-در حالی که تماس رئیسی و اژهای با برخی اصلاحطلبان آنها را به شدت ذوقزده کرده اما به نظر برخی تحلیلگران این تماس با توجه به کارنامههای سیاه رئیسی و اژهای به این دلیل است تا چه بسا از مهارت «مالهکشی» آنها به سود خود استفاده کنند! وگرنه اصلاحطلبان بیش از بیست سال در سیاست حقیر جمهوری اسلامی نقشآفرین بودهاند و با اینهمه هیچ طرحی به سود مردم و کشور نزدهاند! حالا نظرشان برای این دو تباهکار چه فایدهای دارد؟!
-هادی خامنهای دبیرکل «مجمع نیروهای خط امام»: اژهای فرد توانمندی است که سابقه و عملکرد خوبی دارد.
-مجید انصاری دبیر اجرایی «مجمع روحانیون مبارز»: اژهای قوه قضائیه را میشناسد و میتواند به روند اصلاحی و مبارزه با مفاسد کمک کند!
-محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران: رهبر معظم انقلاب انتصاب شایستهای را برای جایگاه ریاست قوه قضاییه انجام دادند!
-با وجود مجیزگویی اصلاحطلبان اما حدف آنها از انتخابات نمایشی و به اصطلاح «یکدست کردن حاکمیت» بیانگر وضعیت بحرانی رژیمی است که شمشیر را از رو میبندد. در چنین حالتی از ماهرترین «مالهکشان» نیز نه در برابر مردم و نه در برابر جامعه جهانی، کاری بر نمیآید.
پس از اعلام نتایج سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در ایران که با تحریم گسترده مردم روبرو شد و سیدابراهیم رئیسی از صندوق نمایش بیرون آمد و همچنین پس از انتصاب غلامحسین محسنی اژهای به جانشینی و ریاست قوه قضائیه، از طرف دفتر هر دو نفر که از مقامات ناقض فاحش حقوق بشر در ایران به شمار میروند با شماری از افراد اصلاحطلب که در رسانهها نیز فعال هستند تماس گرفته شد تا به گفته برخی منابع «نظرات» آنها را بپرسند و از آن نظرات استفاده کنند و با این کار بین «دو بال نظام» و جناحین اصلاحطلب و اصولگرا «اعتمادسازی» شود!
این نظرخواهی و وعده به بازی گرفتن از سوی امثال رئیسی و اژهای در حالیست که جناح اصلاحطلب رژیم هم در مجلس شورای اسلامی و هم در ریاست جمهوری سکان دو قوه را سالها به دست داشته و با اینهمه نتوانسته گرهای از مشکلات مردم باز کند! حالا معلوم نیست «نظرخواهی» از آنها اساسا چه نقشی میتواند در مشکلات عدیدهی مردم و مملکت بازی کند بطوری که بسیاری از آنها این نظرپرسی را در بوق و کرنا کردهاند!
جلوس محسنیاژهای به عنوان رئیس جدید بر کرسی قاضیالقضات و «قاضی شارع» قوه قضائیه جمهوری اسلامی در ایران روز ۱۴ تیرماه برگزار شد. اژهای از یاران قدیمی سیدابراهیم رئیسی در دستگاه قضایی است و دست هر دو یکرنگ است. پیشینهی هر دو آنها به «مدرسه حقانی» میرسد که در سلسله مراتب ترقی خود سرانجام به ریاست قوه قضائیه که یکی از خونبارترین دستگاههای نظام جمهوری اسلامی است رسیدند. حالا یکی بر کرسی ریاست دولت و دیگری بر ریاست قوه قضائیه تکیه زده است.
به نظر برخی تحلیلگران اتفاقا هر دو به دلیل کارنامههای سیاهی که دارند با شماری از اصلاحطلبان تماس گرفتهاند تا چه بسا از مهارت «مالهکشی» آنها به سود خود استفاده کنند! این تماس اصلاحطلبان واخورده را چنان ذوقزده کرده که یادشان رفته بیش از بیست سال در سیاست حقیر جمهوری اسلامی نقشآفرین بودهاند و با اینهمه هیچ طرحی به سود مردم و کشور نزدهاند! حالا نظرشان برای این دو تباهکار چه فایدهای دارد؟!
محسنی اژهای که علاوه بر پروندهی خونین حقوق بشری همچنین سابقه «گاز گرفتن» و «پرتاب قندان» در ملاء عام نیز دارد از حیث جنایت و سرکوبگری در صف اول مقامات نظام قرار دارد. اژهای تا پیش از انتصاب به عنوان قاضیالقضات مورد انتقاد اصلاحطلبان بود اما پس از حکم خامنهای وابستگان به جریان اصلاحات طبق عادت به مجیزگویی وی نیز پرداختند و درشت مشابه آنچه در ارتباط با سیدابراهیم رئیسی در پیش گرفتند، در کمال فرصتطلبی روند «پاکشویی» اژهای را نیز آغاز کردند.
حجتالاسلام هادی خامنهای فعال سیاسی اصلاحطلب و دبیرکل تشکیلاتی به نام «مجمع نیروهای خط امام» محسنی اژهای را فردی توانمند در قوه قضائیه دانسته است که «سابقه و عملکرد خوبی دارد.»
یادآوری میشود که هادی خامنهای مدیرمسئول روزنامه «حیات نو» بود که در آذرماه ۱۳۸۸ به جرم تشویش اذهان عمومی توسط هیئت نظارت بر مطبوعات توقیف شد و کارکنان آن از طرف دستگاه قضایی زیر فشار و تهدید قرار گرفتند. آن زمان محسنی اژهای دادستان کل جمهوری اسلامی بود.
حجتالاسلام مجید انصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و دبیر اجرایی تشکل سیاسی اصلاحطلب «مجمع روحانیون مبارز» نیز میگوید اژهای قوه قضائیه را میشناسد و میتواند به روند اصلاحی و مبارزه با مفاسد کمک کند!
محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی از آنها فراتر رفته و مدعی شده است اژهای از «شخصیتهای پرسابقه، با کارنامه شفاف و مشخص در قوه قضائیه است که بر روی مسائل حوزه قضا و مشکلات کشور اِشرافیت [اِشراف] دارد.» او با اشاره به ویژگیهای محسنیاژهای گفته «رهبر معظم انقلاب انتصاب شایستهای را برای جایگاه ریاست قوه قضاییه انجام دادند.»
محمد عطریانفر پس از انتخابات نمایشی دوره دهم ریاست جمهوری در خردادماه ۱۳۸۸ به اتفاق جمع کثیری از روزنامهنگاران و فعالان سیاسی جناح اصلاحطلب دستگیر شده بود.
علی خامنهای نیز پیشاپیش همصدا با اصلاحطلبان در حکم انتصاب محسنی اژهای او را دارای «سابقه درخشان در امر قضا» دانست.
اما آنچه در کارنامه محسنی اژهای نیز دیده میشود جز فشار و سرکوب و حذف منتقدان و مخالفان و احکام اعدام و توقیف نشریات و تهدید روزنامهنگاران که اتفاقا بیشتر آنها از جناح اصلاحطلب بودند، نیست! هنوز دفتر اعمال محسنی اژهای و ابراهیم رئیسی باز است و عقل سالم نمیپذیرد که آن دو در مقام ریاست دو قوه قضائیه و مجریه مسیر دیگری را غیر از آنچه تا کنون پیمودهاند، بپیمایند! اما آنها نیازمند افرادی هستند که بتوانند با قناعت به ریزهخواری از سفرهی انقلاب، وظیفه «مالهکشی» بر جنایات و تباهکاریهای آنها را در افکار عمومی ایران و همچنین جهان پیش ببرند. اصلاحطلبانِ ذوقزده ضرر نمیکنند اگر تماس دفاتر اژهای و رئیسی را با خود در شرایطی که مردم «نه به جمهوری اسلامی» میگویند، از این زاویه نیز ببینند! حذف اصلاحطلبان از انتخابات نمایشی و به اصطلاح «یکدست کردن حاکمیت» بیانگر وضعیت بحرانی رژیمی است که شمشیر را از رو میبندد. در چنین حالتی از ماهرترین «مالهکشان» نیز نه در برابر مردم و نه در برابر جامعه جهانی، کاری بر نمیآید.
کیهان چاپ لندن: