– تا کنون هیچکدام از کارگزاران کنفدراسیون که هنوز در قید حیات هستند کلمهای از ندامت و پشیمانی به صورت علنی ابراز نکردهاند و جهت دروغپردازیهایشان و کمک به قدرت رسیدن حکومت جبار اسلامی از ملت ایران عذرخواهی نکردهاند.
حسام وثوقی – «بهانه ساختگی برای در هم کوبیدن جنبش مردم»! این تیتر سرآغاز بیانیهای است که «کنفدراسیون جهانی دانشجویان ایرانی مقیم آلمان» ۴۰ سال پیش فقط یک روز پس از آتشسوزی مرگبار سینما رکس آبادان با قاطعیت و بدون برو برگرد در روزنامه چپگرای «فرانکفورتر روندشاو» منتشر کرد (۲۸ امرداد۱۳۵۶) و در آن مدعی شد که شاه فقید «با این آتشسوزی و کشتار مردمان بیگناه ۲۵امین سالگرد بازگشت خود به سلطنت را جشن گرفته است».
همین بس که به تفکر و ذهن بیمار نویسندگان این بیانیه آگاه شد که «جشن» گرفتن را با کشتار مترادف میپنداشتهاند؛ غافل از اینکه شاه فقید جشن گرفتن خودرا به تکرار به مردم ایران و جهان نشان داده بود که نتیجه آن سرور و شادمانی و افتخارآفرینی برای ایران و ایرانی بود (جشن تاجگذاری و جشنهای دو هزار و پانصد ساله ایران که به میمنت آن آبادانی و شادی فراگیر شد).
در ادامه این بیانیه این کردار با عملکرد «فاشیسم هیتلری» که برای تحکیم قدرتش رایشتاگ (پارلمان آلمان) را به آتش کشید که بتواند سرکوب دگراندیشان را تشدید کند، قیاس شده است و ذکر اینکه گویا شاه فقید بدین ترتیب قصد نجات حکومتش را داشته است.
در ادامه گزارشی کوتاه از افرادی آمده که در بروکسل سفارت ایران را اشغال و آن را تخریب کردهاند.
در مورد جنایت آتشسوزی سینما رکس که به عنوان دومین ترور مهیب جهان قلمداد میشود کند و کاوش فراوان صورت گرفته است (مراجعه کنید به مصاحبه احمد رأفت با علی سجادی در کیهان لندن) و خاطرات علی تهرانی و مستندهای فراوان دیگری که مسئولیت سردمداران مذهبی (از جمله همین رهبر فعلی جمهوری اسلامی و محمد کیاوش معلم مزور آبادانی و…) را بدون شک به اثبات رساندهاند.
دردآور اما این است که تا کنون هیچکدام از کارگزاران کنفدراسیون که هنوز در قید حیات هستند کلمهای از ندامت و پشیمانی به صورت علنی ابراز نکردهاند و جهت دروغپردازیهایشان و کمک به قدرت رسیدن حکومت جبار اسلامی از ملت ایران عذرخواهی نکردهاند.
از آن بدتر اینکه هنوز هم بعضی از آنها با رژیمی که ددمنشی و وحشیگریش گوش فلک را کر کرده استِ به بهانههای واهی مماشات میکنند.
من به عنوان یکی از اعضای ساده کنفدراسیون در آن دوران و به علت عدم اعتراض جدی به این بیانیه و سایر سیاستهای خانمانبرانداز کنفدراسیون دانشجویان احساس شرمساری و خجالت میکنم.
چهل سال پیش در روزنامه آلمانی چه آمده بود؟
کنفدراسیون دانشجویان ایرانی مقیم آلمان در یک بیانیه مطبوعاتی شاه را متهم کرد که «بیست و پنجمین سالگرد بازگشت خود به قدرت را با یک کشتار جمعی از مردم بیگناه جشن گرفته است». کسانی که «آتشسوزی رایشتاگ» (پارلمان آلمان) را توسط فاشیسم هیتلری به خاطر میآورند، پی به نقشه رژیم شاه میبرند. بهانهای ساختگی که با آن تهاجم بیرحمانه به جنبش مردم و نابودی آن را توجیه کند. رژیم شاه قصد دارد که جنبش رادیکال دمکراتیک فعلی را بدنام و عملیات شدیدتر سرکوب همچون حکومت نظامی را توجیه کند.
وزارت اطلاعات در تهران و خبرگزاریهای رسمی ایران تلاش میکنند که دلایل قیام فعلی مردم ایران را لاپوشانی کنند و مسئولیت آن را به ایدئولوژیها و نمایندگان این ایدئولوژیها واگذار سازند. آنها این ایده را مطرح میکنند که گاهی اسلامی و گاهی مارکسیستی و گاهی مارکسیت اسلامی و یا عناوین دیگری نامگذاری می کنند تا بدین ترتیب شرایط غیرقابل تحمل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی موجود در ایران را به عنوان علت قیام مردم در هالهای از ابهام فرو برند.
کسانی که چنین استدلال میکنند باید به خاطر داشته باشند که حرکتهای اجتماعی که در سطح اروپا تحت رهبری مذهب، مانند توماس مونستر، انجام گرفتند را نیز ارزیابی و محکوم نمایند. تاریخ را باید با یک معیار سنجید.
کنفدراسیون دانشجویان ایرانی با «قاطعیت اعلام میکند که کشتار مردم بیگناه تنها میتواند عملکرد یک رژیم فاشیستی باشد که در ضعف و ناتوانی برای جلوگیری از سقوط خود به عنوان آخرین حربه خود با بربریت دست به این جنایت زده است».
پاریس- همچنین کمیتهای در پاریس به نام «کمیته دفاع از حقوق بشر در ایران» و «اتحادیه دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه» حکومت و شاه ایران را مسئول این حمام خون در آبادان اعلام کردهاند و ادعا میکنند که این «تهاجم کارگزاران قدرت» بوده است و آنها عاملان تحریککننده بودهاند.
این سازمان دانشجویی «جاسوسان شاه را به عنوان آتشافروزان» معرفی میکنند و ابراز تعجب میکنند که چرا درهای سینما قفل بوده است.
بروکسل- بلژیک ١٣ دانشجوی ایرانی را که به سفارت کشور ایران حمله، آن را اشغال و تخریب کردند، از این کشور اخراج و به کشورهای محل أقامت خود هلند، آلمان و بریتانیا باز گردانده است. فقط دانشجویان مقیم انگلستان هنگام بازگشت چند ساعتی مورد بازجویی قرار گرفتند. بقیه مشکلی نداشتند. این دانشجویان همگی از اعضای کنفدراسیون بودهاند.
روزنامه آلمانی همچنین نوشته بود که دولت ایران یعنی دولت شاه «تروریستهای اسلامی» را مقصر قلمداد میکند! تاریخ و گذشت زمان نشان داد حق با دولت شاه بود و نه با روزنامه آلمانی و نه با کنفدراسیون و نه…