انسان را به یاد کاراکتر معروف ( گلام ) در کارتون محبوب گالیور با آن تن صدای مرموز و انرژی منفیاش که میگفت «من می دونستم …کارمون تمام است» میاندازد.
به نظر میرسد اگر فرهنگیان دهه 60 و 70 بازنشسته شوند اوضاع فرهنگیان استخدام شده در دهه 80 و 90 که فوقالعاده حقخواه، عدالتطلب، تحولخواه و مطالبه گر هستند بهمانند سرنوشت دردناک و موهوم همصنفان خود در دهههای قبل که گریبان آنان را گرفته، دچار نشوند و ازاینروست که همکاران قدیمی از رفتارهای طلبکارانه آنان شاکی هستند و برای نیروهای جدید الستخدام ضربالمثل «غوره نشده مویز گشتی ” میخوانند اما به نظر نویسنده باید برایشان این رباعی ملکالشعرای بهار را خواند:
چون آینه نور خیز گشتی، احسنت
چون اره به خلق تیز گشتی احسنت
در کفش ادیبان جهان کردی پای
غوره نشده مویز گشتی، احسنت
بنابراین انتظار میرود همکاران صاحبقلم و متفکر برای برونرفت از وضعیت موجود و بیعدالتی که در حق این صنف صاحب اندیشه روا داشته شده با همفکری و رایزنی با دوستان و همکاران و انتقال و انتشار مطالب در جهت بهبود وضعیت فعلی راهکارهای پیشنهادی خود را به اطلاع همکاران برسانند و از سویی انتظار میرود کانونهای صنفی سراسر کشور برای حفظ حداقل وجهه فلسفه وجودی خود دست از سیاسیکاری بردارند و بهجای استفاده ابزاری از کانون صنفی معلمان برای رسیدن به اهداف شخصی، موضع مشخصی در راستای بهبود وضعیت فعلی آموزش و پرورش بگیرند و همچنین نیرویها و معلمان جدید الاستخدام و جوان به جد در جهت تحول دستگاه فرسوده آموزش و پرورش فعلی دستبهکار شوند و مانند اسلاف خود در این دستگاه قربانی نشوند و نیز چراغ راه گذشتگان شوند.
نهایتاً از وزیر آموزش و پرورش خواسته میشود در صورت عدم توانایی برای بهبود وضعیت مالی مدارس و عدم توانایی اجرای دقیق و تمام و کمال نظام رتبهبندی معلمان، درخواست تغییر نام وزارتخانه آموزش و پرورش را به وزارت مستضعفان به هیئت دولت و مجلس تقدیم کند تا دستهای دراز شده بهسوی مردم و اولیاء برای ساخت مدارس و خودگردانی مدارس وجهه قانونی و موجه پیدا کند و فرهنگیان کنشگر نیز دست از مطالبه گری و حقخواهی در جهت بهبود اوضاع معیشتی و منزلتی بردارند و نهادهای ذیصلاح برای کمک به وزارت مستضعفان اقدامان لازم را مبذول دارند.