“آشنایی با دار و دسته مشهدی ها”

By | ۱۳۹۸-۰۶-۰۱

از این مشتی ریاست جوی رعنا هیچ نگشاید
چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا

بابک اسماعیلی
۴۳ درصد مساحت شهر مشهد متعلق به آستان قدس رضوی یعنی متعلق به سیستمی است که علم الهدی و رئیسی و دارو دسته مشهدی ها با اتکا به آن در صدد تصاحب قدرت در کل ایران برآمده اند.
مشهد شهری است که بر اساس اخرین امار های رسمی سه میلیون و پانصد هزار جمعیت دارد و بیش از یک میلیون نفر از این جمعیت حاشیه نشین هستند.

مدیریت مشهد در اختیار نهاد آستان قدس رضوی است که یکی از بزرگترین بنگاههای تجمع سرمایه در ایران است با این حال ۷۰ درصد جمعیت مشهد را فقرا و کم درآمد ها تشکیل می دهند. هر سال بیست و پنج تا سی میلیون توریست و گردشگر به مشهد می روند و درآمد ۲۷ میلیارد تومانی این صنعت در ظاهر باید بین مردم مشهد تقسم شود اما آمار ۷۰ درصدی فقرا و کم درآمدها نشان می دهد که سیستم به گونه ای طراحی شده است که سهم مردم از این میزان درآمد بسیار ناچیز است.
بر اساس گزارشی که در گاردین منتشر شده است مشهد شهر زیارت غذا سکس و پارک آبی است. آستان قدس رضوی برای افزایش درآمدهای خود به طور سازمان یافته در حال ترویج و فروش فحشاست. این یکی از دلایلی است که آستان قدس نیاز دارد که فقرا همیشه وجود داشته باشند. فقرا ماده اولیه لازم برای سکس توریسم هستند.

براساس گزارش ها و آمار سازمان بهزیستی، ۳۷ درصد همسرآزاری های خراسان رضوی در مشهد صورت می گیرد.
۲۵ درصد کودک آزاری های استان نیز مربوط به مشهد است.
۵۷ درصد آسیب دیدگان اجتماعی استان خراسان رضوی هم در مشهد هستند.
همچنین ۴۵ درصد فرارهای از منزل در خراسان رضوی در مشهد رخ می دهد.
۱۴ درصد خودکشی های استان خراسان رضوی در مشهد رخ می دهد.
۸۷ درصد کودکان خیابانی استان در مشهد هستند.
۳۹ درصد از مسائل و مشکلات زنان بدسرپرست در استان مربوط به شهر مشهد است.

بر اساس گزارش ناجا در سال ۱۳۹۷
سی تن مواد مخدر در استان خراسان رضوی کشف شده است.
سرقت رشد ۲۴ درصدی در این استان داشته است.
آدم ربایی و گروگان گیری رشد ۲۶ درصدی داشته است.

ذکر این آمار یک مقدمه است برای این موضوع که امروز استان قدس رضوی و دارودسته مشهدی ها (تیم علم الهدی و رئیسی ) در تدارک این هستند که مدیریت ایران بعدی را در دست بگیرند.
آمارهای ذکر شده در بالا ناتوانی دارو دسته مشهدی ها در مدیریت شهری را به وضوح نشان می دهد و مشخص نیست این گروه چرا به این نتیجه رسیده اند وقتی مشکلات شهری چون مشهد را که سالانه نزدیک به سی میلیون گردشگر از ان بازدید می کنند و به همین دلیل درامد سرشاری دارد نمی توانند حل کنند چطور می خواهند ایران

هشتاد میلیون نفری را مدیریت می کنند.
دارو دسته ی مشهدی ها این روزها سعی می کنند د رشبکه های اجتماعی خود را در حال مبارزه با فقر یا فساد نشان دهند :
علیرضا نبی که سرمایه گذار و کارآفرین دارو دسته ی مشهدی هاست با گفتمان مبارزه با فقر در اتاق بازرگانی تهران خود را شوالیه مبارزه کنندگان با فقر معرفی می کند.

علیرضا حسینی که مشاور قالیباف در شهرداری تهران بوده است و آرزو دارد جلال آل احمد بعدی باشد و با رانت شهرداری در سعادت آباد تهران خانه خریده است با کفش های پاره کودکان در دروازه غار تهران سلفی می گیرد و مدعی است آزادی امر مهمی نیست بلکه تنها باید قبل از انتخابات مجلس با فقرا عکس سلفی گرفت.

جواد خادم که در کابینه شاپور بختیار سمت وزارت داشته است و در خارج از ایران به سر می برد پیشنهاد کرده است که ایران از علی خامنه ای خریده شود. یعنی میلیارد ها دلار به سیستم ملایی پرداخت شود تا علی خامنه ای که در سن هشتاد سالگی قرار دارد قدرت را به دارو دسته ی مشهدی ها تقدیم کند.

فرهاد جعفری  از طرفداران سرسخت محمود احمدی‌نژاد نویسنده ی کافه پیانو فرهاد جعفری عضو دیگر دارو دسته مشهدی هاست که فارغ التحصیل دبیرستان شاهرضای سابق در مشهد است و یکی از تئوریسین های دارو دسته ی مشهدی هاست.

قالیباف یکی دیگر از دارو دسته مشهدی ها ست و در دورانی که شهردار تهران بود کمترین اثرش این بود که بین مدیران مرد در شهرداری تهران و نهادهای زیرمجموعه اش رقابت ایجاد شده بود د راین مورد که کدام مدیر با بیشترین تعداد زنان در مجموعه ی خود همبستر شده است. قالیباف این روزها در تدارک انتخابات مجلس در اسفندماه است و تلاش می کند تا صندلی های مجلس بر اساس منافع دارو دسته ی مشهدی ها چیده شود.

ابراهیم رئیسی که در انتخابات ریاست جمهوری باپاسخ نه مردم ایران مواجه شد این روزها برای کسب مشروعیت در افکار عمومی در یک سناریوی نمایشی در حال لاریجانی زدایی است تا زمینه ای این را فراهم کند که بتواند بر صندلی رهبری بعد از علی خامنه ای بنشیند.
علم الهدی امپراطور دار و دسته ی مشهدی هاست. بر اساس نطرات او برگزاری کنسرت در مشهد ممنوع است. نقاشی های خیابانی مربوط به داستان های شاهنامه فردوسی سالها قبل از دیوار های مشهد پاک شده است. کانتکسی که علم الهدی در آن به سر می برد شامل چنین جملاتی است :

– از آن جایی که مقام رهبری امام است، ائمه جمعه هر شهر امام‌زاده زنده آن شهر است و بقعه و بارگاه هم همان دستگاه نماز جمعه است، بنابراین شما باید از امام جمعه شهرتان محافظت کنید.

– زبان انگلیسی نه تنها زبان علم نیست، بلکه زبان جهل است.
– وقتی در کلاس درس دانشگاه، پسری کنار دختری بنشیند و بوی عطر دختر در بینی پسر بیچید، معلم چگونه می‌تواند از این ۲ جوان انسان بسازد.
– بی‌حجابی آپارتاید جنسی است نه حجاب.
– دختران و زنان بدحجاب، خاکریز دشمن و سربازِ پیاده‌نظام آمریکا هستند
– مخالفت با اصل ولایت فقیه، مخالفت با اصل امامت، قرآن و آیه قرآن است و مخالفت با شخص ولی فقیه چون تنها مصداق این ولایت بر روی کره زمین منحصراً مقام معظم رهبری هستند، مخالفت با اصل ولایت فقیه محسوب می‌شود.

دارو دسته مشهدی ها البته از یک سو با احمدی نژادی ها در پیوند است و از یک سو با اطرافیان شاهزاده پهلوی. به نظرم همه به یاد داریم که این دارو دسته ی مشهدی ها بودند که شعار رضا شاه روحت شاد را برای اولین بار راهی فضای مجازی کردند. یکی دو هفته است که به دلیل بی اثر شدن لابی اطرافیان شاهزاده پهلوی در ایالات متحده و کاخ سفید به ناچار این دارو دسته مشهدی ها دست به دامن سازمان مجاهدین شده اند و به همین دلیل رهبران سازمان مجاهدین که همیشه شعبه ای از سیستم ملایی و جمهوری اسلامی بوده است کانون های شورشی خود را در اروپا فعال کرده است. به عنوان مثال تجمع ها در در اروپا در اعتراض به سفر جواد ظریف به اروپا این روزها از طرف سازمان مجاهدین برگزار می شود.

جمع بندی : همان طور که مشاهده می شود و امار هم بیان می کند دار و دسته ی مشهدی ها توانایی مدیریت مجموعه های شهری بزرگ را ندارند. اوج هنر مدیریتی اینها مدیریت صحن امام هشتم شیعان است که ان هم خالی از اشکال نیست. مجموعه های بزرگتر برای این گروه حکایت سنگ بزرگ است که قادر به برداشتن آن نیستند. استراتژی این گروه تا کنون این بوده است که برای مدیریت مجموعه های شهری مردم را فقیر می کنند بعد خود را شوالیه های مبارزه با فقر نشان می دهند. امروز همان کاری که سالها در مشهد انجام داده اند را دارند سعی می کنند در کل ایران انجام دهند : حذف طبقه متوسط و تبدیل کردن جامعه به دو گروه فقرا و اشراف استراتژی این گروه است تا هم بتوانند فقرا را مهار کنند هم از شورش طبقه متوسط جلوگیری کنند.

روش برخورد دار ودسته ی مشهدی ها با زنان و دختران هم این است که اگر از یک دختر مشهدی سوال کنید که وضع دخترها در مشهد چطور است می گویند : هر دختر در مشهد یک پرنسس است که یا در خانه پدرش زندانی است یا در قصر شوهرش.

داشتن شغل برای دخترها البته میسر است : تبدیل شدن به کالای سکس چرا که امپراطور دارودسته مشهدی ها گفته است نزدیکی با زواری که از کشورهای دیگر می آیند ثواب دارد!

زمان بیرون کردن دارو دسته ی مشهدی ها از بازی است …
{زمان نابودی تمامی این نظام ویرانگر است}