– سوریه چنانکه بارها مقامات جمهوری اسلامی اعلام کردند «عمق استراتژیک» نظام است. مهدی طائب در سال ۱۳۹۱ زمانی که فرماندهی ستاد مبارزه با جنگ نرم جمهوری اسلامی را به عهده داشت، گفته بود «سوریه استان سی و پنجم ایران است» و دفاع از این کشور در مقابل حملات نیروهای مخالف رژیم بشار اسد حتا بر دفاع از استان نفتخیز خوزستان نیز «اولویت» دارد.
– از دست دادن سوریه برای جمهوری اسلامی به معنای از دست دادن «عمق استراتژیک» و در عمل از دست دادن «قدرت آتش» علیه اسرائیل است.
– البته سوریه مدتها بود که تلاش میکرد از جمهوری اسلامی فاصله گیرد و به غرب و کشورهای عربی جنوب خلیج فارس نزدیک شود. در همین رابطه کم نیستند تحلیلگران سوری که سقوط حلب و حماه را به نوعی به اختلافات تهران و دمشق ربط میدهند. آنها معتقدند که جمهوری اسلامی و نیابتیهایش در سوریه، که ۶۱ گروه کوچک و بزرگ را در بر میگیرد، پیشروی اسلامگرایان و گروههای تحت حمایت دولت ترکیه را با عقبنشینیهای تاکتیکی میسر ساختند.
– برخی دیگر اما در پسِ پردهی پیشروی ناگهانی اسلامگرایان و متحدین آنها جبههای را میبینند که ترکیه، آمریکا و اسرائیل را در بر میگیرد و هدف اصلیاش نه برکناری بشار اسد، بلکه حذف جمهوری اسلامی از صحنه سیاسی و نظامی سوریه است.
رژیم بشار اسد در کمتر از یک هفته دو شهر بسیار مهم حلب و حماه و مناطق دیگری در شمال کشور را از دست داد. اگرچه به نظر نمیرسد که در حال حاضر مخالفان اسلامگرای بشار اسد و همپیمانان آنها بخواهند وارد دمشق شوند، ولی سرعتی که آنها توانستند پیشروی کنند بسیار شگفتانگیز است و پرسشهای بسیاری را مطرح کرده که تا کنون بدون پاسخ ماندهاند.
ارتش وفادار به بشار اسد، رئیس جمهوری که به وی لقب «قصاب دمشق» دادهاند، بدون درگیری شهرهای حلب و حماه را به «هیئت تحریرالشام» واگذار کردند. نیابتیهای جمهوری اسلامی نیز که در منطقه حضور داشتند، بدون تلفات عقبنشینی کردند و خبری از مقاومت و درگیری آنها با شبهنظامیان مخالف رژیم بشار اسد در دست نیست. هواپیماهای روسیه، دیگر متحد بشار اسد، اگرچه شماری بمب روی سر مردم حلب ریختند، ولی اقدامی چشمگیر انجام ندادند. آنچه این روزها در سوریه شاهد آن هستیم شباهت زیادی به سقوط موصول در عراق دارد. در این شهر نیز نظامیان دولت عراق نه تنها در مقابل نیروهای داعش عقبنشینی کردند بلکه تمام تسلیحات و تجهیزاتی را که از آمریکا دریافت کرده بودند بجا گذاشتند.
سوریه «عمق استراتژیک» حکومت ایران
سوریه چنانکه بارها مقامات جمهوری اسلامی اعلام کردند «عمق استراتژیک» نظام است. مهدی طائب در سال ۱۳۹۱ زمانی که فرماندهی ستاد مبارزه با جنگ نرم جمهوری اسلامی را به عهده داشت، گفته بود «سوریه استان سی و پنجم ایران است» و دفاع از این کشور در مقابل حملات نیروهای مخالف رژیم بشار اسد حتا بر دفاع از استان نفتخیز خوزستان نیز «اولویت» دارد. اهمیت حفظ رژیم بشار اسد به ویژه با ضربات سختی که حزبالله لبنان در ماههای اخیر متحمل شده، بدون شک از اولویتهای جمهوری اسلامی است. بدون ادامه حضور در سوریه و نگاه داشتن بشار اسد در حکومت، بازسازی نیروی نظامی حزبالله لبنان غیرممکن به نظر میرسد. حزبالله برای ادامه فعالیتهای نظامیاش و حفظ نفوذ سیاسی در لبنان، نیاز به دریافت پول و تجهیزات نظامی فوری دارد. در تمام این سالها جمهوری اسلامی از طریق فرودگاههای دمشق و لاذقیه و یا از راه زمینی و مرز عراق با سوریه موشک، پهپاد و دیگر تجهیزات نظامی را به دست حزبالله میرسانده است.
از دست دادن سوریه برای جمهوری اسلامی به معنای از دست دادن «عمق استراتژیک» و در عمل از دست دادن «قدرت آتش» علیه اسرائیل است. دشمنی با اسرائیل رکن اصلی سیاست منطقهای جمهوری اسلامی از لحظه اعلام موجودیت این نظام بوده است. حزبالله ستون فقرات «جبهه مقاومت» است. این «جبهه مقاومت» در یکسال گذشته با از دست دادن بازوهای خود، «حماس» و «جهاد اسلامی» در باریکه غزه، و سپس تضعیف جدی «حزبالله» در لبنان و حملات متعدد آمریکا، بریتانیا و اسرائیل به «انصارالله» در یمن، بیش از نیمی از قدرت نظامی خود را از دست داده است. از دست دادن سوریه برای جمهوری اسلامی به معنای از دست دادن امکان بازسازی احتمالی این جبهه نیز هست. البته باید در این زمینه در نظر داشت که امروز جمهوری اسلامی با بحران اقتصادی عمیقی در داخل کشور دست به گریبان است که امکانات آن را در هر زمینهای محدود ساخته است.
تلاش بشار اسد برای کاهش نفوذ تهران
البته سوریه مدتها بود که تلاش میکرد از جمهوری اسلامی فاصله گیرد و به غرب و کشورهای عربی جنوب خلیج فارس نزدیک شود. سیاستی که در صورت ادامه میتوانست عواقبی جدی برای سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی داشته باشد. از ماهها پیش رژیم بشار اسد با وساطت امارات متحده عربی مشغول گفتگوی غیررسمی با ایالات متحده بود. تحریمهای گسترده آمریکا علیه سوریه که با نام «قانون سزار» در سال ۲۰۱۹ به تصویب کنگره رسیده بودند، ۲۰ دسامبر امسال به پایان میرسند. امارات متحده عربی به بشار اسد وعده داده بود که در صورت فاصله گرفتن جدی از جمهوری اسلامی شاید بتوان از تمدید این تحریمها جلوگیری کرد. از سوی دیگر جورجیا ملونی نخستوزیر ایتالیا نیز در جریان سفرش به لبنان در نیمه ماه اکتبر امسال، با فرستادگانی از سوی بشار اسد در بیروت ملاقات داشت و با شرط کاهش جدی و محسوس روابط با جمهوری اسلامی قول داده بود مقدمات عادیسازی روابط کشورهای اتحادیه اروپا با سوریه را آماده سازد.
سفرهای مقامات عالیرتبه جمهوری اسلامی به دمشق، از عباس عراقچی تا علی لاریجانی و اسماعیل قاآنی در هفتههای گذشته را باید در همین راستا ارزیابی کرد. در همین رابطه کم نیستند تحلیلگران سوری که سقوط حلب و حماه را به نوعی به اختلافات تهران و دمشق ربط میدهند. آنها معتقدند که جمهوری اسلامی و نیابتیهایش در سوریه، که ۶۱ گروه کوچک و بزرگ را در بر میگیرد، پیشروی اسلامگرایان و گروههای تحت حمایت دولت ترکیه را با عقبنشینیهای تاکتیکی میسر ساختند. منابع سوری میگویند در دیدار عباس عراقچی با بشار اسد پس از سقوط حلب، وزیر خارجه دولت مسعود پزشکیان گفته بود که جمهوری اسلامی در صورتی اینبار به کمک رژیم حاکم بر دمشق خواهد آمد که این تقاضا به صورت رسمی باشد. البته بشار اسد فعلا به صورت رسمی از دولت عراق و نخست وزیر شیعه این کشور محمد شیاع السودانی خواسته است که برای حمایت از سوریه و به ویژه جلوگیری از ورود مخالفان به دمشق نیرو به این کشور اعزام کند.
طرح ترکیه برای منزوی کردن رژیم ایران در سوریه
برخی دیگر اما در پسِ پردهی پیشروی ناگهانی اسلامگرایان و متحدین آنها جبههای را میبینند که ترکیه، آمریکا و اسرائیل را در بر میگیرد و هدف اصلیاش نه برکناری بشار اسد، بلکه حذف جمهوری اسلامی از صحنه سیاسی و نظامی سوریه است. دقیقا بلافاصله پس از سقوط حلب، که بدون پهپادها و دیگر تجهیزاتی که ترکیه در اختیار مخالفان بشار اسد گذاشته امکانپذیر نمیبود، رجب طیب اردوغان بشار اسد را دعوت به گفتگو با مخالفان کرده است. پیشنهاد رئیس جمهور ترکیه آغاز مذاکرات دولت حاکم بر دمشق با همه مخالفان برای توافقی است که تدوین قانون اساسی جدید و همچنین انتخاباتی را میسر سازد که به تشکیل دولتی بیانجامد که از حمایت اکثریت مردم سوریه برخوردار باشد. این سبب میشود تا ترکیه بتواند از بار سنگین سه میلیون آواره سوری که به آن پناه بردهاند رها شود و آنان را بدون نگرانی از پیگرد و سرکوب توسط حکومت اسد، به شهرهای خود در سوریه برگرداند.
اگر پیشروی نیروهای مخالف بشار اسد ادامه پیدا کند و آنها بتوانند پس از حلب و حماه، حمص را نیز تصرف کنند و به دمشق نزدیک شوند، بشار اسد برای ماندن در قدرت مجبور است تن به چنین مذاکراتی بدهد. به ویژه آنکه نارضائی از سیاستهای بشار اسد که درهای سوریه را چهارتاق به روی جمهوری اسلامی گشود، مخالفانی در حزب حاکم بعث و در ارتش نیز دارد. تا کنون اخباری مبنی بر زد و خورد بین جناحهائی در ارتش در لاذقیه و دمشق نیز به گوش رسیده است. مذاکراتی که ترکیه پیشنهاد کرده است، میتواند به حضور جمهوری اسلامی در سوریه پایان دهد و همزمان «محور مقاومت» را نیز به کما بفرستند. وضعیتی که به نوبهی خود تأثیر تعیینکننده در ترسیم چهره جدید خاورمیانهای خواهد داشت که بسیاری از آن سخن میگویند.
کیهان لندن