آیا سال آینده، سال دلجویی از آخوندهاست؟

By | ۱۳۹۹-۰۴-۰۶

پیشگویی در سیاست، کار درستی نیست اما بر پایه تحلیل خبرها و اتفاقات سیاسی میتوان میتوان بدون اینکه نوستراداموس باشیم و یا شب در خواب امام زمان را دیده باشیم، لااقل مسیر تحولات و مقاصد آنها را ردیابی کنیم و به نتایجی برسیم هرچند که ممکن است این سیب چرخان سیاست هزار بار چرخ بخورد و شگفتی بیافریند.

همیشه این پرسش را در ذهن داشتم که چرا رهبران جمهوری اسلامی به پای میز مذاکره با ترامپ نمیروند و چرا این همه سختی و بدبختی و تحریم های گوناگون را تحمل می کنند اما سیاست نه جنگ و نه مذاکره را پیش گرفته اند؟ اگر لحظه ای به معنای واقعی همین سیاست نه جنگ و نه مذاکره فکر کنیم به این نتیجه میرسیم که معنای این حرف این است که این وضعیت در کاخ سفید موقتی است و ما صبر می کنیم تا انتخابات نوامبر.

اما آخوندها بر چه اساسی و برپایه کدام منابعی انقدر خیالشان راحت است که ترامپ رفتنی است؟

بنظرمن آخوندها در طول این چهل سال ساختار سیاسی امریکا را بخوبی شناخته اند. البته لابیست های آنها هم اطلاعات و خبرها را به آنها منتقل کرده اند. رهبران جمهوری اسلامی برخلاف رهبران سیاسی امریکا که بطور موقت یکدوره و یا دو دوره آمده و رفته اند، اینها توی این چهل سال از جایشان تکان نخورده و بالا و پایین امریکایی ها را امتحان کرده اند و وزن کشی دو حزب بزرگ امریکا را بخوبی می شناسند.

آخوندها مطمئن هستند که ترامپ این بار انتخابات را می بازد و بنابر این منتظرند یک رئیس جمهور دمکرات به قدرت برسد تا دوباره همان بساط لفت و لیس در دوره اوباما را تکرار کنند.

بنظر میرسد آخوندها در این باره اشتباه نمی کنند. خیلی از شواهد وجود دارد که دمکراتها تمام قوای خود را بسیج کرده و عزم شان را جزم کرده اند تا در انتخابات نوامبر کار را یکسره کنند. آنها در این کار آنقدر مصمم هستند که از هم اکنون برای تقلب گسترده در انتخابات نیز برنامه ریزی کرده اند.

ممکن است شما بگویید امکان ندارد در انتخابات امریکا تقلب بشود. بالاخره آنجا مهد دمکراسی است و مملکت شفافیت و گردش آزاد اطلاعات.

این حرفها مال افراد ساده دل و کم تجربه است. اولا در امریکا همه چیز امکانش هست. مگر تا چند ماه پیش کسی باور میکرد که مجسمه لینکلن و یا جورج واشنگتن را پایین بیاورند؟ مگر کسی باور داشت پرچم امریکا را در جلوی کاخ سفید به آتش بکشند و فریاد الله اکبر سر بدهند؟ مگر کسی باور میکرد یک زن باحجاب از سومالی بیاید و عضو کنگره بشود و خواستار منحل شدن پلیس شهر انتخابی خود بشود؟

تقلب در انتخابات امریکا حتما در دستور کار دمکراتها و گلوبالیستها قرار دارد. ضمن اینکه برنده شدن ترامپ در سال 2016 یک استثنا و یک اتفاق بود. در آن سال دمکراتها انتخابات را شل گرفته بودند و خیال شان از برنده شدن هیلاری کلینتن آسوده بود زیرا همه نظر سنجی ها با فاصله بسیار زیاد هیلاری  را برنده نشان میداد.

دقیقا بخاطر دارم که باراک اوباما در چند نوبت در کنفرانس های خبری به صراحت گفت که مطمئن باشید ترامپ هرگز رئیس جمهور امریکا نخواهد شد.

اما وقتی ترامپ در کمال ناباوری دمکراتها پیروز میدان شد، انها ساکت ننشستند و از همان روز اول برایش توطئه چیدند. ماجرای پاپوش درست کردن برای ژنرال فلین مشتی از خروار از این توطئه ها بود. درز خبرهای کاخ سفید به مدیا و ماجرای همدستی روسیه در انتخابات و سپس استیضاه بر سر موضوع اوکراین و دهها مورد دیگر همه گواهی این مدعاست که دمکراتها نسبت به نتیجه انتخابات و دمکراسی تمشیت نکرده و نخواهند کرد.

برای اینکه قدرت سخت افزاری و نرم افزاری حزب دمکرات و گلوبالیستها را بدانید نگاهی به هیاهوی اخیر درباره کشته شدن یک خلافکار رنگین پوست بیاندازید. ببینید اینها چگونه از ایک اتفاق ساده و همیشگی و البته تاسف آور چه بلبشویی در امریکا و در جهان راه انداختند؟ چه قدرت عظیم رسانه ای و خبری پشت اینها ایستاده؟ چه توان گسترده به میدان آوردن اراذل و اوباش و هرج و مرج طلبان در اختیار دارند؟

آخوندها این چیزها را بهتر از ما می دانند. اینها حفره های امنیتی و ساختاری امریکاست. امریکا آن چیزی نیست که تبلیغش را کرده اند.

خلاصه کلام این است که ما مردم ایران باید خودمان را برای دوران پسا ترامپ آماده کنیم. بیشتر انسانها وقایع را آنگونه می بینند که دوست دارند باشد اما واقعیات ممکن است چنان نباشد. آخوندها منتظر تکرار دوران طلایی اوباما هستند زیرا بخوبی امریکا را شناخته اند اما رهبران امریکا هرگز آخوندها را نشناختند.

تنها کسی که آخوندها را خوب شناخته است متاسفانه امریکایی نیست بلکه نتانیاهوست.
سایت مشروطه:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *