نبرد در سایۀ اسرائیل علیه ایران؛ آیا تهران تلافی خواهد کرد؟

By | ۱۳۹۸-۰۶-۰۹

حملات چند هفته اخیر اسرائیل به مواضع شبه نظامیان ایرانی یا مورد حمایت ایران در سوریه، لبنان و حالا عراق از یک سو و بی‌پاسخ ماندن این حملات از جانب نیروهایی که در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی ایران «جبهه مقاومت» خوانده می‌شوند، علاوه بر تشدید نگرانی‌ها درباره احتمال در گرفتن یک یا چند جنگ جدید، پرسش‌های جدی و جدیدی را درباره رویکرد ایران در خاورمیانه مطرح می‌کند.

عراق، سوریه، لبنان و یمن: برتری راهبردی ایران در منطقه

ایران از زمان سقوط حکومت صدام حسین در عراق در سال ۲۰۰۱ توانست خلاء قدرت در این کشور اشغال شده را با تقویت احزاب شیعه پر کند. پس از آن و از سال ۲۰۱۱، زمانی که طوفان «بهار عرب» با چند ماه تاخیر به سوریه رسید و در حالیکه رهبران کشورهای منطقه و اروپا روی زمان سقوط بشار اسد شرط بندی می‌کردند، جمهوری اسلامی توانست با حمایت مادی، معنوی، دیپلماتیک، نظامی و لجستیک مانع از فروپاشی حکومت دمشق شود. اعزام گردان‌های فاطمیون و زینبیون (متشکل از شبه‌نظامیان افغان و پاکستانی شیعه) پافشاری بر تشکیل و گسترش نیروهای شبه نظامی دفاع وطنی سوریه و حضور «مستشاران» و جنگجویان سپاه قدس در جبهه‌های نبرد از جمله اقدام‌های نظامی ایران برای حمایت از مهم‌ترین متحدش در جهان عرب بود.

مشابه همین روند در سال‌های بعد در یمن، البته به شکلی دیگر دنبال شد. جمهوری اسلامی با وجود اتهام‌های متعدد از سوی عربستان سعودی و ایالات متحده، حمایت تسلیحاتی از حوثی‌های شمال را رد می‌کند اما منکر پشتیبانی «معنوی» از این جریان زیدی و نیروهای مورد حمایتش در ارتش یمن نیست. حوثی‌ها به عنوان رهبران جنبش انصارالله از اواخر سپتامبر ۲۰۱۴ عملا کنترل صنعا، پایتخت، را به دست گرفتند و از مارس ۲۰۱۵ درگیر یک نبرد نابرابر با ائتلاف عربی تحت رهبری ریاض هستند.

حضور ایران در عراق از تابستان ۲۰۱۴ و همزمان با پیشروی برق‌آسای داعش در استان‌های مختلف این کشور دوچندان شد. تاسیس گروه شبه‌نظامی قدرتمند حشد شعبی (بسیج مردمی) و حمایت از بریگادهای متفاوت شیعه نظیر «کتائب حزب‌الله» و «حرکت نجباء»، ایران را به قدرتمندترین نیروی خارجی در عراق تبدیل کرد.

پیشروی‌ها و پیروزی‌های عمدتا پرهزینه ایران، پیش از انعقاد برجام و در حالی آغاز شد که این کشور به دلیل برنامه هسته‌ای خود تحت تحریم‌های همه جانبه بین‌المللی قرار داشت.

حملات اسرائیل؛ همسایگان تا کی ساکت می‌مانند؟

گسترش حوزه نفود ایران در منطقه اما زنگ خطر را برای رقبای منطقه‌ای تهران از جمله اسرائیل و عربستان به صدا درآورد. زمانی که دولت بشار اسد با حمایت‌های تهران و مسکو توانست حاکمیت خود بر سوریه را تا حد زیادی دوباره تثبیت کند و مخالفان پرشمار و گوناگونش را در بیشتر مناطق مجبور به تسلیم کند، تل آویو اعلام کرد اجازه حضور درازمدت ایران در سوریه را نخواهد داد. یکی از فرماندهان ارتش اسرائیل سال گذشته اعلام کرد نیروی هوایی این کشور در دو سال اخیر بیش از دویست بار مواضع نیروهای ایرانی و متحدان آن‌ها را در سوریه هدف قرار داده است.

دامنه این حملات از قرار معلوم در هفته‌های اخیر از سوریه فراتر رفته و به خاک عراق و لبنان کشیده است. با وجود آنکه نه حشد شعبی و نه حزب‌الله لبنان تاکنون اقدام تلافی‌جویانه‌ای در واکنش به حملات اسرائیل نشان نداده اند، اما نگرانی از واکنش به نقض حاکمیت ملی عراق و لبنان، نه از سوی شبه نظامیان مورد حمایت ایران، بلکه از جانب دولت‌های مستقر این دو کشور در میان تحلیلگران وجود دارد. پس از حملات پهپادی به مواضع حشد شعبی، نخست وزیر، رئیس جمهوری و رئیس مجلس عراق نقض حاکمیت ارضی کشورشان را محکوم کردند. میشل عون، رئیس جمهوری لبنان حملات پهپادی اسرائیل به خاک این کشور را به مثابه «اعلام جنگ» توصیف کرد و از حق کشورش برای دفاع سخن گفت. ارتش لبنان که از دهه‌ها پیش در برابر حملات اسرائیل به خاک این کشور واکنشی نشان نمی‌دهد، شامگاه چهارشنبه به روی دو پهپاد اسرائیلی که حریم هوایی این کشور را نقض کرده بودند، آتش گشود.

رویترز
ارتش لبنان برای اولین بار پس از سال‌ها به نقض حریم این کشور از سوی پهپادهای اسرائیلی پاسخ دادرویترز

یوسی مکلبرگ، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه ریجنت لندن معتقد است که حمله اسرائیل واکنش تلافی جویانه همسایگان را به دنبال داشته باشد. وی می‌گوید: «اگر شما تمامیت ارضی این کشورها را نقض کنید، پرسش اینجا است که آن‌ها تا کجا این وضعیت را تحمل خواهند کرد؟»

ایران با وجود هزینه بالا در جنگ‌های سوریه و عراق توانسته است در سال‌های اخیر عملا نقش راهبری خود را در منطقه‌ای که دیگر به جای خاورمیانه، «غرب آسیا» می‌خواندش، تثبیت کند. با این حال، سکوت این کشور در قبال حملات متعدد اسرائیل به نیروها و متحدانش در سوریه، پرسش‌های بسیاری را در ذهن ناظران مسائل این منطقه مطرح می‌کند.

تشدید تحریم‌های واشنگتن، تلاش تل آویو برای اتحاد با شیخ نشین‌های حاشیه خلیج فارس و کوشش‌های جناح اصلاح‌طلب-اعتدال‌گرای در قدرتِ ایران برای حفظ و احیای برجام شاید بتواند دلایل سکوت تهران در برابر این دست حملات را توضیح دهد. با این همه معلوم نیست «انفعال» هسته سخت جمهوری اسلامی و متحدانش در برابر این رویکرد دولت نتانیاهو تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد. آیا ایران در دوره‌ای که از بحران کلاسیک «اعراب و اسرائیل» تنها نام و خاطره‌ای در یادها مانده است، خواهد توانست متحدان جدید و مصممی را برای باز کردن جبهه‌های جدید جنگ علیه اسرائیل پیدا کند؟
یورونیوز :